در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منطق موسیقی: تحلیل علمی دیدگاه‌های آیت‌الله نکونام در باب موسیقی و غنا

یا تا به حال به رابطه پیچیده میان دین و موسیقی اندیشیده‌اید؟ فقه موسیقی، به عنوان یک حوزه مطالعاتی نوین، پنجره‌ای تازه به روی درک ما از این ارتباط می‌گشاید. این موضوع در سال‌های اخیر توجه بسیاری از اندیشمندان و فقها را به خود جلب کرده است.

در این مقاله، ما به بررسی دقیق دیدگاه‌های نوآورانه آیت‌الله نکونام در زمینه موسیقی می‌پردازیم. ایشان با رویکردی فقهی، علمی و منطقی، مرزهای سنتی بحث موسیقی در فقه اسلامی را به چالش کشیده و دیدگاه‌های جدیدی را مطرح کرده‌اند. در واقع، این پژوهش نه تنها به تحلیل مبانی فلسفی و فقهی نظریات ایشان می‌پردازد، بلکه کاربردهای عملی آن در زندگی معاصر را نیز بررسی می‌کند.

ما در این مطالعه، ابتدا مبانی فلسفی دیدگاه‌های ایشان را بررسی کرده و سپس به تحلیل روش‌شناسی علمی ایشان در بررسی موسیقی می‌پردازیم. همچنین، موضوعاتی چون ماهیت صوت و غنا، دسته‌بندی دستگاه‌های موسیقی ایرانی و مرزبندی حلال و حرام در موسیقی را از منظر ایشان مورد کنکاش قرار خواهیم داد.

مبانی فلسفی منطق موسیقی آیت‌الله نکونام

موسیقی از دیرباز در اندیشه بشری، فراتر از هنر صرف، به‌عنوان علمی با بنیادهای دقیق ریاضیاتی شناخته شده است. آیت‌الله محمدرضا نکونام از جمله اندیشمندانی است که با تکیه بر این سنت فکری کهن، به بازخوانی منطق موسیقی در چارچوب فلسفه و حکمت اسلامی پرداخته است. ایشان با بیش از هشت سال آموزش موسیقی در دوران جوانی، دیدگاه‌های نظری خود را بر پایه‌های علمی و فلسفی استوار ساخته است.

ریشه‌های ریاضیاتی موسیقی در اندیشه نکونام

در نگاه آیت‌الله نکونام، موسیقی در حکمت و فلسفه کهن، از اصول علم ریاضی شمرده می‌شود و زیرمجموعه فلسفه است. ایشان بر این باور است که نمی‌توان فیلسوف بود و نسبت به این دانش ناآگاه ماند، زیرا شناخت فلسفی بدون آن ناقص خواهد بود. در نظام فکری نکونام، علوم پایه به سه دسته تقسیم می‌شوند: الهیات، طبیعیات و ریاضیات.

موسیقی در این دسته‌بندی، قسیم دانش‌هایی چون حساب، هندسه و هیأت است. اصول علم ریاضی از دیدگاه ایشان بر چهار پایه استوار است:

  1. هندسه: شناخت مقدار، احکام و لواحق آن که همان کمّ متصل در فلسفه کهن است
  2. حساب: شناخت اعداد و خواص آن که کمّ منفصل است
  3. هیأت و نجوم: شناخت اختلاف اجرام علوی و روابط کواکب نسبت به یکدیگر
  4. موسیقی: شناخت نسبت مؤلّف و احوال آن که دانش «تألیف» نیز نامیده می‌شود

به عقیده نکونام، دانش موسیقی به مثابه علم لحن‌شناسی، صداشناسی و آواشناسی است که به تألیف و نشاندن صوت کنار یکدیگر به صورت موزون و طبع‌پذیر می‌پردازد. از این رو، کشیدن صدا همانند خط در هندسه و چهچهه زدن همانند اعداد حساب است.

نسبت فلسفه و موسیقی در دیدگاه نکونام

از سوی دیگر، نکونام موسیقی را در پیوند عمیق با فلسفه می‌داند. در کتاب «منطق موسیقی»، ایشان با رویکردی علمی از صوت موزون و غنایی سخن می‌گوید و حقیقت خارجی آن را از دیدگاه علم تجربی و فلسفه بررسی می‌کند.

در نگاه نکونام، بزرگان فلسفی که بیشتر از شیعیان بوده‌اند، نسبت به این علم مهارت داشتند تا فلسفه خود را کمال بخشند و بر زبان‌شناسی توانا گردند. آنان عبارات را چنان در کنار هم می‌گذاشتند که گویا نت را در موسیقی کنار هم می‌چینند.

نکونام در تحلیل رابطه صوت و فلسفه می‌نویسد: “سخن گفتن و آفرینش کلام با حرکت موجی هوا و حرکت تارهای صوتی ایجاد می‌شود و در نتیجه، صوت پدید می‌آید. صوت با هر طول موج کوتاه یا بلندی که داشته باشد، صوت است.”

همچنین، ایشان معتقد است تناسب و هماهنگ بودن اجزای تألیفی صوت و موسیقی، علت پدیدار شدن نیکویی و حسن و خوشایند بودن آن می‌گردد. این همان مفهومی است که در فلسفه اسلامی، زیبایی را با نظم و تناسب پیوند می‌زند.

تأثیرپذیری از ابن‌سینا و فارابی

در واقع، منطق موسیقی آیت‌الله نکونام ریشه در اندیشه‌های فیلسوفان بزرگ اسلامی همچون ابن‌سینا و فارابی دارد. ابن‌سینا در کتاب شفا، تعریف موسیقی و برداشت خود از این دانش را آورده و آن را یکی از چهار بخش علم ریاضیات می‌داند. او به مسئله «ترکیب و تالیف و تضعیف» اشاره می‌کند که از تمهیدات نوازندگان برای افزایش تأثیر موسیقی است.

از طرفی، فارابی به عنوان بزرگترین نظریه‌پرداز موسیقی در تاریخ اسلام، در کتاب “الموسیقی الکبیر” اصول اولیه موسیقی را بر اساس مبانی علمی تدوین کرده است. او نخستین بار توافق صداها (هارمونی) را در موسیقی وارد ساخت و پس از او ابن‌سینا آن را مورد بحث قرار داد.

نکونام با الهام از این میراث غنی، موسیقی را به مثابه زبان احساس می‌داند که می‌تواند تا حدی و در مقاطعی منافات با اندیشه و تفکر انسانی داشته باشد. او در عین حال، بر کارکردهای مثبت موسیقی تأکید می‌کند و آن را در صورت استفاده صحیح، مفید برای عواطف و احساسات آدمی می‌داند.

در نهایت، نکونام معتقد است فقه باید نفس الامر احکام را به تحقیق بگذارد و حکمت، ملاک و تعلیل داشتن احکام شریعت را ثابت کند. او با پایه‌ریزی فقه و حقوقی مدرن، در پی ایجاد تمدن پویای شیعی برای سده آینده است که در آن، منطق موسیقی نیز جایگاه خود را خواهد داشت.

روش‌شناسی علمی نکونام در بررسی موسیقی

رویکرد آیت‌الله نکونام در بررسی موسیقی، نظامی روش‌مند و منطقی است که بر پایه‌های علمی استوار شده. برخلاف رویکردهای سنتی که غالباً بر نقل و تقلید متکی هستند، روش نکونام مبتنی بر تحلیل عمیق موضوع، یافتن ملاک‌های حکم و کشف نظر شریعت بر اساس شواهد علمی است. این روش‌شناسی، بنیان منطق موسیقی او را شکل می‌دهد.

موضوع‌شناسی به عنوان رکن اصلی

از دیدگاه آیت‌الله نکونام، موضوع‌شناسی اولین و مهم‌ترین گام در صدور حکم فقهی درباره موسیقی است. ایشان معتقد است: «شناخت موضوع مانند شناخت باغبان از گل و درخت است. شناخت از یک گُل بر اساس کتاب‌های لغت یک شناخت است، اما زبان یک باغبان از یک گل که دست بر گلبرگ‌های آن دارد و خار آن را هم چشیده است، یک شناخت مبتنی بر موضوع‌شناسی است».

نکونام خود بیش از هشت سال به آموزش موسیقی در محضر استادان برجسته‌ای چون گلپا پرداخته و این تجربه به او شناختی عمیق از موضوع داده است. او تأکید می‌کند که امروز فقه باید مبتنی بر چنین موضوع‌شناسی به صورت کاربردی و تخصصی ارائه شود.

از نظر ایشان، موضوع دانش موسیقی «صوت» است و موسیقی نیز «صوت متناسب» می‌باشد. او دانش موسیقی را به دو بخش نظری و عملی تقسیم می‌کند. موسیقی نظری، شناخت موضوع، مبادی و مسائل علمی موسیقی است و موسیقی عملی، مهارت عملیاتی نمودن و کاربردی کردن داده‌های موسیقی نظری می‌باشد. بنابراین، فقیه باید هر دو بُعد را بشناسد تا بتواند حکم صحیح شرعی صادر کند.

ملاک‌یابی در احکام موسیقی

گام دوم در روش‌شناسی نکونام، یافتن ملاک‌های حکم است. او می‌گوید: «فقه باید موضوع‌شناسی، ملاک‌شناسی و حکم‌شناسی داشته باشد و موضوع‌شناسی و ملاک‌یابی بدون جامعه‌شناسی و نیز روان‌شناسی به دست نمی‌آید».

نکونام بر این باور است که تولید علم با انتساب به «ملکه قدسی» است که علم را «دینی» و مستند به «حق تعالی» می‌سازد. او تأکید می‌کند حکم در صورتی مشروع و علم در صورتی دینی است که بر اساس آموزه‌های شریعت و مبتنی بر نظام استنباط قابل استناد به خداوند باشد.

یکی از ملاک‌های مهم در احکام موسیقی از نظر ایشان، «تناسب» است. او معتقد است: «تناسب در موسیقی، اگر رعایت نگردد، در بیشتر موارد، آن را لهوی می‌سازد». همچنین، صوت به اعتبار قابلیت‌های افراد، تأثیر گوناگونی بر آنان می‌گذارد و برداشت‌ها و انفعالات متفاوتی را در شنونده ایجاد می‌نماید.

کشف حکم بر اساس شواهد علمی

رکن سوم روش‌شناسی نکونام، کشف حکم بر اساس شواهد علمی است. او معتقد است امروزه با رشد عقلانیت و استقبال مردم از معنویت، باید با ملاک و معیار علمی با مردم سخن گفت. از نظر او، دیگر نمی‌توان برای دانشمندانی که در آن سوی مرزها هستند، گفت احکام اسلامی چرایی ندارد و باید با تعبد آن را پذیرفت.

نکونام تصریح می‌کند: «احکام با توجه به افراد، مختلف می‌شود و فتاوا باید با لحاظ افراد و اشخاص، به گونه ویزیت فرد به فرد ارائه شود». او می‌نویسد: «نباید میان صوت حسن و خوشایند و طبع‌های متفاوت خلط کرد و برای همه حکمی کلی صادر نمود؛ چرا که موضوعی می‌تواند برای شخصی مکروه و برای دیگری مستحب باشد».

به باور ایشان، برای تجویز موسیقی باید دید فرد در کدام گروه جای دارد؛ زیرا برای هر یک از آنان، نسخه‌ای ویژه می‌باشد. نکونام مؤمنان را به سه گروه عمده تقسیم می‌کند:

  1. محبوبان واصل
  2. محبان و سالکان متشبه
  3. افراد عادی که نه محبوبی هستند و نه سالک

از طرفی، نکونام معتقد است طبیعی است که این کار از فقیهی کارآزموده بر می‌آید که هم موضوع ـ که همان طبیعت انسان‌هاست ـ را می‌شناسد و هم دستگاه‌ها و ردیف‌های موسیقی، و هم خاصیت روانی و تأثیرها و عوارضِ خوب و بد آنها را.

نکونام با این روش‌شناسی علمی، توانسته رویکردی نوین به فقه موسیقی ارائه دهد. او در کتاب هفت جلدی «فقه غنا و موسیقی» با عنوان فرعی «خوانندگی و نوازندگی از براندازی تا برازندگی: بررسی موضوع، ملاک و حکم غنا»، به تفصیل این روش را به کار گرفته و نتایج آن را تبیین کرده است.

تحلیل ماهیت صوت و غنا در منطق موسیقی

صوت در تمامی پدیده‌های عالم جاری است؛ پدیده‌ای فراگیر که در منطق موسیقی آیت‌الله نکونام جایگاه ویژه‌ای دارد. نگاه عمیق ایشان به ماهیت صوت و تحلیل علمی مفهوم غنا، زمینه‌ساز ارائه دیدگاه‌های نوین در فهم موسیقی از منظر دینی شده است. در این بخش، به بررسی دقیق ماهیت صوت و تفاوت آن با غنا در اندیشه نکونام می‌پردازیم.

تعریف صوت متناسب و موزون

آیت‌الله نکونام در تعریف صوت می‌نویسد: «صوت هر گونه جنبشی است که ایجاد طول موج کند». این جنبش و حرکت می‌تواند در پدیده‌های مادی یا غیر مادی رخ دهد. بر اساس این تعریف، از آنجا که در عالم، پدیده‌ای نیست که حرکت نداشته باشد و طول موج نیافریند، پس هر پدیده‌ای در هستی دارای صوت است.

با این حال، برای شنیدن صوت پدیده‌ها نیاز به ابزار شنوایی متناسب با طول موج آن است تا بتواند نسبت به فرکانس حاصل با دسیبل خاصی که دارد، گیرندگی داشته باشد. به عبارت دیگر، صوت هر چیزی نیست که به گوش می‌رسد، بلکه شنیدن صوت، وصف مفعولی آن است.

در تبیین صوت انسانی، نکونام آن را «تقریعات تموّجی تارهای صوتی حنجره و حلقوم» می‌داند. همچنین، ایشان بین صوت و صدا تمایز قائل می‌شود؛ «صوت اگر انعکاس یابد، به آن صدا می‌گویند».

موضوع موسیقی از منظر نکونام «صوت متناسب» است. صوت متناسب و موزون نتیجه هماهنگی اجزای تألیفی صوت است که سبب نیکویی، حسن و خوشایند بودن آن می‌گردد. او معتقد است موسیقی فنی است که صوت سَره را از ناسره تشخیص می‌دهد؛ همانطور که با علم منطق، گزاره‌های صادق از کاذب شناخته می‌شود.

صوت با طی مراحل مختلف، شکل متناسب و مطلوب را می‌یابد و یک «دستگاه» و «ردیف» را پدید می‌آورد. از دیدگاه نکونام، شروع خواندن موزون «درآمد» نام دارد و باید آن را با صدای درشت اجرا کرد. او صوت را به ریز و درشت تقسیم می‌کند و بر اهمیت تناسب در ساختار موزون صوت تأکید می‌ورزد.

تفاوت غنا و موسیقی در دیدگاه نکونام

در منطق موسیقی آیت‌الله نکونام، تفاوت روشنی بین غنا و موسیقی وجود دارد. نخست باید به معنای لغوی غنا توجه کرد: «غنا در لغت، به معنای داشتن، واجدیت و توانمندی است. دارایی یا منقول است که قنا نام دارد، یا غیر منقول که غنا خوانده می‌شود».

وجه تسمیه آوای خاص به غنا از نظر نکونام این است که «موزونی صوت انسانی را غنا می‌گویند». او تصریح می‌کند: «غنا غیر از صوت، آواز، بانگ و کلام است و وصفِ صوت می‌باشد». در واقع، «غنا یکی از اوصاف صوت و آواز است که به آن موزونی می‌دهد. صوت و آواز به لحاظ جنسی، به خوب و بد تقسیم می‌شود و غنا، صوت خوب، خوش و موزون است. صوت وقتی شکلی موزون بگیرد، به غنا تبدیل می‌شود».

از سوی دیگر، موسیقی با غنا تفاوت دارد و اعم از صوت و صداست؛ «زیرا در موسیقی از آهنگ‌ها، ریتم، نت و چکاوک صوت و صدا و ریز و درشت و زیر و بم صدا و انواع دستگاه‌ها بحث می‌شود». به بیان دیگر، «اجرای موسیقی با ویالون یا سه‌تار و دیگر آلات، موسیقی است، ولی غنا را می‌توان به آلات موسیقی منتقل نمود».

رابطه غنا و موسیقی در نگاه نکونام چنین است: «موضوع موسیقی صوت است آن هم هیأت و شکل صوت. صوت مربوط به هیأت است، اما معنا در ماده نهفته است». برای مثال، «کسی که سخن می‌گوید، یک صدا دارد و یک کلمه و کلمه ماده صوت است».

نکونام در کتاب «فقه غنا و موسیقی» تأکید می‌کند که «صوت و صدا دارای سه همراه (قِران) و مناسبت ذاتی و یک همراه عرضی است» و «صدا در شرایط مختلف، حالات متفاوتی به خود می‌گیرد». افزون بر این، «موسیقی برای ارتباط‌بخشی دارای محتوا و مناسبات نوایی و هوایی است».

موسیقی از دیدگاه نکونام «دانش صوت سیستماتیک و موزون» است و «موسیقی تنها دارای شکل نیست و افزوده بر شکل، دارای محتوا و معنا نیز هست و معنایی خاص را انتقال می‌دهد». این نگاه عمیق به ساختار صوت و موسیقی، زمینه‌ساز نظریات نوین آیت‌الله نکونام در حوزه فقه موسیقی شده است.

دسته‌بندی دستگاه‌های موسیقی ایرانی از منظر نکونام

موسیقی ایرانی با دستگاه‌ها و ردیف‌های متنوع آن، گنجینه‌ای ارزشمند از میراث فرهنگی این سرزمین است که آیت‌الله نکونام با دیدگاهی علمی و متفاوت به تحلیل آن پرداخته است. ایشان در نوشتاری که به سال ۱۳۴۷ تهیه نموده و بعدها آن را به عنوان متن آموزشی درس موسیقی برای برخی از طلاب مرکز علم قم قرار داده، به بررسی ویژگی‌های این دستگاه‌ها پرداخته است. این نگاه دقیق به منطق موسیقی ایرانی، زمینه را برای درک عمیق‌تر کارکردهای روانی و معنوی آن فراهم کرده است.

معرفی ردیف‌های اصیل موسیقی ایرانی

از منظر آیت‌الله نکونام، موسیقی و ردیف‌های ایرانی از اصیل‌ترین نوع موسیقی است که اساتید بزرگی به خود دیده است. ایشان در آثار خود، دستگاه‌های موسیقی ایرانی را چنین معرفی می‌کند: افشاری، دشتی، ابوعطا، همایون، بیات ترک، شوشتری، شور، شور شیراز، مثنوی، اصفهان، سه‌گاه، چهارگاه، ماهور، نوا و راست پنجگاه.

در طبقه‌بندی رایج موسیقی ایرانی، این ساختارها به دو بخش کلی «دستگاه» و «آواز» تقسیم می‌شوند. هفت دستگاه اصلی عبارتند از: شور، نوا، سه‌گاه، چهارگاه، ماهور، راست پنجگاه و همایون. پنج آواز اصلی نیز شامل ابوعطا، بیات ترک، افشاری، دشتی و اصفهان می‌باشند.

تفاوت اصلی دستگاه و آواز در چهار ویژگی قابل تمیز است: گستره صوتی (دستگاه‌ها بین ۴ تا ۶ دانگ در مقابل ۲ تا ۳ دانگ آوازها)، نت آغازین (دستگاه‌ها معمولاً از نت دو اکتاو دوم آغاز می‌شوند)، خاستگاه (آوازها متعلق به مناطق خاص ایران هستند) و کاربرد (دستگاه‌ها برای مراسم رسمی استفاده می‌شدند).

تأثیرات روانی و معنوی هر دستگاه

آیت‌الله نکونام معتقد است تک‌تک بخش‌های ردیف موسیقی ایرانی مربوط به روح و روان انسان است. این نظریه تا حدی با یافته‌های محققان خارجی همخوانی دارد چنانکه یک محقق آلمانی نیز به این نتیجه رسیده که دستگاه‌های موسیقی ایرانی براساس مسائل روانی چیدمان شده‌اند.

هر دستگاه حالت روانی خاصی را منتقل می‌کند:

  • دستگاه چهارگاه: مخصوص افراد سحرخیز، حماسی و انرژی‌بخش که برای صبح هنگام توصیه می‌شود.
  • دستگاه ماهور: فرح‌بخش، شاد و سرشار از شور زندگی که بعد از غروب آفتاب مناسب است.
  • دستگاه همایون: غمانگیز، با حالتی اشرافی و شاهانه که برای ابتدای شب توصیه می‌شود.
  • دستگاه سه‌گاه: برای بیان غم و اندوه مناسب و در تمام کشورهای مسلمان رایج است.
  • دستگاه شور: نه کاملاً شاد و نه کاملاً غمگین، با کاربرد فراوان در موسیقی ایرانی.

کاربرد دستگاه‌ها در موسیقی مذهبی

موسیقی ایرانی پیوندی عمیق با جلوه‌های گوناگون مذهب داشته است. هیچ آیین مذهبی از قبیل نوحه، مرثیه، روضه، مولودی و تعزیه بدون آهنگ موسیقایی تأثیرگذاری واقعی بر مخاطب نخواهد داشت. از نظر آیت‌الله نکونام، هر یک از این آیین‌های مذهبی بارها در دستگاه‌های موسیقی ایرانی اجرا شده و نتیجه آنها اثرگذار و مثبت بوده است.

در تعزیه‌خوانی، که حلقه اتصال تئاتر، موسیقی، ادبیات و مذهب است، دستگاه‌های خاصی برای مضامین مختلف استفاده می‌شود. برای مثال، هنگام اجرای صحنه جنگ در کربلا، بازیگران از دستگاه چهارگاه برای آواز خواندن استفاده می‌کنند. همچنین، ردپای دستگاه‌های بیات ترک، شور و دشتی در بیشتر مجالس تعزیه دیده می‌شود، درحالی‌که همایون و راست پنجگاه تنها در تعداد معدودی از آوازهای تعزیه شنیده می‌شوند.

آیت‌الله نکونام در مورد کاربرد موسیقی در عرفان معتقد است که غنا و موسیقی به عنوان «مُعین» و «مددکار» شناخته می‌شود. از نظر ایشان، مرید و سالک به غنا و موسیقی نیاز دارد، اما تجویز آن برای سالکان نیازمند شناخت دستگاه‌های موسیقی است. البته، تجویز موسیقی برای برخی سالکان – آن هم در مرتبه و مرحله‌ای خاص از سلوک – به معنای تجویز آن برای همه افراد نیست.

بدین‌ترتیب، آیت‌الله نکونام با شناخت دقیق دستگاه‌های موسیقی ایرانی و تأثیرات روانی و معنوی آنها، زمینه را برای کاربرد صحیح موسیقی در مسیر رشد معنوی و دینی فراهم آورده است.

مرزبندی حلال و حرام در موسیقی از دیدگاه نکونام

دیدگاه آیت‌الله نکونام درباره حلال و حرام بودن موسیقی، رویکردی متفاوت با بسیاری از دیدگاه‌های سنتی رایج در فقه دارد. ایشان با تکیه بر منطق موسیقی و موضوع‌شناسی دقیق، مرزهای جدیدی را ترسیم کرده‌اند که هم با اصول شریعت همخوانی دارد و هم به نیازهای دنیای معاصر پاسخ می‌دهد. اساس دیدگاه ایشان بر این اصل استوار است که “موسیقی به خودی خود مجاز است” و حرمت آن وابسته به عوامل دیگری است که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

عوامل حرمت‌زا در موسیقی

از منظر آیت‌الله نکونام، موسیقی ذاتاً حرام نیست، بلکه عواملی خارج از ذات موسیقی آن را حرام می‌سازند. مطابق دیدگاه ایشان، مهم‌ترین عوامل حرمت‌زا عبارتند از:

تبلیغ دستگاه حاکم جور: اگر ترجیع یا مد خواننده‌ای، اعتقاد به باطل و دستگاه ظلم را ترویج کند و انصراف مردم از مکتب معصومین علیهم‌السلام را موجب شود و مصداق “یصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ” گردد، حرام و معصیت است.

احیای نمادهای باطل: استفاده از سبک‌های افراد منتسب به دستگاه طاغوت در موسیقی، موجب حرمت آن می‌شود. آیت‌الله نکونام معتقد است که روایاتی که با شدیدترین لحن از غنا و موسیقی نهی می‌کند، به سوء استفاده دشمن برای در دست داشتن اراده مردم از طریق ترویج غنا و موسیقی اشاره دارد.

اشاعه فحشا و ترویج خشونت: اگر موسیقی با برخی گناهان همراه شود، تولید و استماع آن حرام می‌گردد. همچنین موسیقی همراه با محتوای باطل و ضد دین، حتی با بهترین صداها، حرام است زیرا بدآموزی و اندراس دین را به همراه دارد.

افراط در موسیقی لهوی: استفاده فراوان از موسیقی، نفس را نرم و لغزنده می‌سازد و جامعه‌ای که این امر در آن فراوان باشد، بسیار آسان در معرض گناه واقع می‌شود. افراط در موسیقی مصداق تلبس به لهو و لغوِ باطل و امری حرام است.

همراهی با محیط گناه: اگر موسیقی در مجلس شراب و معصیت و با عریانی اجرا گردد، حرام است. به بیان دیگر، گناهانی مانند شراب‌خواری، وارد شدن مردان نامحرم بر زنان و مفاسد دیگری که ویژه بیت‌الغناها و کابار‌ه‌ها، دانسینگ‌ها و تالارهای موسیقی است، از عوارضی است که جواز اولی موسیقی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آن را حرام می‌سازد.

موسیقی لهوی و مصادیق آن

«لهو» در معنای خود بازداری از وظیفه را دارد. آیت‌الله نکونام معتقد است که لهو به معنای “اشتغل بشیء عن شیء” و بازماندن از کاری به سبب پرداختن به امری دیگر است. بر این پایه، موسیقی لهوی موسیقی‌ای است که انسان را از وظایف الزامی باز می‌دارد.

در قرآن کریم، آیات متعددی درباره لهو وجود دارد که آیت‌الله نکونام به آنها استناد می‌کند، از جمله: “وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ” (لقمان / ۶) که به خریداری احادیث لهو برای گمراه کردن از راه خدا اشاره دارد.

مصادیق موسیقی لهوی از نظر ایشان عبارتند از:

  • موسیقی‌ای که شنونده را از یاد خدا باز می‌دارد
  • موسیقی که در خدمت جبهه باطل و تأیید آن قرار گرفته است
  • موسیقی که با فرهنگ امامت و ولایت در تضاد است
  • موسیقی که انسان را به گناه و بی‌مبالاتی نسبت به دین ترغیب می‌کند

موسیقی‌های مجاز و کاربردهای آن

آیت‌الله نکونام بر این باور است که اگر هیچ کار باطل یا حرامی به همراه آواز غنایی و موسیقایی نباشد، غنا و موسیقی خواه از مردان باشد یا بانوان، مجاز است. ایشان کاربردهای موسیقی مجاز را چنین برمی‌شمارد:

کاربرد درمانی: موسیقاران ولایی باید موسیقی درمانی را به جایگاه شایسته خود برسانند و آلات موسیقی و نیز غنا را در امور خیر و نیز در درمان بیماری‌های روانی به کار آورند. پیشینه تاریخی موسیقی‌درمانی در تمدن اسلامی نشان‌دهنده اهمیت این کاربرد است.

کاربرد فرهنگی-دینی: موسیقی و غنای مجاز می‌تواند روح فرهنگ دینی را در جان و دل جوانان این مرز و بوم، بلکه مردمان دیگر ملل و کشورها زنده نماید و طعم لذت محبت به خاندان اهل بیت علیهم‌السلام را با موسیقی ولایی به آنان بچشاند.

کاربرد معنوی: در عرفان اسلامی، غنا و موسیقی به عنوان “مُعین” و “مددکار” برای مرید و سالک شناخته می‌شود. تجویز آن برای سالکان نیازمند شناخت دستگاه‌های موسیقی است و برای هر یک از آنان، نسخه‌ای ویژه می‌باشد.

آیت‌الله نکونام در اثر ارزشمند “فقه غنا و موسیقی” که توسط صادق خادمی ویراستاری علمی و قلمی گردیده و به عنوان فصل‌الخطابی برای تمامی کسانی که به دنبال نظر علمای شیعه راجع به موسیقی هستند، پیشنهاد می‌کند که باید موسیقی حلال را به جهان ارائه نماییم تا به جای آن که فرد ولایتمداری با احساس نیاز به مکان خلوتی رود تا موسیقی حرام همسایه را بشنود، کافری به خواننده شیعی بنگرد و از غنا و موسیقی او چنان معنویتی در او زنده شود که بر پیشوایان تربیت کننده چنین خواننده‌ای درود فرستد.

نقد دیدگاه‌های سنتی فقهی درباره موسیقی

مسیر نقد آیت‌الله نکونام به دیدگاه‌های سنتی در حوزه موسیقی، چالشی جدی علیه جریان غالب فقهی است. ایشان با شناخت عمیق از دانش موسیقی و تسلط بر منابع فقهی، به بازخوانی انتقادی فتاوای پیشین پرداخته و اصول موضوع‌شناسی را مبنای نقد خود قرار داده است.

بررسی مغالطات رایج در غناشناسی فقهی

آیت‌الله نکونام معتقد است اکثر فقها بدون شناخت کافی از موسیقی، صرفاً به صورت مفهومی و لفظی به این موضوع پرداخته‌اند. ایشان در کتاب «منطق موسیقی»، بخشی را به «مغالطات غناشناسی» اختصاص داده و مشکلات روش‌شناختی فقها را بررسی کرده است. از جمله این مغالطات می‌توان به خروج موضوعی و اهمال در موضوع ورودی اشاره کرد که برخی فقها را به خلط مفاهیم لهو، فسق و غنا سوق داده است.

همچنین، نکونام به نقد رویکرد شیخ انصاری در مورد غنا می‌پردازد و اشاره می‌کند: «شیخ پیش از آن که شناختی از غنا به دست دهد، به حکم آن می‌پردازد، در حالی که ارایه حکم، بدون شناخت موضوع، ممکن نیست». به عقیده ایشان، این اشتباه روش‌شناختی، منجر به خلط بین صوت لهوی و غیر لهوی شده است.

نقد رویکرد تقلیدی به احکام موسیقی

با توجه به نوشته‌های آیت‌الله نکونام، یکی از آسیب‌های جدی در فقه موسیقی، غلبه رویکرد تقلیدی بر رویکرد تحقیقی است. ایشان تأکید می‌کند: «استفاده کلیشه‌ای و ظاهرگرایانه از فقه، به پدید آمدن جریان اجتماعی ضد فقهی می‌انجامد». به باور نکونام، «فقه اگر بر پایه موضوع‌شناسی و ملاک‌یابی مطرح شود، تقلیدگرایی بدون دلیل، جای خود را به تحقیق‌گرایی تلاش‌محور می‌دهد».

ضرورت بازنگری در فتاوای موسیقی

آیت‌الله نکونام معتقد است «بحث موسیقی ابهاماتی دارد، ابهاماتی از جنبه موضوع‌شناسی، صدور حکم، تطبیق برای مکلفین، تفکیک نکردن آواز از موسیقی، و تفکیک نکردن انواع موسیقی‌های حلال و حرام». ایشان در هفت جلد کتاب «فقه غنا و موسیقی» به بازنگری تمامی آیات، روایات و دیدگاه‌های فقیهان عصر غیبت پرداخته و از این طریق، ضرورت بازنگری در فتاوای موسیقی را آشکار ساخته است.

موسیقی‌درمانی و کارکردهای درمانی صوت

صوت و موسیقی فراتر از بُعد هنری، دارای کارکردهای درمانی قابل توجهی است که در منطق موسیقی آیت‌الله نکونام جایگاه ویژه‌ای دارد. ایشان موسیقی را همچون دارویی برای روح و جسم می‌داند که استفاده صحیح از آن می‌تواند به درمان بسیاری از بیماری‌ها کمک کند.

پیشینه تاریخی موسیقی‌درمانی در تمدن اسلامی

موسیقی‌درمانی در تمدن اسلامی ریشه‌ای کهن دارد. فارابی و ابن‌سینا به عنوان عالمان و فیلسوفان شیعی، در نوشته‌های خود تأکید کرده‌اند که دستگاه‌های موسیقی ریشه‌ای در درون آدمی دارد و برای درمان بیماری‌های روانی انسان مفید است. این دو دانشمند بزرگ، پایه‌گذاران «موسیقی درمانی» در جهان اسلام محسوب می‌شوند.

بر اساس پژوهش‌های تاریخی، ابن‌سینا به عنوان پزشک و فیلسوف مسلمانِ ایرانی، نخستین پزشکی است که از موسیقی در درمان بهره گرفته است. او در متون پزشکی و فلسفی خود، به تأثیر موسیقی بر جسم و روح آدمی به کرات سخن گفته است.

همچنین، فرصت‌الدوله شیرازی (متوفی ۱۳۳۹ ه.ق) در کتاب «بحور الالحان» از اهمیت موسیقی‌درمانی سخن گفته و اشاره کرده که حکمای یونانی و فارس بیماران را از این طریق معالجه می‌کردند و مجانین را نیز با الحان و اشعار مناسب حال ایشان علاج می‌نمودند.

تأثیرات فیزیولوژیک و روانی موسیقی

از دیدگاه آیت‌الله نکونام، صوت، صدا، غنا و موسیقی همچون غذا و دارو عمل می‌کند و می‌تواند به عنوان داروی درمانی، مُسکن، آرام‌بخش یا تقویت‌کننده استفاده شود. تأثیرات فیزیولوژیک موسیقی متنوع است؛ به عنوان مثال، کسانی که به بیماری بی‌خوابی مبتلا هستند، با گوش دادن به صدا و آهنگی ملایم، حتی صدای تیک‌تاک ساعت، به خواب می‌روند.

در بُعد روانی، موسیقی می‌تواند بسیاری از ضعف‌ها، سستی‌ها یا وسواس‌ها را درمان کند. موسیقی در مرتبه احساس نفس می‌نشیند و بر تخیل و توهم آدمی مؤثر است. البته، آیت‌الله نکونام هشدار می‌دهد که استفاده بیش از اندازه از موسیقی‌های آرام‌بخش، گاه ممکن است خطرناک باشد، بنابراین باید با تجویز متخصص صورت گیرد.

کاربردهای درمانی دستگاه‌های موسیقی ایرانی

هر یک از دستگاه‌های موسیقی ایرانی خاصیت درمانی ویژه‌ای دارد. آیت‌الله نکونام معتقد است اگر پزشکی که بیماری‌ها را می‌شناسد با دستگاه‌های موسیقی نیز آشنا باشد، درمی‌یابد که چه دستگاهی برای چه نوع بیماری مناسب است. برخی از این کاربردهای درمانی عبارتند از:

  • دستگاه زابل: می‌تواند کسی را که در اندوه، یأس و حسرت و ناامیدی است، در کمترین زمان به نشاط و امید وادارد. عروق و اعصاب آدمی در این دستگاه تحریک می‌شود و با حرکت آن، نشاط ایجاد می‌شود.
  • آواز دشتی: علاوه بر کاربردش در مراسم عزاداری، در موسیقی‌درمانی نیز استفاده می‌شود. بسیاری از روانشناسان از این نوع موسیقی استفاده می‌کنند تا بیمار به راحتی احساساتش را بیرون بریزد و خود را تخلیه کند.

در پایان، باید خاطرنشان کرد که آیت‌الله نکونام بر استفاده متعادل از موسیقی‌درمانی تأکید دارد. به اعتقاد ایشان، استفاده از جنبه دارویی غنا و موسیقی باید تنها برای افراد بیمار و با تجویز کارشناس مسائل روانی و فقهی صورت گیرد.

چالش‌های پذیرش منطق موسیقی نکونام در جامعه علمی و دینی

اندیشه‌های نوآورانه آیت‌الله نکونام در حوزه منطق موسیقی با واکنش‌های متفاوتی در جامعه علمی و دینی مواجه شده است. نگاه متفاوت ایشان به موسیقی و غنا، علی‌رغم پشتوانه علمی و فقهی قوی، با چالش‌های جدی روبرو بوده که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

واکنش‌های حوزه‌های علمیه به دیدگاه‌های نکونام

انتشار آثار آیت‌الله نکونام در زمینه موسیقی، به‌ویژه کتاب «آموزش مقامات موسیقی»، واکنش‌های منفی برخی روحانیون سنتی را برانگیخته است. این واکنش‌ها تا حدی بود که ایشان را به خاطر بحث از دستگاه‌های شوشتری و ابوعطا مورد انتقاد قرار دادند. آیت‌الله نکونام در این باره می‌گوید: «برخی از واپسگرایان بر ما خرده گرفته‌اند که چرا مجتهدی از شوشتری و ابوعطا سخن گفته است».

افزون بر این، مخالفت‌های حوزوی با دیدگاه‌های ایشان بسیار تند و تیز بود.

موانع انتشار آثار نکونام درباره موسیقی

یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی آیت‌الله نکونام، موانع متعدد در انتشار آثارش بوده است؛ اگرچه منطق موسیقی برخوردار از مجوز نشر است ولی طبق گزارش‌ها خود او برای چاپ کتب علمی و مذهبی بسیار محدود شده بود. به گفته خود ایشان، «صاحبان دیدگاه‌های سنتی فقط استبداد، خشونت و تندی را می‌شناسند و می‌خواهند نفس‌ها در سینه حبس شود تا کسی جرأت کمترین مخالفتی را با آنان نداشته باشد». این برخوردها سبب شده نیروهای فعال علمی به تحلیل بروند و کارهای علمی از دست صاحبان دانش خارج شود.

تأثیر فضای فرهنگی بر پذیرش نظریات جدید

فضای فرهنگی جامعه نیز نقش مهمی در پذیرش یا رد نظریات جدید دارد. به عقیده آیت‌الله نکونام، «جامعه ما جوان است و جوان اگر با ملاطفت جذب نشود، سر به لجبازی می‌گذارد». در واقع، شیوه برخورد با نظریات جدید می‌تواند در پذیرش آن‌ها مؤثر باشد.

نتیجه‌گیری

منطق موسیقی آیت‌الله نکونام، رویکردی نوآورانه و علمی به موضوع پیچیده موسیقی در فقه اسلامی ارائه می‌دهد. بنابراین، دیدگاه‌های ایشان نه تنها مرزهای سنتی فهم موسیقی را گسترش داده، بلکه راهی برای درک عمیق‌تر کارکردهای درمانی و معنوی آن گشوده است.

به طور کلی، تلاش‌های علمی آیت‌الله نکونام در زمینه موسیقی چند دستاورد مهم داشته است: نخست، پایه‌ریزی روش‌شناسی دقیق برای بررسی موسیقی در چارچوب فقه؛ دوم، شناسایی مرزهای حلال و حرام در موسیقی بر اساس معیارهای علمی؛ و سوم، احیای سنت موسیقی‌درمانی در تمدن اسلامی.

همچنین، علی‌رغم چالش‌های متعدد در پذیرش این دیدگاه‌ها، اندیشه‌های ایشان راه را برای گفتگوی سازنده میان سنت و مدرنیته در حوزه موسیقی هموار کرده است. این رویکرد می‌تواند الگویی برای بررسی سایر موضوعات فقهی در دنیای معاصر باشد.

در نهایت، منطق موسیقی آیت‌الله نکونام نشان می‌دهد که می‌توان با حفظ اصول شریعت، درکی پویا و کاربردی از موسیقی ارائه داد که پاسخگوی نیازهای جامعه امروز باشد و در عین حال، میراث غنی موسیقی ایرانی-اسلامی را پاس بدارد.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک نظر

  • ن ح گفت:

    سلام ضمن تشکرامیدمیرود نشراین آثازفتح باب تحقیقات جامع پیرامون مواردی ازجمله موسیقی وبخصوص استفاده دردرمان بیماری‌ها باشد.

  • فوتر بهینه‌شده