در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

گشودن رازهای اسم «المتعال»: نکاتی ژرف و تحلیل‌هایی روشن از درس اسماءالحسنی آیت الله نکونام

 

تحلیل و تبیین اسماء الحسنی با تأکید بر اسم متعال

رویکردی علمی، عرفانی و فاخر

خواننده گرامی،

سفر معنوی ما در این نوشتار، گشودن پنجره‌ای است به سوی درک عمیق‌تر اسماء الهی، آن نام‌های نیکویی که هر یک تجلی‌گر وجهی از کمال لایتناهی حضرت حق‌اند. در این میان، کانون توجه ما اسم شریف «المتعال» بر اساس درس اسماءالحسنی از آیت الله محمدرضا نکونام قدس سره خواهد بود؛ نامی که چون قله‌ای سر به فلک کشیده، بر رفعت و برتری مطلق ذات اقدس او گواهی می‌دهد. بر آنیم تا با نگاهی دقیق و موشکافانه، و با بهره‌گیری از گنجینه معارف، فلسفه، و عرفان حضرت آیت الله نکونام، پرده از رازهای این نام برگشاییم. این مسیر را با وفاداری کامل به محتوای اصیل درس ایشان و درخور یک اثر تخصصی طی خواهیم کرد. نکات کلیدی، چون دانه‌های تسبیح، یک به یک با شرح و بسطی متکی بر عمق محتوای اولیه و با استشهاد به آیات نورانی قرآن کریم (با ترجمه دقیق و ذکر اعراب) ارائه خواهند شد تا این اثر برای جویندگان حقیقت در سطوح عالی علمی، به‌ویژه در آسمان پرستاره الهیات و فلسفه اسلامی، چون چراغی پرفروغ، راهگشا باشد.


گشودن رازهای اسم «المتعال»: نکاتی ژرف و تحلیل‌هایی روشن

۱. ورود به ساحت اسماء جلال: «المتعال» در کنار «الکبیر»

خواننده عزیز، گام نخست ما در این سیر و سلوک معرفتی، ورود به وادی پرابهت «اسماء جلالی» است. این نام‌ها، همچون کوه‌های سر به فلک کشیده‌ای هستند که هیبت و عظمت بی‌انتهای خداوند را در برابر دیدگان قلب ما قرار می‌دهند. در این میان، اسم «المتعال» چون نگینی درخشان بر تارک این اسماء می‌درخشد و اغلب، دست در دست اسم «الکبیر» (بزرگ)، به صحنه می‌آید.

ژرف‌نگری:
اسماء جلالی، آن دسته از نام‌های الهی هستند که بر شوکت، برتری  (neosporimoy – undeniable) و عظمت وصف‌ناپذیر ذات او دلالت دارند. «المتعال» در این منظومه، به معنای آن برتری و تعالی ذاتی است که هیچ وهم و خیالی را یارای رسیدن به بلندای آن نیست. این نام، نه فقط پرده از جلالت ذات الهی برمی‌دارد، بلکه همچون آینه‌ای، کمال ذاتی او را نیز منعکس می‌سازد.

نگاهی فراتر:
در طبقه‌بندی عالمانه اسماء الهی، برخی نام‌ها ذاتی‌اند، یعنی مستقیماً به خودِ بودنِ خداوند اشاره دارند و برخی دیگر فقط صفاتی و مربوط به واحدیت اسما، که به صفات بی‌نقص او نظر دارند. «المتعال»، با آن معنای ژرفِ علو و برتری ذاتی، با قامتی رسا، در هر دو قلمرو، هم ذاتی و هم واحدی، جای می‌گیرد و این خود نشان از جامعیت این اسم شریف دارد.

۲. «المتعال»: تلاقی شکوهمند جلال ظاهری و کمال باطنی

«المتعال» را باید همچون اقیانوسی دید که در آن، هم عظمت ظاهری (جلال) و هم کمالات باطنی (جمال در معنای کمال) به هم پیوسته‌اند.

ژرف‌نگری:
این نام الهی، برخلاف برخی از اسماء که یا صرفاً ردای جلال بر تن دارند یا تنها آیینه جمال‌اند، در خود هم شکوه و عظمت را جای داده و هم تمامیت و بی‌نقصی صفات را. این ویژگی دوگانه، «المتعال» را چون خورشیدی در میان ستارگان اسماء، در جایگاهی ممتاز و بی‌بدیل می‌نشاند.

نگاهی فراتر:
در آسمان الهیات اسلامی، ستارگان اسماء الهی به سه گروه اصلی تقسیم می‌شوند: اسماء جمالی (چون تلالؤ مهر «رحمن» و «رحیم»)، اسماء جلالی (چون هیبت «جلیل» و «ذوالجلال»)، و اسماء کمالی. «المتعال»، به سبب پیوند ناگسستنی‌اش با مفهوم «علو» و برتری، هم جلالت ظاهری را (یعنی عظمت او در قیاس با کائنات و مخلوقات، که جملگی در برابر او ذره‌ای ناچیزند) و هم کمال باطنی (یعنی آن برتری ذاتی که از هرگونه نقص و نیاز مبراست) را در آغوش خود دارد.

۳. ریشه‌های «المتعال»: هم‌خانوادگی با «علی»، «عالی» و «اعلی»

نام «المتعال» از ریشه‌ای نورانی به نام «علو» سرچشمه می‌گیرد، ریشه‌ای که نام‌های دیگری چون «علی» (بلندمرتبه)، «عالی» (برتر) و «اعلی» (برترین) نیز از آن روییده‌اند، همچون شاخه‌های یک درخت تناور.

ژرف‌نگری:
ریشه «علو» در زبان عربی، همچون چشمه‌ای جوشان، معنای برتری، بلندی و رفعت مقام را در خود دارد. «علی» (بر وزن فَعیل)، «عالی» و «اعلی» همگی از این چشمه سیراب می‌شوند. اما «المتعال»، با ساختار صرفی خاص خود (باب تفاعل)، حامل مبالغه‌ای شگرف در این برتری است؛ او نه فقط برتر، که برترینِ برترین‌هاست، فراتر از هر آنچه بتوان «برتر» نامید.

نگاهی فراتر:
در بوستان زبان‌شناسی عربی، صیغه «متفاعل» (که «متعال» از آن است) اغلب برای نشان دادن شدت، کمال و نهایت یک صفت به کار می‌رود. بنابراین، «المتعال» خداوند را نه صرفاً بلندمرتبه، بلکه موجودی معرفی می‌کند که از هر پله و مرتبه‌ای، چه پست و چه بلند، فراتر است؛ او در اوجی است که هیچ نردبان فهمی را یارای رسیدن به آن نیست.

۴. «علو» در دو آیینه: محسوس و معقول

مفهوم «علو» (برتری و بلندی) را می‌توان در دو آیینه نگریست: آیینه‌ای که بلندی مادی و محسوس را نشان می‌دهد و آیینه‌ای که رفعت معنوی و معقول را بازمی‌تاباند.

ژرف‌نگری:
«علو» در معنای نخستین و ساده‌تر خود، به بلندی مکانی اشاره دارد، همچون سر به فلک کشیدن کوه‌ها. اما در معنای ژرف‌تر و معقول خود، بر برتری وجودی، ذاتی و معنوی دلالت می‌کند. «المتعال»، در این معنای دوم، خداوند را از هرگونه قید و بند مکانی و زمانی و از هرگونه محدودیت мысли و وهمی، بی‌نهایت برتر و فراتر معرفی می‌کند.

نگاهی فراتر:
ادیبان و عالمان بلاغت، «علو» را به دو گونه تفسیر کرده‌اند: علو مادی، مانند بلندی یک سرو سهی، و علو معنوی، مانند برتری یک دانشمند فرزانه بر دیگران یا رفعت وجودی یک حقیقت ناب. در ساحت قدس الهی، «علو» تنها و تنها معقول و معنوی است و به آن برتری ذاتی اشاره دارد که ویژه اوست و هیچ شریکی در آن ندارد.

۵. راز مبالغه در «المتعال»: برتری ذاتی، نه فزونی کمی

«المتعال» گرچه بر اوج و نهایت برتری دلالت دارد (مبالغه در علو)، اما این مبالغه در ساحت کبریایی خداوند، نه به معنای افزایش کمّی و عددی، بلکه به معنای بازگشت این صفت به خودِ ذات اوست؛ یعنی این برتری، عین ذات اوست.

ژرف‌نگری:
در زبان عربی، واژه «مبالغه» معمولاً افزایش در مقدار و کمیت را به ذهن متبادر می‌کند. اما هنگامی که این واژه در مورد صفات خداوند به کار می‌رود، باید آن را چون کلیدی دید که به اتاق «ذاتی بودن» آن صفت راه می‌گشاید. «متعال» یعنی خداوند، خودِ برتری است؛ نه اینکه او از دیگران، کمی بیشتر، برتر باشد. او برتر است چون ذاتش عین برتری است.

نگاهی فراتر:
این نگاه ژرف، با اصل بنیادین «تنزیه» در الهیات اسلامی، هم‌نوایی شگفت‌انگیزی دارد. اصل تنزیه، خداوند را از هرگونه سنجش با مخلوقات، از هرگونه کم و کیف، و از هرگونه شباهت به پدیده‌ها، پاک و منزه می‌داند. «المتعالی بودن» او نیز از همین جنس است: یک برتری مطلق و ذاتی.

۶. تمایز معنایی «علی» و «عالی»: نکته‌ای از دقت قرآن

در گلستان واژگان عربی، «علی» و «عالی» گرچه از یک ریشه («علو») روییده‌اند، اما در کاربرد و معنا، تفاوت ظریفی دارند: «علی» همواره جامه ستایش بر تن دارد، اما «عالی» گاه می‌تواند در معنای ناپسند نیز به کار رود.

ژرف‌نگری:
به عنوان مثال، در آیه شریفه ﴿فَاسْتَكْبَرُوا فَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ﴾ (سوره اعراف: بخشی از آیه ۱۳۳، : «پس تکبر ورزیدند و گروهى سرکش بودند»)، واژه «عالین» (جمع عالی) برای توصیف قومی متکبر و سرکش به کار رفته است. اما در آیه نورانی ﴿وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ﴾ (سوره سبأ: بخشی از آیه ۲۳، : «و اوست بلندمرتبه بزرگ»)، «العلی» تنها در معنای ستوده و برای توصیف خداوند به کار رفته است.

نگاهی فراتر:
این تفاوت‌های ظریف در کاربرد واژگان، نشان از دقت بی‌نظیر و اعجازآمیز قرآن کریم در انتخاب کلمات دارد. گویی هر واژه با وسواس الهی انتخاب شده تا دقیق‌ترین معنا را در جایگاه خود افاده کند. «علی»، به سبب آنکه همواره بار معنایی مثبت و ستوده دارد، برای توصیف ذات اقدس الهی، زیبنده‌تر و مناسب‌تر است.

۷. پرواز مشتقات «علو» در آسمان قرآن

مشتقات ریشه «علو»، مانند فعل «تَعالوا» (بیایید، بالا بیایید)، در آیات متعددی از قرآن کریم به پرواز درآمده‌اند و معانی گوناگونی، از جمله فراخواندن به سوی یک حقیقت برتر و ارتقاء معنوی را، با خود حمل می‌کنند.

ژرف‌نگری:
به عنوان نمونه، در آیه دلنشین ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ...﴾ (سوره آل‌عمران: بخشی از آیه ۶۴، : «بگو: اى اهل كتاب، بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است…»)، فعل «تعالوا» نه یک دعوت ساده، بلکه فراخوانی است برای تعالی اندیشه، برای بالا آمدن به سوی یک افق مشترک از حقیقت و یکتاپرستی. این یک دعوت به ارتقای معنوی است.

نگاهی فراتر:
اینگونه کاربردها به روشنی نشان می‌دهند که مفهوم «علو» در منطق قرآن، بسیار فراتر از یک بلندی صرفاً مادی و مکانی است. «علو» در اینجا به معنای یک صعود وجودی، یک رشد معنوی و یک نزدیک شدن به سرچشمه کمالات است.

۸. «المتعال» در قرآن: حضوری یگانه و پرمعنا

نام شریف «المتعال» به صورت اسمی، تنها یک بار در کتاب آسمانی ما، قرآن کریم، تجلی یافته است و این خود، چون یک ستاره دنباله‌دار نادر، بر اهمیت و ژرفای معنایی آن تأکید می‌کند: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ﴾ (سوره رعد: آیه ۹، : «داناى نهان و آشكار [و] بزرگ بلندمرتبه است»).

ژرف‌نگری:
این حضور یگانه، نشانه‌ای از جایگاه ویژه و وزن معنایی خاص «المتعال» در میان اسماء الهی است. البته شکل فعلی آن، «تعالی» (او برتر است)، حدود چهارده بار در قرآن به کار رفته است که هر یک به نوعی بر این برتری مطلق خداوند صحه می‌گذارند.

نگاهی فراتر:
در بلاغت قرآن، گاهی کمیابی یک واژه یا یک نام، نه نشانه کم‌اهمیتی، بلکه گواهی بر سنگینی بار معنایی و عمق مفهومی آن است. این امر، بی‌شباهت به اسم «الصمد» نیست که تنها یک بار در سوره توحید آمده، اما اقیانوسی از معارف را در خود جای داده است. «المتعال» نیز چنین است؛ یک بار ذکر شده، اما جهانی از عظمت را به تصویر می‌کشد.

۹. نظم شگفت‌انگیز اسماء در آیه سوره رعد: مهندسی الهی واژگان

در آیه نهم سوره رعد، چینش اسماء الهی – «عالم الغیب و الشهادة»، سپس «الکبیر» و آنگاه «المتعال» – خود یک شاهکار از مهندسی معنا و ترتیب منطقی است. گویی پله پله، ذهن را به سوی درک عمیق‌تری از ذات الهی هدایت می‌کند.

ژرف‌نگری:
«الکبیر» بر بزرگی مطلق خداوند دلالت دارد، بزرگی‌ای که هیچ مقیاسی را یارای سنجش آن نیست. اما «المتعال» گامی فراتر می‌نهد و به آن برتری اشاره می‌کند که از هر دو سوی طیف هستی – چه آنچه عالی و بلند می‌پنداریم و چه آنچه دانی و پست می‌شماریم – فراتر است. ترتیب آیه چنین است: از صفتی که به گستره علم الهی اشاره دارد (دانای پیدا و پنهان)، به صفتی که بزرگی او را بیان می‌کند (کبیر)، و سپس به قله این معارف، یعنی «المتعال» که برتری مطلق و همه‌جانبه او را تثبیت می‌کند.

نگاهی فراتر:
این چینش حساب‌شده، منطق ترتیبی شگفت‌انگیز قرآن را به نمایش می‌گذارد. گویی خداوند متعال می‌خواهد ما را از صفاتی که ممکن است با قیودی همراه باشند (مثل علم به غیب و شهادت که به معلوماتی نظر دارد)، به سوی صفاتی رهنمون شود که به ذات مطلق او نزدیک‌ترند و در نهایت به اسمی برساند که عین برتری و تعالی است.

۱۰. «المتعال» در میان اسماء: یگانگی در برابر تقابل

اسم «المتعال» در دسته‌بندی اسماء الهی، در گروه «اسمای وحدتی» جای می‌گیرد. این بدان معناست که «المتعال» به تنهایی و بدون نیاز به یک مفهوم متقابل، معنای کامل خود را افاده می‌کند. این ویژگی، آن را از «اسمای متقابل» مانند «الاول» و «الآخر» یا «الظاهر» و «الباطن» متمایز می‌سازد.

ژرف‌نگری:
اسمای متقابل، همچون دو روی یک سکه، معنای خود را در نسبت با یکدیگر پیدا می‌کنند؛ «اول» بدون «آخر» و «ظاهر» بدون «باطن» به کمال معنایی خود نمی‌رسند. اما «المتعال»، به سبب آن اطلاق و گستردگی معنایی که دارد، هیچ مفهوم متقابلی را در کنار خود نمی‌پذیرد و مستقیماً به ذات یگانه الهی بازمی‌گردد. او به تنهایی برتر است، بدون آنکه نیازی به تعریف نقطه مقابلی برای این برتری باشد.

نگاهی فراتر:
این تمایز، جایگاه رفیع «المتعال» را به عنوان صفتی که مستقیماً از ذات سرچشمه می‌گیرد و در هیچ قاب تقابلی محدود نمی‌شود، بیش از پیش برجسته می‌سازد. او متعالی است، نه در قیاس با چیزی، بلکه به خودی خود.

۱۱. نقد دیدگاه متکلمان: «المتعال» اسمی ثبوتی، نه سلبی

برخی از متکلمان، در تلاش برای فهم بهتر «المتعال»، گاه آن را در قالب یک «اسم سلبی» تفسیر کرده‌اند؛ یعنی گفته‌اند «متعال» به معنای «منزه از نقص» یا «مبرا از صفات مخلوقین» است. اما آیت الله محمدرضا نکونام قدس سره، با بصیرتی قابل تحسین، این دیدگاه را به چالش می‌کشد و بر آن است که تمامی اسماء الهی، از جمله «المتعال»، «ثبوتی» هستند و کمالی را برای ذات اقدس او اثبات می‌کنند.

ژرف‌نگری:
اسمای سلبی، مانند «غیرمرئی» یا «غیرمرکب»، در حقیقت صفتی را از خداوند «نفی» می‌کنند. اما «المتعال» یک صفت «ثبوتی» است؛ یعنی یک کمال و یک واقعیت مثبت را برای ذات الهی اثبات می‌کند و آن، همان «برتری ذاتی» است. او متعالی است، نه فقط چون نقص ندارد، بلکه چون کمال برتری در او به نحو اتم و اکمل وجود دارد.

نگاهی فراتر:
این دیدگاه ثبوتی، در عین سازگاری با اصل تنزیه (پاک دانستن خداوند از هرگونه نقص و شباهت به مخلوقات)، از یک نگاه صرفاً سلبی فراتر می‌رود. تنزیه در اینجا نه از طریق نفی صرف، بلکه از طریق اثبات کمالی چنان بی‌نهایت است که هرگونه نقص و شباهتی را خود به خود از ساحت او دور می‌سازد.

۱۲. پیوند «المتعال» با ذات: فراتر از افعال و متعلقات

در میان اسماء الهی، برخی مانند «الرزاق» (روزی‌دهنده) بیشتر ناظر به فعل الهی و ارتباط او با مخلوقات هستند و به یک «مطلق» یا «متعلق» (یعنی چیزی که آن صفت بر آن اعمال می‌شود، مانند «مرزوق» یا روزی‌خوار) نیاز دارند. اما اسمایی چون «المتعال»، مستقیماً به خودِ ذات الهی بازمی‌گردند و برای تحقق معنای خود، نیازی به چنین متعلقاتی ندارند.

ژرف‌نگری:
«الرزاق» بودن خداوند، در ارتباط با روزی دادن به مخلوقات معنا می‌یابد. اما «المتعال» بودن او، یک حقیقت قائم به ذات است. او متعالی است، چه مخلوقی باشد و چه نباشد؛ برتری او وابسته به وجود دیگری نیست. او ذاتاً و از ازل متعالی بوده و تا ابد نیز چنین خواهد بود.

نگاهی فراتر:
این تمایز، بار دیگر جایگاه «المتعال» را به عنوان صفتی عمیقاً ذاتی و مستقل از هرگونه فعل یا ارتباط با غیر، به زیبایی نشان می‌دهد. این نام، ما را به درک جنبه‌ای از خداوند رهنمون می‌شود که فراتر از نقش او به عنوان خالق یا مدبر عالم است؛ جنبه‌ای که به خودِ بودنِ بی‌نهایتِ او اشاره دارد.

۱۳. «تعالیٰ»: تجلی فعل برتری در آیات قرآن

همانطور که پیشتر اشاره شد، شکل فعلی «المتعال»، یعنی «تَعالیٰ» (او برتر است، یا پاک و منزه و برتر است او)، حدود چهارده بار در قرآن کریم به کار رفته است. این کاربردها، همچون پرتوهای نور، معنای تنزیه و برتری مطلق خداوند را از زوایای مختلف روشن می‌سازند. یکی از نمونه‌های بارز آن، آیه ﴿سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ﴾ (سوره انعام: آیه ۱۰۰، : «منزّه و برتر است از آنچه وصف مى‌كنند») است.

ژرف‌نگری:
در اینگونه آیات، «تعالیٰ» به عنوان یک صفت ثبوتی و یک فعل الهی معرفی می‌شود که خداوند را از هرگونه شرک، از هرگونه توصیف ناقص یا نادرست، و از هرگونه پندار باطل مبرا و بی‌نهایت برتر اعلام می‌کند. او چنان متعالی است که هیچ وصف بشری، هرچند دقیق، نمی‌تواند به کُنه ذات و صفات او احاطه یابد.

نگاهی فراتر:
این آیات، به شکلی قدرتمند، برتری مطلق خداوند را در برابر هر آنچه مخلوقات به او نسبت می‌دهند یا هر شریکی که برای او قائل می‌شوند، تأکید می‌کنند. «تعالیٰ» در اینجا، نه فقط یک گزاره خبری، بلکه یک اعلامیه توحیدی و یک شمشیر برنده علیه هرگونه شرک و تشبیه است.

۱۴. گره‌گشایی از یک اشکال کلامی: «متعال» و متعلقاتش

برخی از متکلمان، در تلاش برای فهم عمیق‌تر اسم «المتعال»، آن را به معنای «منزه از خلق» یا «برتر از مخلوقات» (که یک معنای سلبی یا اضافی است) تفسیر کرده‌اند. اما آیت الله محمدرضا نکونام قدس سره، با نگاهی نافذ، تأکید می‌کند که متعلقات اسم «المتعال» (یعنی آنچه که خداوند از آنها برتر است، مانند «عالی» و «دانی»)، نه اموری خارج از ذات این اسم، بلکه جزء معنای درونی و لاینفک آن هستند.

ژرف‌نگری:
وقتی می‌گوییم «متعال عن العالی و الدانی» (برتر از هر بلند و پستی)، این «برتری از» نه به معنای نفی یک صفت از خداوند است، بلکه به معنای اثبات یک برتری ذاتی است که شامل و محیط بر همه مراتب عالی و دانی است. او چنان برتر است که هرگونه «بلندی» و «پستی» متصور، در برابر برتری او ناچیز و بی‌مقدار است.

نگاهی فراتر:
این دیدگاه، با کنار زدن تفسیر صرفاً سلبی یا اضافی، «المتعال» را به عنوان یک صفت ایجابی و ذاتی، که گستره معنایی آن تمام مراتب وجود را در بر می‌گیرد، معرفی می‌کند. او برتر است، نه فقط از چیزی، بلکه برتری، خودِ اوست.

۱۵. اسماء ثبوتی و خداوند به مثابه یک حقیقت خارجی

تمامی اسماء الهی، و از جمله اسم شریف «المتعال»، نه به مفاهیمی صرفاً ذهنی، خیالی یا انتزاعی، بلکه به یک حقیقت خارجی، واقعی و شخصی، یعنی ذات اقدس خداوند، اشاره دارند.

ژرف‌نگری:
خداوند، یک موجود زنده، حاضر، و دارای صفات ذاتی و واقعی است. «المتعال» بودن او نیز یک خیال شاعرانه یا یک مفهوم فلسفی محض نیست، بلکه بیانگر یک واقعیت عینی در مورد اوست: واقعیتِ برتری مطلق و همه‌جانبه وجودی او. او به راستی و در متن واقع، متعالی است.

نگاهی فراتر:
این دیدگاه، در برابر برخی رویکردهای کلامی یا فلسفی که ممکن است خداوند را تا حد یک «مفهوم» یا یک «ایده» تقلیل دهند، با قدرت از الهیاتی دفاع می‌کند که مبتنی بر یک حقیقت عینی، شخصی و حاضر است. اسماء الهی، کلیدهایی هستند برای شناخت این حقیقت بزرگ.

۱۶. چالش شیرین درک اسماء ثبوتی: غواصی در اقیانوس حقیقت الهی

درک اسماء ثبوتی خداوند (مانند «المتعال» یا «الحی» – زنده)، به دلیل آنکه مستقیماً به کمالات و حقایق ذات الهی اشاره دارند، اغلب دشوارتر از فهم اسماء سلبی (مانند «غیر مائت» – نامیرا، یا «غیر جسم») است. این دشواری، نه از ضعف این اسماء، بلکه از عظمت بی‌نهایت مدلول آنها و محدودیت فهم انسانی ما نشأت می‌گیرد.

ژرف‌نگری:
ذهن انسان، که با عالم ماده و نقص‌ها و محدودیت‌ها انس گرفته است، مفاهیم سلبی را (که چیزی را نفی می‌کنند) گاه راحت‌تر تصور و درک می‌کند. اما اسماء ثبوتی، ما را به غواصی در اقیانوس بی‌کران حقیقت الهی دعوت می‌کنند، حقیقتی که بسیار فراتر از تجارب محدود و محسوس ماست. اینجاست که عقل باید بال عشق گیرد تا بتواند در این آسمان پرواز کند.

نگاهی فراتر:
این چالش، خود نشان‌دهنده اهمیت و ضرورت تعمق و تأمل بیشتر در اسماء ثبوتی است. هرچه بیشتر در این اقیانوس ژرف غواصی کنیم، به گوهرهای معرفت بیشتری دست خواهیم یافت و درک ما از خداوند، عمیق‌تر و زنده‌تر خواهد شد. این یک تلاش فکری و روحی است که پاداش آن، خودِ معرفت و قرب است.

۱۷. سیر و سلوک در معرفت الهی: نردبانی از قرب و بُعد، نه پلکانی ثابت

معرفت خداوند و سلوک در راه او، نه بر اساس رسیدن به مراتب و جایگاه‌های ثابت و از پیش تعریف‌شده، بلکه بر مبنای یک پویایی همیشگی از «قرب» (نزدیکی) و «بُعد» (دوری) تعریف می‌شود. این یک سفر بی‌انتهاست به سوی بی‌نهایت.

ژرف‌نگری:
هرچه انسان در مسیر بندگی و معرفت، با اخلاص و تلاش گام برمی‌دارد و حجاب‌های ظلمانی و نورانی را از پیش روی قلب خود کنار می‌زند، به ساحت قدس الهی نزدیک‌تر می‌شود و به مراتب بالاتری از شناخت و شهود دست می‌یابد. اما این قرب، هیچگاه به انتها نمی‌رسد، چرا که مقصد، بی‌نهایت است. «المتعال» همواره فراتر از هر آنچه ما درک می‌کنیم، باقی می‌ماند.

نگاهی فراتر:
این دیدگاه، سلوک عرفانی را نه یک برنامه آموزشی با مراحل مشخص و پایانی معین، بلکه یک فرآیند پویا، زنده، و بی‌کران معرفی می‌کند. در این سفر، «المتعال» نه به عنوان یک ایستگاه پایانی که بتوان به آن رسید و متوقف شد، بلکه به عنوان آن افق بی‌نهایتی مطرح است که سالک همواره رو به سوی آن در حرکت است و هرچه نزدیک‌تر می‌شود، عظمت و بی‌انتهایی او را بیشتر درک می‌کند.

۱۸. نقد یک برداشت نادرست: خداوندِ نزدیک، نه «خدای فراری»!

در برخی تعابیر عرفانی یا کلامی، گاه با تفسیری نادرست از روایاتی چون «کلما قدمت شبراً فرّ میلاً» (هرگاه یک وجب به او نزدیک شوی، او یک میل از تو دور می‌شود)، تصویری از یک «خدای فراری» یا دست‌نیافتنی ارائه شده است. آیت الله محمدرضا نکونام قدس سره، با شجاعت و بصیرت، این برداشت را رد کرده و بر حقیقت «قرب الهی» تأکید می‌ورزد.

ژرف‌نگری:
خداوند متعال، آنگونه که خود در قرآن کریم می‌فرماید، ﴿وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ﴾ (سوره ق: آیه ۱۶، : «و ما از رگ گردن به او نزديكتريم»). او نه تنها فرار نمی‌کند، بلکه با هر گام صادقانه‌ای که بنده به سوی او برمی‌دارد، با رحمت و لطف بی‌کران خود، چندین گام به سوی بنده نزدیک می‌شود. آن «دوری» که گاه احساس می‌شود، ناشی از حجاب‌های خود ماست، نه از دوری یا فرار او.

نگاهی فراتر:
این نقد، گامی مهم در جهت تصحیح برخی کج‌فهمی‌ها در حوزه عرفان و کلام است؛ برداشت‌هایی که ممکن است یأس و ناامیدی را در دل سالکان طریق حق ایجاد کنند. حقیقت آن است که درِ خانه او همواره به روی بندگانش باز است و او از مادر به فرزندش مهربان‌تر است.

۱۹. اسماء الهی: کلیدهایی برای انس، خلوت و قرب

و سرانجام، باید به یاد داشت که اسماء الهی، و از جمله اسم پرجلال و پرکمال «المتعال»، نه صرفاً مفاهیمی برای بحث‌های نظری و جدل‌های کلامی، و نه ابزارهایی برای یک تنزیه خشک و سلبی صرف هستند. این نام‌های مقدس، در حقیقت، کلیدهایی هستند برای گشودن درهای انس با خداوند، برای ایجاد یک خلوت عاشقانه با او، و برای چشیدن حلاوت قرب و وصال او.

ژرف‌نگری:
«المتعال»، به عنوان یک صفت ثبوتی و یک حقیقت زنده، انسان را نه به دوری و وحشت، بلکه به سوی یک رابطه وجودی، به سوی انس، معرفت و عشق الهی دعوت می‌کند. شناخت این نام، باید منجر به خشوعی سرشار از محبت و اشتیاقی روزافزون برای نزدیکی به او شود.

نگاهی فراتر:
این دیدگاه، رویکردی عمیقاً عرفانی و معرفت‌بخش را ترویج می‌کند. در این نگاه، اسماء الهی، ریسمان‌های نورانی هستند که از عالم بالا آویخته شده‌اند تا ما را از چاه طبیعت و ظلمت نفس، به سوی اوج قرب و لقاء بالا بکشند. آنها وسیله‌ای هستند برای یک ارتباط حی و حاضر و یک تحول وجودی.


در آیینه «المتعال»: نگاهی به افق بی‌کران

خواننده گرامی، تحلیل اسم «المتعال» در گستره درس اسماء الحسنی آیت الله محمدرضا نکونام قدس سره، همچون گشودن پنجره‌ای به یکی از ژرف‌ترین و پرشکوه‌ترین مناظر عالم الهیات اسلامی است. این نام، که هم ردای ذات بر تن دارد و هم جامه کمال، خداوند را به ما چون اقیانوسی بی‌کران معرفی می‌کند که از هر ساحل و حدی، چه بلند و چه پست، بی‌نهایت فراتر است.

در این بازنویسی، کوشیدیم تا با استخراج و تبیین نوزده درنگ از درس اصیل آیت الله نکونام و با ارائه تحلیل‌هایی تفصیلی و روان، نشان دهیم که «المتعال» نه فقط یک صفت جلالی است که هیبت و عظمت را به یاد می‌آورد، بلکه به کمال ذاتی و آن برتری وجودی بی‌مانند خداوند نیز اشاره دارد. تأکید بر «ثبوتی» بودن این اسم و به چالش کشیدن تفاسیر صرفاً «سلبی»، جایگاه «المتعال» را به عنوان یک صفت ایجابی، فعال و معرفت‌بخش، در ذهن و جان ما تثبیت کرد.

همچنین، با نقد برخی برداشت‌های نادرست، مانند انگاره «خدای فراری»، و با تأکید مداوم بر حقیقت «قرب» و امکان «انس» با خداوند از طریق نام‌های مقدسش، تلاش شد تا این تحلیل، نه فقط یک بحث نظری خشک، بلکه دعوتی باشد به یک تجربه معنوی زنده. امید است این نوشتار، که با الهام از درس ارزشمند آیت الله نکونام و با هدف ارائه متنی درخور مخاطبان فرهیخته سامان یافته، بتواند چون قطره‌ای به اقیانوس بیکران معارف اسلامی بپیوندد و برای پژوهشگران الهیات، فلسفه اسلامی و عرفان نظری، منبعی سودمند و الهام‌بخش باشد.

© تمامی حقوق برای وب سایت صادق خادمی محفوظ است.

 

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده