نقد کتاب زن در آینه جلال و جمال: بررسی علمی دیدگاه آیتالله جوادی آملی
کتاب “زن در آینه جلال و جمال” اثر آیتالله جوادی آملی، با بیش از سی بار تجدید چاپ از زمان انتشار اولیهاش، به یکی از تأثیرگذارترین آثار در حوزه مطالعات زنان در جامعه اسلامی تبدیل شده است. این کتاب که بر اساس سخنرانیهای سال ۱۳۶۸ نگارش و در سال ۱۳۷۰ منتشر شد، نگاهی عمیق به حقوق زنان در اسلام دارد.
با این حال، نقد علمی این اثر توسط آیتالله محمدرضا نکونام در کتاب “زن و صلابت انسان” با روایت و ویراستاری علمی صادق خادمی، نکات قابل تأملی را آشکار میسازد. این نقد نشان میدهد که رویکرد کتاب در برخی موارد بیشتر عاطفی است تا تحلیلی، و برخی مباحث آن ارتباط مستقیمی با مطالعات زنان ندارد. علاوه بر این، کتاب بر این باور است که تفاوتهای میان زن و مرد صنفی است، نه کیفی، و جنسیت نباید بر حقوق و ارزش اجتماعی افراد تأثیرگذار باشد.
در این مقاله، به بررسی دقیق نقد آیتالله نکونام بر کتاب “زن در آینه جلال و جمال” میپردازیم و نکات کلیدی این نقد علمی را مورد واکاوی قرار میدهیم.
پیشینه تاریخی کتاب زن در آینه جلال و جمال آیتالله جوادی آملی
کتاب «زن در آینه جلال و جمال» چکیده مباحثی است که آیتالله جوادی آملی در سال تحصیلی ۱۳۶۸-۱۳۶۹ در جامعهالزهرای قم تدریس کرده است. این اثر فاخر از زمان انتشار اولیه آن تا امروز، به یکی از پرمخاطبترین آثار انتشارات اسراء تبدیل شده و توانسته است توجه اقشار مختلف جامعه را به خود جلب کند.
زمینههای فکری نگارش کتاب در دهه ۱۳۶۰
دهه ۱۳۶۰ دورهای سرنوشتساز در تاریخ ایران پس از انقلاب ۵۷ بود. در این برهه، مسئله هویت و حقوق زن در جامعه اسلامی به یکی از چالشهای فکری جدی نخبگان و اندیشمندان جامعه تبدیل شده بود. مراکز علمی-حوزوی به دنبال پاسخی جامع به شبهات مطرح درباره جایگاه زن در اسلام بودند. آیتالله جوادی آملی با تدریس این مباحث در دانشگاه جامعةالزهرا(س) که خود مرکزی تخصصی برای تحصیل بانوان در علوم اسلامی بود، گامی مهم در این راستا برداشت.
نکته درخور توجه این است که بخشی از مطالب کتاب، محصول همایشی بود که مسئولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران درباره اعتلای زن، سیرت و سنت اسلامی وی در رفتار و گفتار و نوشتار، ارائه هنر ممدوح، و ایجاد مِهر و انعطاف در جامعه با اجتناب کامل از تهتک و تنزه از غربزدگی برگزار کردند. این همایش نشاندهنده اهمیت موضوع در سطح فرهنگ عمومی و گفتمان رسمی کشور بود.
در واقع، کتاب «زن در آینه جلال و جمال» بیش از آنکه پاسخی درخور برای توده عامه مردم باشد، برای دقت اهل نظر نگاشته شده است. این رویکرد نشاندهنده نیاز جامعه علمی آن دوره به بنیانهای فکری منسجم درباره مسئله زن بود.
تأثیر گفتمان معرفتی بر نگاه به زن
پیشرفتهای علمی و معرفتی تأثیری عمیق بر نگرش به زن در جامعه ایران گذاشت و در پارادایمهای دانشی و معرفتی امروز پیوند زنان و دین پیوندی مبارک گردیده است.
کتاب آیتالله جوادی آملی در پرتو این تحول گفتمانی شکل گرفت. با رشد معرفت و فلسفه اسلامی در سایه فلاسفه سختکوش این ساحت، نظر دین خصوصاً اسلام به عنوان دین نهایی و خاتِم از سوی اندیشمندان برای دقت و تأمل مورد توجه قرار گرفت.
پیشرفتهای علمی به زنان این وعده را داد که میتوانند خود و جهان را تغییر دهند. این تحول باعث شد که حتی در دنیا از دهه ۱۹۷۰ میلادی به بعد، موجی از تحقیقات با موضوع «زنان دیگر» راه بیفتد و در این تحقیقات، فمینیستها نیز با تحسین و حیرت به زن با موضوع جدید و نوظهور نگاه کردند.
آیتالله جوادی آملی با انتقاد از کسانی که زن را به این معنی محجوب میخواهند که او را از صحنههای سیاسی و اجتماعی محروم کنند، تأکید میکند که اگر زن اینگونه از امتیازات اجتماعی محروم شود، نمیتواند به شخصیت وجودی خود دست یابد.
جایگاه کتاب در میان آثار آیتالله جوادی آملی
«زن در آینه جلال و جمال» جایگاهی ویژه در میان آثار آیتالله جوادی آملی دارد. ایشان طی بیش از چهار دهه فعالیت علمی، هرجا در حوزه معرفتی خلائی احساس شده و نیاز بوده است به بحثی ورود کند، آنجا ورود کرده و نتیجه این شده است که اکنون در آثار ایشان تنوع موضوعی چشمگیری دیده میشود.
این کتاب در چهار فصل تدوین شده است:
- فصل اول: زن در قرآن
- فصل دوم: زن در عرفان
- فصل سوم: زن در برهان
- فصل چهارم: حل شبهات و رفع تعارض بین روایات
مدیر روابط عمومی موسسه فرهنگی تحقیقاتی اسراء اشاره کرده است که این کتاب در میان ۱۲۹ عنوان کتاب از آثار آیتالله جوادی آملی، پرمخاطبترین کتاب این مرکز نشر بوده است. این استقبال گسترده نشان میدهد که اثر مذکور توانسته است به نیازی واقعی در جامعه علمی و عمومی ایران پاسخ دهد.
از دیدگاه محتوایی، این کتاب به نحوی منحصر به فرد به بررسی هویت زن از سه منظر قرآن، عرفان و برهان میپردازد، رویکردی که در میان آثار آیتالله جوادی آملی و سایر اندیشمندان معاصر کمنظیر است. کتاب با شرح حدیثی از امیرالمؤمنین علیهالسلام آغاز میشود: «عقول النساء فی جمالهن وجمال الرجال فی عقولهم» و سپس به تفسیر و تحلیل آن میپردازد.
برخی آن را با کتاب «زن در نظام حقوق اسلام» شهید مطهری مقایسه کردهاند، اما معتقدند که کتاب آیتالله جوادی آملی، به دلیل تأخر زمانی و پرداختن به شبهات و مواردی که شاید در آثار قبلی پاسخ داده نشده، از جامعیت بیشتری برخوردار است.
به هر روی، این کتاب به مرجعی مهم در مطالعات اسلامی درباره زن تبدیل شده و همچنان در محافل علمی و دانشگاهی مورد استناد قرار میگیرد.
روششناسی نقد آیتالله محمدرضا نکونام در کتاب زن و صلابت انسان
آیتالله محمدرضا نکونام در حوزه مطالعات مربوط به زن، آثار متعددی نگاشته است که مهمترین آنها کتاب “زن و صلابت انسان” است. این کتاب نقدی جامع بر آثار پیشین در حوزه زنشناسی اسلامی محسوب میشود. ایشان با رویکردی علمی-تحلیلی، کتاب “زن در آینه جلال و جمال” آیتالله جوادی آملی را مورد بررسی موشکافانه قرار داده است.
رویکرد تحلیلی-انتقادی نکونام
آیتالله نکونام در نقد خود، روشی سیستماتیک و دقیق را به کار میگیرد. طبق گفته خود ایشان، مهمترین آرای رایج فقیهان و دانشمندان شرقی و غربی را در آثارش به تحلیل و نقد گذاشته است و حضور مؤثر، کاربردی و سالم زن در خانه و جامعه را با تبیین ریزترین و دقیقترین مسایل آن آورده است. او مدعی است چیزی گفته که در جامعه قابل اجرا باشد؛ نه نظری دقیانوسی و یا رؤیایی که حتی بر قله کوه قاف نیز قابل اجرا نباشد.
روششناسی نقد آیتالله نکونام را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
- تحلیل سطر به سطر: ایشان کتاب “زن در آینه جلال و جمال” را سطر به سطر و با دقت، ارزیابی و نقد نموده است.
- مقایسه تطبیقی: یکی از روشهای مورد استفاده ایشان، مقایسه تطبیقی دیدگاههای مختلف در خصوص مسائل زنان است. در این راستا، نه تنها دیدگاه آیتالله جوادی آملی، بلکه در کتاب زن و آزادى تحليل، بررسى و نقد كتاب «نظام حقوق زن در اسلام» نوشتهى شهيد مرتضى مطهرى را عنوان کرده است.
- نقد کاربردی: آیتالله نکونام به جای پرداختن به مباحث نظری صرف، به دنبال ارائه راهکارهای عملی برای حضور مؤثر زنان در جامعه است. همچنین، اشکالات دیدگاه فمینیستهای غربی را نیز به تفصیل آورده است.
- توجه به بافت اجتماعی: ایشان با در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات جامعه امروز، به نقد و بررسی اندیشهها میپردازد. این رویکرد، مشابه “اصل تخصیص نصوص” است که در نقد برخی متون دینی مورد استفاده قرار میگیرد. بر اساس این اصل، متن باید در چارچوب اوضاع و افرادی که به نوعی با آن در ارتباط هستند، تفسیر شود.
از دیگر سو، میتوان به تمایز رویکرد آیتالله نکونام با رویکرد آیتالله جوادی آملی اشاره کرد. در حالی که آیتالله جوادی آملی با رویکردی فلسفی-عرفانی به مسئله زن میپردازد و بیشتر بر جنبههای متعالی انسانی تأکید دارد، آیتالله نکونام با نگاهی واقعگرایانهتر و با توجه به چالشهای عملی زنان در جامعه و به گونه معرفتی، به نقد این دیدگاه میپردازد.
منابع و مستندات مورد استفاده در نقد
آیتالله نکونام در نقد خود از منابع متنوعی بهره جسته است. از جمله:
- منابع فقهی و روایی: ایشان با استناد به منابع اصیل فقهی و روایی، به تحلیل و نقد دیدگاههای مطرح شده در کتاب “زن در آینه جلال و جمال” میپردازد. همانند تحلیل روایت «عقول النساء في جمالهنّ وجمال الرجال في عقولهم» که نقشی محوری در کتاب آیتالله جوادی آملی دارد.
- آثار معاصر: نکونام علاوه بر نقد کتاب آیتالله جوادی آملی، به آثار دیگر اندیشمندان معاصر از جمله شهید مطهری نیز پرداخته است. این مقایسه تطبیقی به او امکان داده تا از زوایای مختلف به مسئله زن بنگرد.
- مطالعات تطبیقی با غرب: با توجه به اینکه ایشان اشکالات دیدگاه فمینیستهای غربی را نیز به تفصیل آورده است، میتوان نتیجه گرفت که از منابع مطالعات غربی نیز در نقد خود بهره برده است.
- شواهد اجتماعی و تجربی: آیتالله نکونام با توجه به اینکه معتقد است باید چیزی گفت که در جامعه قابل اجرا باشد، از شواهد اجتماعی و تجربی نیز در نقد خود استفاده کرده است.
به طور کلی، روششناسی نقد آیتالله نکونام را میتوان روشی جامع، عمیق و کاربردی دانست که تلاش دارد با نگاهی واقعبینانه و با استناد به منابع متنوع، به چالشهای مطرح شده در حوزه مطالعات زنان پاسخ دهد. البته، همانطور که در بخشهای بعدی خواهیم دید، این روششناسی ویژگیها و محدودیتهای خاص خود را دارد.
تحلیل روایت «عقول النساء في جمالهنّ وجمال الرجال في عقولهم»
روایت «عقول النساء في جمالهنّ وجمال الرجال في عقولهم» یکی از محوریترین روایاتی است که آیتالله جوادی آملی در کتاب «زن در آینه جلال و جمال» به آن پرداخته و تفسیری خاص از آن ارائه داده است. در مقابل، آیتالله نکونام در کتاب «زن و صلابت انسان» به نقد این تفسیر پرداخته و دیدگاه متفاوتی را مطرح میکند. اکنون به بررسی دقیق این روایت و دیدگاههای این دو اندیشمند میپردازیم.
تفسیر آیتالله جوادی آملی از روایت
آیتالله جوادی آملی معتقد است روایت «عقول النساء في جمالهنّ وجمال الرجال في عقولهم» اشاره به عقل نظری دارد نه عقل عملی. ایشان تأکید میکند که اگر تفاوتی بین زن و مرد از نظر عقلی وجود داشته باشد، این تفاوت در حوزه عقل نظری است. به عبارت دیگر، در نگاه ایشان، این روایت نه به عنوان وصف قدح و نکوهش، بلکه به عنوان وصف سازنده یا دستور تلقی میشود.
از دیدگاه آیتالله جوادی آملی، این روایت بیان میکند که زن مؤظف است یا میتواند عقل و اندیشه انسانی خویش را در ظرافت عاطفه، زیبایی گفتار، کیفیت محاوره و مناظره، نحوه برخورد و حکایت و نظائر آن ارائه دهد. همچنین ایشان تأکید میکند که این ظرافت هنری، که تمثیل عینی ظرافت عقلی است، هرگز میسور مردان نیست.
به تعبیر دیگر، آیتالله جوادی آملی معتقد است که زن باید ظرائف حکمت را در ظرائف هنر ارائه دهد و این رهنمود، دستورالعملی برای اوست. در صورت امتثال دستور، زن درخور ستایش است و در صورت تمرد، مستحق نکوهش میگردد.
نقد آیتالله نکونام بر تأویل معنایی روایت
آیتالله نکونام در نقد دیدگاه آیتالله جوادی آملی، تأویل معنایی ایشان را مورد چالش قرار میدهد. از دیدگاه آیتالله نکونام، این روایت ناظر به تفاوتهای ذاتی بین زن و مرد است و نمیتوان آن را صرفاً به عنوان یک دستورالعمل تلقی کرد.
آیتالله نکونام با بررسی دقیق متن روایت و شواهد تاریخی، استدلال میکند که این روایت را باید در بافت فرهنگی و اجتماعی زمان صدور آن فهمید. از نظر ایشان، تأویل آیتالله جوادی آملی بیشتر ناظر به هماهنگ کردن روایت با دیدگاههای فلسفی و عرفانی است، نه فهم حقیقی مراد روایت.
افزون بر این، آیتالله نکونام بر این باور است که تفسیر آیتالله جوادی آملی از عقل در این روایت، که آن را به عقل نظری محدود میکند، دقیق نیست. ایشان معتقد است عقل در این روایت ناظر به مجموعهای از تواناییهای ذهنی و عملی است که هم شامل عقل نظری و هم عقل عملی میشود.
نکته مهم دیگر در نقد آیتالله نکونام، تأکید بر تفاوت میان تفسیر عقل به «تحصیلات اکتسابی» است. ایشان با این تفسیر آیتالله جوادی آملی که عقل را با تحصیلات اکتسابی همسان میداند، مخالف است و استدلال میکند که عقل، مفهومی فراتر از تحصیلات اکتسابی دارد.
بررسی دلالتهای حقوقی و اجتماعی این روایت
تفسیر متفاوت این دو اندیشمند از روایت مذکور، دلالتهای حقوقی و اجتماعی متفاوتی را به دنبال دارد. از دیدگاه آیتالله جوادی آملی، در مسئله عدالت و عقل، فرقی بین زن و مرد نیست. ایشان در جایی دیگر میگوید: «اگر این زن استاد دانشگاه است مثل مرد، اگر این زن استاد جامعه الزهرا است مثل مرد، عقلشان و عدلشان همتای هم است. چرا نتواند قاضی زنان بشود؟ چه محذوری دارد؟!»
آیتالله جوادی آملی درباره تواناییهای زنان نیز میگوید: «نیمی ﺍﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺯنان ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﻳﻨﻬﺎ ممکن ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺟﻮﺍﻫﺮ طوری مجتهده ﺑﺸﻮﻧﺪ که ﺷﺎگردان ﺍﻭ ﻣﺮﺟﻊ تقلید ﺑﺸﻮﻧﺪ. اين مقام برای زن هست و اسلام جلوی آن را نگرفته است. زن میتواند مرجع تربیت کند، قاضی تربیت کند؛ چرا خودش قاضی نشود؟»
از سوی دیگر، آیتالله نکونام با تأکید بر تفاوتهای ذاتی بین زن و مرد، معتقد است که این تفاوتها باید در نظام حقوقی و اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. اما این به معنای کمتر بودن ارزش زن نیست، بلکه ناظر به تفاوت در نقشها و کارکردهاست.
به طور کلی، این روایت و تفسیرهای مختلف آن، تأثیر عمیقی بر نگرش به جایگاه زن در جامعه اسلامی دارد. درک صحیح این روایت و دلالتهای آن، میتواند به رفع بسیاری از سوءتفاهمها و شبهات درباره نگاه اسلام به زن کمک کند.
در نهایت، مسئله توازن میان عقل و جمال در زن و مرد، فراتر از یک بحث نظری، ناظر به الگوی عملی زندگی و تعامل اجتماعی است که باید در پرتو آموزههای دینی و با توجه به مقتضیات زمان و مکان مورد بازاندیشی قرار گیرد.
چالشهای نظریه تجرد روح و نفی جنسیت در انسانیت انسان
نظریه تجرد روح و نسبت آن با جنسیت از بنیادیترین مباحث فلسفی در کتاب «زن در آینه جلال و جمال» است که آیتالله نکونام آن را مورد نقد جدی قرار داده است. این نظریه، زیربنای فکری دیدگاه آیتالله جوادی آملی در خصوص برابری ذاتی زن و مرد محسوب میشود که آثار حقوقی و اجتماعی گستردهای دارد.
نقد مبانی فلسفی آیتالله جوادی آملی
آیتالله جوادی آملی همانند دیگر حکما و بهویژه پیروان حکمت متعالیه به تجرّد نفس معتقد است و دیدگاه برخی دینپژوهان نقلگرا را که از جسمانیت نفس دفاع میکنند، ناتمام میداند. ایشان ادعای خود را با ادله عقلی متعددی مستند میکنند که میتوان آنها را به دو دسته کلی تقسیم نمود: ادله معرفتی (علم حضوری به خود، تحصیل علم حصولی توسط نفس، ادراک کلّیات و اتحاد علم، عالم و معلوم) و ادله غیر معرفتی (اشتیاق به زندگی جاوید و نفس به عنوان منشأ امور ثابت).
آیتالله نکونام در نقد این مبانی، استدلال میکند که اگرچه فلسفه آیتالله جوادی آملی در فصل نخست کتاب «زن در آئینه جلال و جمال» توضیح میدهد که در انسان، اصالت با روح است نه بدن و جنسیت امری بدنی است که روح و حقیقت انسان از آن مبراست، اما این دیدگاه با واقعیتهای انسانی و آموزههای دینی تطابق کامل ندارد.
از نظر آیتالله نکونام، متکلمان نقلگرا ادله تجرد نفس را مخدوش میدانند و بر این باورند که نمیتوان تأثیر جنسیت بر نفس را انکار کرد. ایشان تأکید میکند که تجرّد یا عدم تجرد نفس انسانی از مسائل مهم کلامی-فلسفی است که فلاسفه و اندیشوران عقلگرا بر تجرد و دین پژوهان نقلگرا و تفکیکیان بر جسمانیت نفس باور دارند.
تبیین دیدگاه آیتالله نکونام درباره تأثیر جنسیت در حقیقت انسان
آیتالله نکونام معتقد است جنسیت یکی از عواملی است که نفسی به بدن خاصی تعلق میگیرد و به بدن دیگر تعلق نمیگیرد. به بیان دیگر، نفسی که در ارتباط با بدن زنانه حادث میشود قطعاً تفاوتهایی با نفس مرتبط با بدن مردانه دارد. ایشان میافزاید: «اگر قائل باشیم که هویت انسان فقط به سلطه نفس بر بدن است، در این صورت قول جنسیتمندی نفس تقویت نمیشود و برعکس اگر قائل با ارتباط شدید بین نفس و بدن باشیم، در این صورت قول جنسیتمندی تقویت خواهد شد».
در دیدگاه آیتالله نکونام، هویت و حقیقت انسان مجموع نفس و بدن است و اتصال شدیدی بین نفس و بدن وجود دارد. بنابراین اختلافات در بین مردان و زنان براساس این نظریات وجود دارد. البته ایشان تصریح میکند که زن و مرد دو نفس کاملاً متباین و متغایر ندارند، زیرا به واسطه انسانبودن اشتراکات بسیاری دارند، ولی در مواردی نیز جنسیتی عمل کرده و نتایج و آثار مختلفی را بروز میدهند.
پیامدهای حقوقی نظریه تجرد روح در مسئله زن
نظریه تجرد روح و نفی تأثیر جنسیت در انسانیت انسان، پیامدهای حقوقی گستردهای دارد. آیتالله جوادی آملی بر اساس این نظریه معتقد است در مسائل مربوط به حقوق انسانی، تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد و باید برابری حقوقی کامل برقرار باشد.
آیتالله نکونام هشدار میدهد که اگر نپذیریم نفس، جنسیت دارد، هم در کلام اجتماعی و هم تربیتی و مسائل فرهنگی بازتابهای زیادی خواهد داشت و برخی شبهات را در زمینه مسائل حقوقی و آیات و روایات ایجاد خواهد کرد.
از دیدگاه ایشان، نادیده گرفتن تفاوتهای جنسیتی در نظام حقوقی و اجتماعی، به معنای نفی واقعیتهای انسانی است. بنابراین، نظام حقوقی باید با توجه به این تفاوتها طراحی شود. البته این به معنای تبعیض علیه زنان نیست، بلکه به معنای توجه به تفاوتهای واقعی و طبیعی است که خداوند در خلقت انسان قرار داده است.
در نهایت، چالش اصلی در این بحث، یافتن توازن میان اصل برابری انسانی و توجه به تفاوتهای جنسیتی در نظام حقوقی و اجتماعی است. نظریه تجرد روح و نفی تأثیر جنسیت در انسانیت انسان، گرچه از منظر فلسفی جذاب است، اما به باور آیتالله نکونام، با چالشهای جدی در کاربست عملی مواجه است.
تفسیر آیات قرآنی مرتبط با خلقت زن و مرد
آیات قرآنی مربوط به خلقت انسان، یکی از محورهای اصلی اختلاف دیدگاه میان آیتالله جوادی آملی و آیتالله نکونام است. در حالی که هر دو اندیشمند تفسیرهای خود را بر آیات متمرکز میکنند، نتایج و دلالتهای حقوقی و اجتماعی کاملاً متفاوتی را استنباط میکنند.
تحلیل تفسیر «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ» در دو کتاب
آیتالله جوادی آملی در کتاب «زن در آینه جلال و جمال» با استناد به آیات متعددی همچون آیه اول سوره نساء «یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَآءً»، استدلال میکند که زن و مرد از یک گوهر وجودی یکسان آفریده شدهاند و هیچ تفاوت ماهوی میان آنها وجود ندارد. ایشان تأکید میکند که جنسیت، امری بدنی است و روح و حقیقت انسان، جنسیت ندارد.
از سوی دیگر، آیتالله نکونام در کتاب «زن و صلابت انسان» ضمن پذیرش اصل آفرینش از نفس واحده، تفسیر متفاوتی از این آیات ارائه میدهد. ایشان معتقد است که منظور از «نفس» در این آیات، گوهر و ذات و اصل و واقعیت عینی شیء است نه روح و جان، بنابراین نمیتوان مباحث علمالنفس کهن یا تازه را به این آیه ربط داد.
نقد دیدگاه یکسانانگاری گوهر وجودی زن و مرد
آیتالله نکونام دیدگاه یکسانانگاری گوهر وجودی زن و مرد را مورد نقد قرار میدهد. در نگاه ایشان، از آیات قرآنی نمیتوان نتیجه گرفت که زن و مرد از نظر جنسیتی کاملاً یکسان و بدون تفاوتهای اساسی هستند. البته ایشان تصریح میکند که این به معنای فروتر بودن یکی از دیگری نیست.
علاوه بر این، آیتالله نکونام با استناد به روایتی از امام صادق (ع) که در «علل الشرایع» و «من لا یحضره الفقیه» نقل شده است، دیدگاه خلقت حوا از دنده چپ آدم را رد میکند و نشان میدهد که خلقت حوا مستقل بوده است: «خداوند بعد از آفرینش آدم، حوا را به طور نوظهور پدید آورد».
بررسی مفهوم «نفس واحده» از منظر آیتالله نکونام
آیتالله نکونام در بررسی مفهوم «نفس واحده» معتقد است مفاد آیات ناظر به اصل آفرینش این است که: اولاً همه انسانها از هر صنف -خواه زن خواه مرد (زیرا کلمه «ناس» شامل همگان میشود)- از یک ذات و گوهر خلق شدهاند و مبدأ قابلی آفرینش همه افراد یک چیز است.
ثانیاً، اولین زن که همسر اولین مرد است، او هم از همان ذات و گوهر عینی آفریده شده، نه از گوهر دیگر و نه فرع بر مرد و زائد بر او و طفیلی وی. بلکه خداوند اولین زن را از همان ذات و اصلی آفریده است که همه مردها و زنها را از همان اصل خلق کرده است.
در نهایت، آیتالله نکونام با توجه به مجموع آیات و روایات معتبر، چنین نتیجه میگیرد که: خلقت آدم و حوا از مبدأ واحد نشأت گرفته است و هر دو دارای یک سرشت واحدند، اما این به معنای نفی تفاوتهای جنسیتی نیست. خداوند انسان را به دو جنس زن و مرد تقسیم نموده، چنان که در آیاتش به این امر اشاره فرموده است: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إنَِّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثی وَ…» (حجرات، 13).
مسئله تفاوتهای صنفی یا نوعی میان زن و مرد
تفاوتهای میان زن و مرد و ماهیت این تفاوتها، از مهمترین نقاط اختلاف در دیدگاه دو اندیشمند است. آیتالله جوادی آملی با طرح مفهوم «تفاوت صنفی» و آیتالله نکونام با تأکید بر وابستگی دوسویه، هر یک تلاش کردهاند تصویری متفاوت از رابطه زن و مرد ارائه دهند.
تبیین دیدگاه آیتالله جوادی آملی درباره تفاوتهای صنفی
آیتالله جوادی آملی تفاوتهای زن و مرد را «صنفی» میداند، نه ذاتی و نوعی. از دیدگاه ایشان، زن و مرد دو صنف انسانی هستند که به منظور تحقق اهدافی، دوگونه آفریده شدهاند. این تفاوتهای صنفی موجب تفاوت نسبی در برخی احکام، حقوق و اخلاق میان دو جنس در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی میشود.
ایشان تصریح میکند: «تفاوت زنان و مردان در جسم آنهاست، نه عقل آنها» و تأکید دارد که تفاوتهای مادی و جسمی مردان و زنان بسیار بیارزش است و آنچه حقیقت انسان را شکل میدهد، همان عقل اوست.
آیتالله جوادی آملی با تأکید بر اصالت خانواده، نقشهای جنسیتی را متناسب با تفاوتهای صنفی و معطوف به تعالی وجودی میداند. از این منظر، اساساً تفاوت ماهوی میان زنان و مردان دیده نمیشود و آنچه اهمیت دارد، ایفای نقش هر یک در مسیر تعالی خود و دیگران است.
نقد آیتالله نکونام بر مبنای تأثیر تفاوتها در حقوق
در مقابل، آیتالله نکونام با نگاهی متفاوت، بر «وابستگی دوسویه» زن و مرد تأکید میکند. ایشان معتقد است: «ساختار خلقتی زن و مرد به گونهای است که هر یک به دیگری وابسته است، ولی نحوه این وابستگی تفاوت دارد».
این وابستگی را میتوان چنین توصیف کرد: «مرد گویی فرزندی در دست زن است که نیاز به مراقبت او دارد و زن نیز احساس عاطفی وابستگی به مرد دارد و بدون او خود را ضعیف و ناقص میپندارد». آیتالله نکونام تصریح میکند این وابستگی دوسویه است و هم مرد برای زن و هم زن برای مرد آفریده شده است.
بنابراین، آیتالله نکونام با تشریح کارکردهای متفاوت، میگوید: «زن، انسانی نخست خانگی و سپس اجتماعی، و مرد نیز انسانی نخست اجتماعی و سپس خانگی است؛ از این رو، نمیتوان اجتماع و خانه را از هیچیک از آنان گرفت».
ایشان همچنین بر نقد «مردسالاری سنتی» تأکید دارد و به صراحت بیان میکند که اطاعت زن از مرد مشروط به صلاحیت مرد است: «اگر شوهری صلاحیت مدیریت زندگی را نداشته باشد… دیگر دلیلی بر اطاعت از مرد وجود ندارد».
بررسی مفهوم عقل و جمال در نگاه دو اندیشمند
تأمل در معنای عقل و جمال در حدیث منسوب به امام علی (ع) «عقول النساء في جمالهنّ وجمال الرجال في عقولهم»، محور اصلی مباحثه علمی میان آیتالله جوادی آملی و آیتالله نکونام است. این دو اندیشمند با رویکردهای متفاوت به تفسیر این مفاهیم پرداختهاند که آثار عملی متفاوتی در حوزه جنسیت و حقوق به همراه دارد.
تحلیل مفهوم عقل در اندیشه آیتالله جوادی آملی
آیتالله جوادی آملی، عقل را وزنه وجودی انسان میداند که عامل وزانت هویت و سنگینی شخصیت اوست. از دیدگاه ایشان، تمامی قوای ادراکی اعم از حس، خیال و وهم، سربازان و فرمانبرداران قوه عاقله هستند و امیر لشکر وجود انسان همانا عقل اوست. در واقع، غایت علم و اندیشه از منظر قرآن کریم، عاقل شدن و به عقل رسیدن است.
این دیدگاه بر پایه فلسفه صدرایی استوار است که عقل را امری مجرد و فارغ از جنسیت میداند. به همین سبب، ایشان در کتاب «زن در آینه جلال و جمال» تأکید دارد که عقل، گوهر مشترک انسانی است و نمیتوان آن را به یک جنس خاص منتسب کرد.
نقد آیتالله نکونام بر تفسیر عقل به تحصیلات اکتسابی
آیتالله نکونام با تفکیک میان انواع عقل، نقدی جدی به برداشت آیتالله جوادی آملی وارد کرده است. ایشان معتقد است عقل بر دو نوع است: عقل حسابگر یا اجتماعی و عقل ارزشی و نوری. به باور ایشان، برتری عقل مردان بر زنان تنها در عقل حسابگر است، نه عقل ارزشی و هوش نوری و معنوی که موجب تقرب به خدا میشود.
از منظر آیتالله نکونام، تقلیل عقل به تحصیلات اکتسابی، امری نادرست است. ایشان خاطرنشان میکند: «نادرستی اجرای احکام و حدود الهی در جامعه بسته در جامعهای که محرومیتها و ظواهر کاذب بر آن حاکم است و حسرتها سر به فلک کشیده و کاستیها دمار از روزگار همگان در آورده، دیگر جایی برای اجرای احکام و حدود الهی باقی نمیماند.»
تبیین رابطه عقل و جمال با کارکردهای اجتماعی زن و مرد
در نگاه آیتالله جوادی آملی، زن میتواند عقل و اندیشه انسانی خویش را در ظرافت عاطفه و زیبایی گفتار و رفتار ارائه دهد. به همین ترتیب، مرد نیز میتواند هنر خود را در اندیشه انسانی و تفکر عقلانی خویش متجلی سازد. به بیان دقیقتر، «زن باید طرایف حکمت را در ظرایف هنر ارائه دهد و مرد باید ظرایف هنر را در طرایف حکمت جلوهگر کند».
از سوی دیگر، آیتالله نکونام تأکید میکند که عقل ابزاری زن تحت تأثیر زیبایی او قرار میگیرد. بدین معنا که «اگر زنی شاغل هنری مانند مدیر یک شرکت بزرگ، جراح زبردست، سخنرانی توانمند و استادی خردمند است، قبل از آن همسری دلسوز، مادری مهربان و کدبانویی هنرمند است». همچنین، «مردی با جمال است که آراسته به علم باشد و با استفاده از تدبیر عاقلانه، عنصری مفید برای خانواده و جامعهاش باشد».
پیامدهای حقوقی و اجتماعی دیدگاههای دو اندیشمند
دیدگاههای آیتالله جوادی آملی و آیتالله نکونام درباره جایگاه زن، فراتر از مباحث نظری، پیامدهای حقوقی و اجتماعی گستردهای به همراه دارد. این پیامدها در بُعد عملی میتواند مسیر تحولات اجتماعی و تدوین قوانین را متأثر سازد.
تأثیر دیدگاه آیتالله جوادی آملی بر حقوق زنان
آیتالله جوادی آملی با تکیه بر نظریه تجرد روح و یکسانی گوهر وجودی زن و مرد، عدالت اجتماعی را زیربنای دیدگاه خود قرار میدهد. از منظر ایشان، عدالت اجتماعی باعث میشود افراد جامعه در پرتو تعالیم و قوانین ارزشمند رشد کنند و موجب تداوم زندگی فردی و اجتماعی میشود.
ایشان درباره توانمندیهای زنان تصریح میکند: «ذات اقدس الهی حکیمانه برای ما روزی را نازل کرده، ولی جنابعالی جلوی آنها را گرفتهاید، تو نمیگذاری چیزی به ما برسد». این سخن بیانگر دیدگاه انتقادی ایشان به محدودیتهای اعمال شده بر زنان در جامعه است.
آیتالله جوادی آملی رسالت زنان را چنین ترسیم میکند: «رسالت زنان گرانقدر آن است که هم علوم اسلامی را فراگیرند و هم در نشر آن کوشا باشند» و «در تمام صحنههای لازم سیاسی و اجتماعی که مایهٴ تقویت نظام اسلامی است، در کمال عفاف و حجاب حاضر باشند».
رویکرد آیتالله نکونام به حقوق طبیعی بانوان
در مقابل، آیتالله نکونام با تأکید بر تأثیر جنسیت در ماهیت انسان، رویکردی متفاوت به حقوق زنان دارد. ایشان در کتاب «زن و صلابت انسان» استدلال میکند: «اسلام با واقعبینی درست و مرزبندیهای حقیقی، جایگاه فردی و اجتماعی زن را مشخص نموده» و «با پیروی درست از آموزههای دینی، میتوان تمامی معضلات فردی و اجتماعی زنان و مردان را حل کرد».
آیتالله نکونام با انتقاد از مردسالاری، تصریح میکند: «مردسالاری در خانه مشکلات فراوانی را برای زنان ایجاد کرده است». همچنین معتقد است: «اطاعت زن از مرد مشروط به صلاحیت مرد است» و «طرفداری و حمایت از زن یا مردسالاری، مشکل را حل نمیکند».
چالشهای عملی در پیادهسازی هر دیدگاه در جامعه اسلامی
پیادهسازی هر یک از این دیدگاهها با چالشهای عملی مواجه است. آیتالله جوادی آملی هشدار میدهد: «انقلاب با وجود اختلاس، حقوقهای نجومی و ربا با خطر مواجه میشود». به نظر میرسد مشکل اصلی در عدم اجرای صحیح اصول و ارزشهای دینی در جامعه است، نه اصول نظری.
از سوی دیگر، آیتالله نکونام چالش اصلی را در «نادرستی اجرای احکام و حدود الهی در جامعه بستهای که محرومیتها و ظواهر کاذب بر آن حاکم است» میداند. ایشان معتقد است: «وقتی حسرتها سر به فلک کشیده و کاستیها دمار از روزگار همگان درآورده، دیگر جایی برای اجرای احکام و حدود الهی باقی نمیماند».
برای حل این چالشها، هر دو اندیشمند بر اهمیت آموزش و تهذیب نفس تأکید دارند. آیتالله جوادی آملی معتقد است: «تا وِداد عقلی به جای دوستی غریزی وحیوانی ننشیند… و زن و شوهر، فطرت مشترک همدیگر را از یک سو و ویژگی صنف خاص یکدیگر را از سوی دیگر، به طور صحیح ادراک نکنند… آن بنیان مرصوص که خواسته اسلام است، بنا نمیشود».
نتیجه گیری
بررسی دقیق دیدگاههای آیتالله جوادی آملی و آیتالله نکونام درباره جایگاه زن، نشاندهنده دو رویکرد متفاوت به مسئله جنسیت در اسلام است. آیتالله جوادی آملی با تکیه بر نظریه تجرد روح و یکسانی گوهر وجودی زن و مرد، تفاوتهای جنسیتی را صنفی میداند. در مقابل، آیتالله نکونام با تأکید بر تأثیر جنسیت در ماهیت انسان، خواستار توجه به تفاوتهای طبیعی میان زن و مرد است.
نکته قابل تأمل این است که هر دو اندیشمند، ضمن اختلاف در مبانی نظری، بر لزوم مبارزه با تبعیض و مردسالاری تأکید دارند. آیتالله جوادی آملی با تأکید بر برابری ذاتی زن و مرد، راه را برای حضور فعال زنان در عرصههای مختلف اجتماعی باز میکند. آیتالله نکونام نیز با نقد مردسالاری سنتی و تأکید بر مشروط بودن اطاعت زن از مرد به صلاحیت او، گامی مهم در جهت احقاق حقوق زنان برمیدارد.
مسئله اصلی، یافتن راهی برای تحقق عملی این دیدگاهها در جامعه است. چالشهای موجود در اجرای احکام الهی و محدودیتهای اجتماعی، نشان میدهد که صرف طرح مباحث نظری کافی نیست. جامعه اسلامی نیازمند بازنگری در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است تا بتواند زمینه تحقق عدالت جنسیتی را فراهم آورد.
بررسی دقیقتر دیدگاه آیتالله جوادی آملی
کتاب “زن در آینه جلال و جمال” اثر آیتالله جوادی آملی، یکی از مهمترین آثار معاصر در حوزه مطالعات زنان از منظر اسلامی است. نقد کتاب زن در آینه جلال و جمال نه تنها به درک عمیقتر جایگاه زن در اندیشه اسلامی کمک میکند، بلکه زمینهای برای گفتگوهای علمی در این حوزه فراهم میآورد.
این کتاب با رویکردی جامع، به بررسی هویت زن از منظر قرآن، روایات و عقل میپردازد. در واقع، آیتالله جوادی آملی با تکیه بر مبانی فلسفی و عرفانی، تصویری متفاوت از زن ارائه میدهد که با بسیاری از دیدگاههای رایج تفاوت دارد. در این مقاله، به بررسی علمی و نقد روشمند دیدگاههای ایشان در موضوعات مختلف از جمله برابری زن و مرد، هویت انسانی زن و پاسخ به شبهات مطرح در این زمینه خواهیم پرداخت.
روششناسی آیتالله جوادی آملی در تبیین هویت زن
روششناسی مطالعه و تحقیق درباره زن، یکی از مهمترین مباحثی است که بر نتیجه نهایی تأثیر مستقیم دارد. آیتالله جوادی آملی در کتاب «زن در آینه جلال و جمال» از روششناسی منسجمی برای تبیین هویت زن بهره گرفته است که شناخت آن در نقد این اثر ضروری است.
رویکرد تفسیری به آیات قرآن درباره زنان
روش اصلی آیتالله جوادی آملی در تفسیر آیات مربوط به زنان، مبتنی بر نگاهی جامع به قرآن کریم است. ایشان در بخش قرآنی کتاب خود، زن را با معیار سکینت و آرامش معرفی میکند و او را محور آرامش در خانواده و جامعه میداند 1. در این رویکرد تفسیری، زن مظهر رحمت و عطوفت الهی تلقی میشود که از اسماء جلال الهی هستند.
آیتالله جوادی آملی با استناد به آیاتی مانند «إِنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ» 2 بر یکسانی بهره زن و مرد از حقیقت انسانیت تأکید میکند. همچنین، ایشان با تفسیر آیات سوره احزاب که ویژگیهای زن و مرد را در کنار یکدیگر قرار داده و پاداش یکسانی برای آنها در نظر گرفته است، برابری آنها در کسب فضائل انسانی را اثبات میکند.
نکته قابل توجه در روش تفسیری ایشان، توجه به الگوهای عینی زنان در قرآن است. آیتالله جوادی آملی معتقد است قرآن برای عینی کردن آموزههای خود، الگوهای انسانیت را از بین زنان نیز معرفی کرده است 2. بنابراین، زنانی همچون حضرت مریم(ع) را به عنوان نمونههایی برجسته از انسان کامل مورد بررسی قرار میدهد.
استفاده از منابع روایی در تحلیل جایگاه زن
آیتالله جوادی آملی از منابع روایی نیز برای تبیین جایگاه زن بهره میگیرد. ایشان منابع اجتهاد را قرآن کریم، سنت معصومین، عقل مبرهن و اجماع میداند 3. در واقع، روششناسی ایشان در استفاده از روایات، مبتنی بر تحلیل محتوای متون در مسائلی است که سنخ توصیفی دارد 4.
در مواجهه با روایات معارض درباره زنان، آیتالله جوادی آملی از روش تأویل بهره میبرد. به ویژه در بخش چهارم کتاب که به پاسخ به شبهات اختصاص یافته، از روایات برای حل شبهاتی مانند نقصان عقل زنان استفاده کرده است 1. روش ایشان در این زمینه، تفکیک میان روایات معتبر و غیرمعتبر و توجه به اصل انسانیت مشترک بین زن و مرد است.
کاربرد استدلالهای عقلی و فلسفی
استدلالهای عقلی و فلسفی، یکی از ارکان اصلی روششناسی آیتالله جوادی آملی در تبیین هویت زن است. ایشان با تکیه بر نگاه جهانشناسی خود، وجود انسان را به جسم و روح تقسیم میکند و بخش روحانی را علت همتایی زن و مرد در کمالات انسانی میداند 5. در این رویکرد، بخش جسمانی به سبب اختلاف در خصوصیات و فضیلتهای نسبی دو جنس، متناسب با مسئولیتهای خانوادگی و اجتماعی تلقی میشود.
آیتالله جوادی آملی با استناد به دیدگاههای فلسفی ابن سینا، تأکید میکند که «انوثت و ذکورت خارج از فصل انسانی و در زمره احوال و عوارض عامی هستند که به نوع عارض میشوند» 6. بر این اساس، ایشان معتقد است جنسیت زنانه و مردانه به حقیقت ذات و ذاتیات انسان ربطی ندارد.
در واقع، استدلالهای فلسفی آیتالله جوادی آملی در کتاب “زن در آینه جلال و جمال” بر اساس این اصل استوار است که خاستگاه ارزشها و فضائل، نفس و روح انسان است نه جسم او، و زن و مرد در نفس و روح تفاوت ندارند 2. بنابراین، ایشان با نقد دیدگاههای مادیگرایانه غربی، تصویری متفاوت از هویت زن ارائه میدهد که مبتنی بر کرامت ذاتی انسان است.
بررسی مبانی فلسفی کتاب در تعریف انسانیت زن
مبانی فلسفی کتاب «زن در آینه جلال و جمال» بر پایه نگرش خاص آیتالله جوادی آملی به ماهیت انسان استوار است. ایشان با تکیه بر آموزههای فلسفی و عرفانی اسلامی، دیدگاهی متمایز از انسانیت زن ارائه میدهد که در تقابل با بسیاری از نگرشهای رایج غربی قرار میگیرد.
اصالت روح در تعریف هویت انسانی
آیتالله جوادی آملی در فصل نخست کتاب خود تأکید میکند که «در انسان، اصالت با روح است نه بدن». این اصل فلسفی، سنگ بنای تمام استدلالهای ایشان در کتاب است. از نگاه ایشان، حقیقت انسان به روح اوست و بدن صرفاً ابزاری برای تکامل و تأمین نیازهای واقعی انسان محسوب میشود. از این رو، هویت اصیل و فردانیت انسان به نفس و روح ملکوتی اوست.
آیتالله جوادی آملی با استناد به آیه «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی» بیان میکند که قرآن، روح را که اصل است به خدا نسبت میدهد، اما بدن را که فرع است به طبیعت و خاک و گل منتسب میسازد. بنابراین، قرآن کریم معلم روح انسانهاست و از این جهت، شأن زن و مرد در قرآن تفاوتی با یکدیگر ندارند.
در این نگرش، عظمت زن مانند عظمت مرد، در گرو شناخت عظمت انسان است. چرا که بین زن و مرد در انسانیت تفاوتی وجود ندارد. به بیان دیگر، کمال داشتن در تقرب به خدا و فرشتهخویی است که مشروط به جنسیت نیست.
تفکیک میان جنسیت بدنی و حقیقت روحانی
استدلال کلیدی آیتالله جوادی آملی این است که جنسیت، امری بدنی است و روح و حقیقت انسان، جنسیت ندارد. به عبارت دیگر، روح موجودی مجرد است که نه مذکر است و نه مؤنث. ایشان تصریح میکنند که «در اسلام هیچ کمالی مشروط به مرد بودن نیست و زن بودن مانع هیچ کمالی نیست».
آیتالله جوادی آملی معتقد است که قرآن، هیچ یک از ارزشها و ضد ارزشها را نه مذکر میداند و نه مونث، زیرا بدن، موصوف این اوصاف نیست. ایشان میافزایند: «عقل نظری که وصفش علم و اندیشه است، دل که کارش کشف و شهود است و جان که وصفش فجور و تقواست، هیچیک نه مؤنث و نه مذکرند».
علاوه بر این، در مسائل اخلاقی که به عقل عملی بازمیگردد مانند اراده، خلوص، ایمان، تهذیب، صبر، توکل و غیره، هیچیک مؤنث یا مذکر یا مخصوص به یکی از آن دو نیستند. افزون بر این، ایشان با استناد به عدم تأثیر جنسیت در خطابات الهی، تصریح میکنند که دعوت الهی، هیچ اختصاصی به مردان ندارد.
نقد دیدگاههای مادیگرایانه غربی درباره زن
آیتالله جوادی آملی در نقد دیدگاههای غربی بیان میکند که در تفکر الحادی غرب، حقیقت انسان، همین بدن است. به همین دلیل، در تفکر غربی ابتدا انسان به دو نوع تقسیم میشود و سپس میکوشند این دو را در مسائل تعلیم و تربیت کاملاً شبیه هم بدانند.
از دیدگاه ایشان، نگاه اسلام به جهان هستی، نگاهی توحیدی است. اسلام به انسان با چشم جنسیت یا زن و مرد به تنهایی نگاه نمیکند. بر خلاف دیدگاه غربی، آنچه خدای متعال خلق کرده «انسان بما هو انسان» است و هدف از خلقت انسان، عبودیت بوده است.
در نقد جریانهای فمینیستی، آیتالله جوادی آملی معتقد است که در جامعه غرب همه چیز حول محور ماده، تجربه و مفهومی به نام اومانیسم میچرخد. مردم نگاهشان به مقوله زن و مرد تنها از دریچه جنسیت و جسم است و هر یک از گروه زن یا مرد خواستار منفعت و استفاده بیشتر برای خود هستند.
در نهایت، آیتالله جوادی آملی تصریح میکند که در جامعه غربی امروز تنها به جسم زن توجه میشود نه شخصیت او، حال آنکه در اسلام وضع قوانینی مانند ارث، دیه، حجاب و غیره و یا تفاوت در خلقت دلیل بر برتری مرد بر زن یا بالعکس نیست، بلکه هدف اصلی، کمال انسان و انسانیت است.
تحلیل انتقادی استدلالهای کتاب درباره برابری زن و مرد
استدلالهای ارائه شده در کتاب زن در آینه جلال و جمال برای اثبات برابری زن و مرد، از سه منظر قرآنی، عرفانی و فلسفی قابل بررسی است. آیتالله جوادی آملی با رویکردی چندوجهی کوشیده تا برابری ذاتی انسانها را فارغ از جنسیت تبیین کند.
بررسی استدلالهای قرآنی مؤلف
آیتالله جوادی آملی در بخش قرآنی کتاب، استدلال میکند که «قرآن هیچیک از ارزشها و ضد ارزشها را نه مذکر میداند و نه مونث، زیرا بدن، موصوف این اوصاف نیست». بر این اساس، اوصافی مانند عالم یا جاهل، متقی یا فاجر و صادق یا کاذب به روح انسان مربوط میشود که جنسیت ندارد.
نکته مهم در استدلالهای قرآنی ایشان، تأکید بر «عدم تأثیر جنسیت در خطابات الهی» است. آیتالله جوادی آملی تصریح میکند که «دعوت الاهی هیچ اختصاصی به مردان ندارد» و با استناد به آیه «أدعوالی الله علی بصیرةٍ أنا و من اتبعنی» نشان میدهد که این دعوت شامل همه انسانهاست.
همچنین، ایشان با اشاره به نقش فعال زنان در مبارزه با ستم، به الگوهای زنانه قرآنی مانند مادر موسی، خواهر موسی و آسیه (همسر فرعون) استناد میکند که نشاندهنده نقش موثر زنان در تحولات اجتماعی و سیاسی است.
نقد استدلالهای عرفانی کتاب
در بخش عرفانی، آیتالله جوادی آملی با تقسیم عرفان به دو بخش نظری و عملی، معتقد است که در عرفان نظری، همه چیز در جهان هستی تجلیگاه آیات خداوند است، اما در عرفان عملی، راههای رسیدن به کمال برای یک زن شرح داده میشود.
نکته قابل تأمل در استدلالهای عرفانی کتاب، این ادعاست که «زنان به دلیل برخورداری از عاطفه و احساس بالا، حرکت در مسیر سلوک الهی و رسیدن به کوی جلال و جمال برایشان هموارتر است». با وجود این، آیتالله جوادی آملی در بحث مقام ولایت، بر خلاف مقام رسالت، معتقد است امتیازی بین زن و مرد نیست و هر دو میتوانند به این مقام دست یابند.
ارزیابی استدلالهای فلسفی در اثبات برابری
آیتالله جوادی آملی در حوزه فلسفی، معیارهای متفاوتی برای تحقق عدالت جنسیتی ارائه میدهد. بر اساس دیدگاه ایشان، در مسائل مربوط به هویت انسانی، عدالت با معیار تساوی و برابری سنجیده میشود. از سوی دیگر، در کیفیت تربیت و محیط پرورش که تفاوتهای بین زن و مرد حقیقی نیستند، عدالت با معیار استحقاق افراد تحقق مییابد. نهایتاً در امور زیستشناختی جنسی، عدالت با توجه به تناسب مبتنی بر تفاوتهای طبیعی تعیین میشود.
گرایش غالب استدلالهای فلسفی آیتالله جوادی آملی، نفی جنسیت از بُعد مجرد انسانی است. ایشان موضوع فوق را با تکیه بر اصول فلسفی مانند کیفیت حدوث نفس، فعلیت و صورت انسانی، جایگاه جنسیت در ماده، و عدم جنسیتمندی نفس براساس اضافه تشریفیه اثبات میکند.
واکاوی پاسخهای آیتالله جوادی آملی به شبهات و روایات معارض
بخش چهارم کتاب “زن در آینه جلال و جمال” به پاسخگویی به شبهات و روایات معارض اختصاص یافته است. در این بخش، آیتالله جوادی آملی با روشی منسجم به حل منطقی روایات متشابهی میپردازد که گاهی شبهاتی را درباره جایگاه زن به وجود آوردهاند.
تحلیل روش تأویل روایات مشکلساز
آیتالله جوادی آملی برای تعامل با روایات مشکلساز، روش تأویل را برمیگزیند. از دیدگاه ایشان، روایات نیز مانند قرآن دارای لایههای معنایی متعددی هستند. این رویکرد نه تنها به معنای مخالفت با ظاهر روایات نیست، بلکه یکی از مهمترین بایستههای فقهالحدیث محسوب میشود. به باور ایشان، مخالفت با این روش، درک معانی عمیق و لایههای درونی کلام معصومین(ع) را دشوار میسازد.
در واقع، آیتالله جوادی آملی با بررسی منابع اجتهاد (قرآن کریم، سنت معصومین، عقل مبرهن و اجماع) نشان میدهد که تحلیل صحیح از منابع استنباط، یا عقلی است یا نقلی. ایشان با چنین رویکردی، روایات متعارض با اصول مسلم را تأویل میکند.
بررسی پاسخ به شبهه نقصان عقل و ایمان زنان
یکی از مهمترین شبهاتی که آیتالله جوادی آملی به آن پرداخته، روایت مربوط به نقصان عقل و ایمان زنان است. در کتاب “زن در آینه جلال و جمال” (صفحه ۳۶۷)، ایشان ذیل عنوان “شبهه نقصان ایمان زن” به روایتی از نهجالبلاغه (خطبه ۸۰) میپردازد.
نکته قابل توجه این است که آیتالله جوادی آملی در مورد بخش “نقصان عقل زن” در روایت، دیدگاهی متفاوت دارد. ایشان تصریح میکند که قرآن، برابری دو زن با یک مرد در شهادت را به علت یادآوری میداند، نه نقصان عقل: «خود قرآن، نکته آن را ذکر میکند… این که شهادت دو زن در حکم شهادت یک مرد است، نه برای آن است که زن، عقل و درکی ناقص دارد… بلکه “أَن تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَی”؛ اگر یکی از دو فراموش نمود، دیگری او را تذکر بدهد».
نقد رویکرد مؤلف به روایات تاریخی درباره زنان
آیتالله جوادی آملی در بررسی روایات تاریخی مربوط به زنان، رویکردی اصلاحی و نوآورانه دارد. ایشان انتقاد میکنند از کسانی که با تعریف خاصی از محجوب بودن زن (به معنای اینکه زن باید خودش در حجاب و نامش تنها در کتاب باشد)، مانع حضور اجتماعی زنان میشوند.
بلکه به تعبیر ایشان، «هنر این است که زن از قدرتهای سیاسی و اجتماعی برخوردار باشد و در پیشگاه خداوند، خضوع کند». در واقع، آیتالله جوادی آملی اثبات میکند که «ما هیچ ممنوعیتی برای حضور اجتماعی زن نداریم».
افزون بر این، ایشان در صفحه ۲۹۸ کتاب، حضور تاریخی زنان در عرصههای مختلف را یادآوری میکند: «اگر کارهایی که زنان ابوذرگونه در طول تاریخ، جنگها، و صحنههای سیاسی اسلام انجام دادهاند دهها بار گفته میشد… مشخص میشد که زنها در پیشبرد مسائل نظامی در صدر اسلام، همچون ابوذر و مالک اشتر، در صحنه بودهاند».
مقایسه دیدگاه آیتالله جوادی آملی با سایر علمای معاصر
مطالعه تطبیقی آرای آیتالله جوادی آملی با دیگر علمای معاصر شیعه، به شناخت بهتر نگرش اسلامی درباره زن کمک میکند. هر یک از این علما با رویکردهای مختلف فلسفی، عرفانی و اجتهادی، تصویر متفاوتی از جایگاه زن ارائه دادهاند که بررسی تشابهات و تفاوتهای آنها ضروری است.
تطبیق با دیدگاههای شهید مطهری درباره زن
شهید مطهری و آیتالله جوادی آملی هر دو بر کرامت ذاتی زن تأکید دارند، اما رویکرد آنها در تبیین تفاوتهای زن و مرد متفاوت است. شهید مطهری در سه کتاب مهم خود درباره زن، بیشتر به تفاوتهای طبیعی و تکوینی میان زن و مرد پرداخته، در حالی که آیتالله جوادی آملی با محوریت روح و نفس، بر یکسانی گوهر وجودی آنها تأکید بیشتری دارد.
شهید مطهری بر قویتر بودن قوه عقل در مردان نظر مثبت دارد، اما آیتالله جوادی آملی در این موضوع تردید کرده و معتقد است «اثبات این مطلب کار آسانی نیست». ایشان تصریح میکند: «عقل شئون مختلفی دارد و باید دید منظور کدام شأن عقل است».
مقایسه با آرای علامه طباطبایی
علامه طباطبایی همچون آیتالله جوادی آملی معتقد است «زن و مرد از یک گوهر هستند». ایشان میفرماید: «مشاهده و تجربه حکم میکند که زن و مرد دو فرد از نوع واحد هستند… زیرا تمام آنچه در مردان آشکار است در زنان نیز پیداست». علامه طباطبایی نیز به برابری زن و مرد در «بهرهمندی از تواناییهای بالقوه در جهت کمال و سعادت» معتقد است.
با این حال، علامه طباطبایی به تفاوتهایی در حوزه قضاوت، ولایت و جهاد قائل است و این تفاوتهای حقوقی را «عقلانی و بنابر مصلحت» میداند. این در حالی است که آیتالله جوادی آملی بر امکان تصدی مناصبی چون قضاوت و مرجعیت توسط زنان تأکید دارد.
بررسی تفاوتها با دیدگاههای آیتالله نکونام
آیتالله نکونام با رویکردی انتقادی به آثار آیتالله جوادی آملی و شهید مطهری نگریسته است. ایشان در دو کتاب “زن و صلابت انسان” و نیز “زن و آزادی”، «مهمترین آرای فقیهان و دانشمندان شرقی و غربی را به تحلیل و نقد گذاشته» و مدعی است که کتاب «زن در آینه جلال و جمال» و کتاب “نظام حقوق زن در اسلام» نوشتهى شهيد مرتضى مطهرى را «سطر به سطر و با دقت ارزیابی و نقد نموده است».
رویکرد آیتالله نکونام بر «حضور مؤثر، کاربردی و سالم زن در خانه و جامعه» با «تبیین ریزترین و دقیقترین مسائل آن و با بحث از مستندات فقهی» استوار است. ایشان ادعا میکند آنچه در آثارش آورده، چیزی است که «در جامعه قابل اجرا باشد؛ نه نظری دقیانوسی و یا رؤیایی که بر قله کوه قاف نیز قابل اجرا نباشد».
نتیجه گیری
کتاب “زن در آینه جلال و جمال” آیتالله جوادی آملی نگرشی نوین به جایگاه زن در اسلام ارائه میدهد. روششناسی چندوجهی ایشان، مبتنی بر قرآن، عرفان و فلسفه، راهگشای بسیاری از پرسشهای معاصر درباره هویت و حقوق زنان است.
درنگ در اندیشه آیتالله جوادی آملی، تأکید بر اصالت روح و تفکیک میان جنسیت بدنی و حقیقت روحانی است. بنابراین، هیچ کمال انسانی مشروط به جنسیت نیست و زن و مرد در مسیر تعالی معنوی برابرند.
رویکرد ایشان به روایات متعارض و شبهات، نشاندهنده نگاه عمیق و روشمند به منابع دینی است. همچنین، مقایسه دیدگاههای ایشان با سایر علمای معاصر، غنای فکری حوزه مطالعات زنان در اندیشه اسلامی را آشکار میسازد.
بیتردید، این کتاب نقطه عطفی در مباحث نظری درباره زن محسوب میشود و میتواند مبنای پژوهشهای بیشتر در این حوزه قرار گیرد. دیدگاههای آیتالله جوادی آملی با نقدهایی که بر آنها می شود، زمینه را برای درک عمیقتر جایگاه زن در اسلام و پاسخگویی به چالشهای معاصر هموار میسازد.
دیدگاه های آیت الله جوادی آملی در خصوص مطالعات زنان توسط آیت الله محمدرضا نکونام ب]طور جدی و گسترده بررسی و نقد شده است.
مراجع
[1] – https://www.ibna.ir/news/343239/%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF
[2] – https://www.serajnet.org/post/detail/Fa/2-42-5-1-2-0/%D8%B2%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%84%DB%8C
[3] – https://javadi.esra.ir/en/w/%D8%AD%D9%84-%D8%B4%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D8%B6-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D9%86
[4] – https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/04/14/2532865/%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%BA%D8%B1%D8%A8-3-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D8%BA%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%BA%D8%B1%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF
[5] – https://journals.atu.ac.ir/article_15250.html
[6] – https://ensani.ir/fa/article/1893/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%B0%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C%D8%AA
یک نظر
سلام مقاله ازمنظربررسی عالمانه وبدون جبهه گیری نسبت به شخصیتهای مطروحه ،بسیارعالی عمل کرده است ونظرات آنان رابراساس شواهد عقلی وعلمی بررسی نموده است واین نقطه عطفی درارایه سایرمقالات دراین حوزه میباشد.
مناسقانه بدلیل اینکه کتب وآثارعلامه نکونام دردسترس بسیاری ازپزوهشگران وعشاق اسلام نمیباشد.قدزت تحلیل دقیق ازاغلب افراد برای نتیجه گیری درمورد این مقاله گرفته شده است به امیدروزی که این تبعیض برداشته شده وآثارمختلف به همه افرادجامعه بصورت یکسان توزیع گردد.