در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 190

متن درس




کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل مبدی و بادی در قرآن کریم

کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل مبدی و بادی در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۹۰)

دیباچه: درآمدی بر تحلیل اسماء مبدی و بادی

اسماء مبدی و بادی، چون دو گوهر درخشان در گنجینه اسماء الحسنی، نمایانگر جلوه‌های علمی و خلاق الهی‌اند که از ماده «بَدَأ» (ظهور و اظهار) سرچشمه گرفته‌اند. این دو صفت، با هویتی متمایز اما ریشه‌ای مشترک، در قرآن کریم به‌عنوان تجلیات توجه و آفرینش الهی معرفی شده‌اند. مبدی، چون مشعلی است که تاریکی خفا را می‌زداید و آنچه پنهان است را به نور آشکار می‌سازد، و بادی، چون نسیمی است که با تازگی و تقدم، خلقت را از علم به عین می‌رساند.

بخش نخست: معنای لغوی و قرآنی مبدی و بادی

تبیین معنای دلالی مبدی و بادی

ماده «بَدَأ» در لغت، به معنای ظهور و آشکار شدن چیزی است که پیش‌تر در خفا بوده است. این ماده، در دو هیئت مبدی و بادی، جلوه‌های متفاوتی یافته است:

  • مبدی: صفتی از باب افعال (إبداء)، به معنای اظهار و آشکارسازی آنچه در پرده خفا نهان است. این صفت، بر ظهور بی‌اختیار و قهری تأکید دارد، مانند طلوع خورشید که بی‌نیاز از اراده خلق، نور خویش را می‌گستراند.
  • بادی: صفتی از همان ماده، به معنای آغاز خلقت با تازگی و تقدم. این صفت، بر پویایی و نوآفرینی در فرآیند آفرینش دلالت دارد، چونان که نسیمی نو، حیات را در کالبد هستی می‌دمد.

تحلیل: تمایز مبدی و بادی، مانند تفاوت میان فانوسی است که تاریکی را می‌شکافد (مبدی) و جویباری که با تازگی از چشمه‌سار هستی می‌جوشد (بادی). مبدی، بر رفع خفا تمرکز دارد، حال‌آنکه بادی، بر نوآفرینی و تقدم در خلقت تأکید می‌ورزد.

درنگ: مبدی، صفتی است که بر اظهار قهری آنچه در خفاست دلالت دارد، و بادی، بر آغاز خلقت با تازگی و تقدم تأکید می‌ورزد. هر دو از ماده «بَدَأ» سرچشمه گرفته، اما در هیئت و کاربرد متمایزند.

موارد استعمال در قرآن کریم

اسم مبدی در قرآن کریم دو بار و بادی ده بار به‌کار رفته، و مبدأ، به معنای منشأ خلقت، تنها یک‌بار ذکر شده است. مجموعاً، این سه صفت سیزده بار در آیات الهی جلوه‌گر شده‌اند:

  • مبدی: در آیه وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ (احزاب: ۳۷؛ : «و در دل خود چیزی را پنهان می‌داری که خدا آن را آشکار می‌کند»)، بر اظهار قهری آنچه پنهان است تأکید دارد.
  • بادی: در آیاتی چون كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ (انبیاء: ۱۰۴؛ : «همان‌گونه که خلقت را آغاز کردیم، آن را بازمی‌گردانیم») و فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ (عنکبوت: ۲۰؛ : «پس بنگرید چگونه خلقت را آغاز کرد»)، بر تازگی و تقدم در خلقت دلالت می‌کند.
  • مبدأ: به معنای منشأ و خاستگاه خلقت، تنها یک‌بار در قرآن کریم آمده است.

تحلیل: سیطره بادی با ده مورد استعمال، نشان‌دهنده نقش برجسته آن در فرآیند خلقت است، حال‌آنکه مبدی، با دو مورد، بر ظهور خاص و قهری تمرکز دارد. این تفاوت، مانند تمایز میان جویبارهای فراوان (بادی) و چشمه‌ای نادر اما ژرف (مبدی) است.

تمایز مبدی، بادی و ظاهر

برای فهم دقیق‌تر، لازم است مبدی و بادی با صفت ظاهر مقایسه شوند:

  • مبدی: ظهور قهری در مقابل خفا، بدون اختیار، مانند طلوع خورشید که بی‌اراده خلق رخ می‌دهد.
  • بادی: ظهور با تازگی و تقدم در خلقت، مانند آیه وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ (سجده: ۷؛ : «و خلقت انسان را از گل آغاز کرد»).
  • ظاهر: ظهور در مقابل باطن، با اختیار، که می‌توان آن را آشکار کرد یا پنهان داشت.

تحلیل: مبدی و بادی، چون دو پرتو از نور الهی، فاقد اختیار در ظهورند و بر اظهار آنچه پنهان بوده تمرکز دارند، حال‌آنکه ظاهر، چون آیینه‌ای است که با اراده، حقیقت را منعکس یا مخفی می‌کند. مبدی و بادی در مقابل خفا قرار دارند، اما ظاهر در مقابل باطن.

درنگ: مبدی و بادی، برخلاف ظاهر، فاقد اختیار در ظهورند و در مقابل خفا قرار دارند، حال‌آنکه ظاهر، با اختیار، در مقابل باطن است. این تمایز، در کاربرد سلوکی آن‌ها اثرگذار است.

جمع‌بندی بخش نخست

اسماء مبدی و بادی، از ماده «بَدَأ»، به ترتیب بر اظهار قهری آنچه در خفاست و آغاز خلقت با تازگی و تقدم دلالت دارند. مبدی، با دو مورد استعمال در قرآن کریم، بر ظهور خاص تأکید دارد، و بادی، با ده مورد، بر پویایی خلقت. تمایز این دو با ظاهر، در فقدان اختیار و تقابل با خفا به جای باطن است. این تحلیل، مانند کلیدی است که درهای معرفت به این صفات الهی را می‌گشاید.

بخش دوم: تمایز خلق و بَدَأ

معنای خلق و بَدَأ

برای درک عمیق‌تر مبدی و بادی، لازم است تمایز ماده «بَدَأ» با «خَلَقَ» تبیین شود:

  • خَلَقَ: به معنای آفرینش و ایجاد، بدون تأکید بر تازگی یا تقدم. این صفت، بر وجودبخشی مطلق دلالت دارد.
  • بَدَأ: به معنای اظهار خلق با تازگی، تقدم، و انتقال از علم به عین. این صفت، بر پویایی و نوآفرینی در فرآیند خلقت تأکید دارد، مانند آیه وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ (سجده: ۷؛ : «و خلقت انسان را از گل آغاز کرد»).

تحلیل: خلق، چون بنایی است که وجود می‌یابد، اما بَدَأ، مانند جویباری است که با تازگی از چشمه‌سار علم الهی به سوی عین جاری می‌شود. بَدَأ، تقدمات و تأخرات خلقی را دربرمی‌گیرد و بر ظهور تدریجی تأکید دارد.

تقدمات و تأخرات در بَدَأ

ماده بَدَأ، بر تقدم و تأخر در ظهورات خلقی دلالت دارد. برای مثال، خلقت انسان در زمانی خاص رخ داده، حال‌آنکه می‌توانست در زمانی دیگر باشد. این تقدمات و تأخرات، در ادراکات علمی الهی و مكاشفات عرفانی آشکار می‌شوند. آیه كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ (انبیاء: ۱۰۴) این پویایی را نشان می‌دهد.

تحلیل: بَدَأ، مانند نغمه‌ای است که در زمان‌بندی دقیق، هستی را به رقص می‌آورد. این صفت، نه‌تنها خلقت را آغاز می‌کند، بلکه آن را با نظمی الهی و تازگی مداوم همراه می‌سازد.

درنگ: بَدَأ، برخلاف خَلَقَ، بر تازگی، تقدم، و ظهور تدریجی خلقت تأکید دارد و تقدمات و تأخرات خلقی را دربرمی‌گیرد، که این امر بادی را به صفتی پویا تبدیل می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

تمایز خلق و بَدَأ، در تأکید بَدَأ بر تازگی، تقدم، و ظهور تدریجی نهفته است. خلق، وجودبخشی مطلق است، اما بَدَأ، فرآیند پویای آفرینش را با نظم و نوآفرینی همراه می‌سازد. این تحلیل، مانند آیینه‌ای است که تفاوت‌های ظریف این دو صفت را در نور معرفت الهی منعکس می‌کند.

بخش سوم: تحلیل علمی و فلسفی مبدی و بادی

طرق علمی حق تعالی

علم الهی، برخلاف تصور محدود فلسفی یا عرفانی که آن را به یک علم واحد فرومی‌کاهد، دارای طرق متعدد، متکثر و غیرمتناهی است. این طرق، مانند آیینه‌هایی هستند که هر یک جلوه‌ای از علم الهی را در ظرف هستی منعکس می‌کنند. مبدی و بادی، به‌عنوان دو صفت علمی، از این طرق‌اند که ظهورات الهی را در خلقت و اظهار حقیقت نمایان می‌سازند.

تحلیل: علم الهی، چون دریای بی‌کرانی است که هر موجش (مبدی، بادی، ظاهر) جلوه‌ای خاص دارد. این تنوع، نشان‌دهنده غنای معرفت الهی و ضرورت شناخت دقیق هر صفت است.

تفاوت در اشتقاق و هیئت

مبدی و بادی، گرچه از ماده واحد «بَدَأ» مشتق شده‌اند، در هیئت و اشتقاق متفاوت‌اند:

  • مبدی: از باب افعال (إبداء)، با ظهور افزون‌تر، بر اظهار قهری تأکید دارد.
  • بادی: در باب مجرد یا مزید، با ظهور تدریجی، بر تازگی خلقت تمرکز دارد.

تحلیل: این تفاوت، مانند تمایز میان دو قلم است که یکی با جوهر غلیظ (مبدی) و دیگری با خطی نرم (بادی) بر لوح هستی نگاشته می‌شود. ظهور مزید در مبدی، آن را به صفتی قهری‌تر تبدیل می‌کند.

درنگ: مبدی، با ظهور افزون‌تر در باب افعال، قهری‌تر است، حال‌آنکه بادی، با ظهور تدریجی، بر تازگی خلقت تأکید دارد. این تفاوت، در کاربرد سلوکی آن‌ها اثرگذار است.

جمع‌بندی بخش سوم

مبدی و بادی، به‌عنوان صفات علمی الهی، از طرق غیرمتناهی علم حق تعالی‌اند. تفاوت در اشتقاق و هیئت، مبدی را به صفتی قهری‌تر و بادی را به صفتی پویاتر تبدیل کرده است. این تحلیل، مانند کلیدی است که درهای معرفت به تنوع علم الهی را می‌گشاید.

بخش چهارم: کاربرد مبدی و بادی در سلوک عرفانی

بازیافت و خودشناسی

ذکر «یا مبدی» و «یا بادی» در سلوک عرفانی، برای بازیافت (سرعت و دقت در رسیدن به اصل مطلب) و خودشناسی مؤثر است:

  • خودشناسی: کشف باطن نفس، شناخت مظهر اسم الهی فرد، و رفع لایه‌های فریبنده نفس.
  • بازیافت: تیز کردن ذهن برای تشخیص سریع حقیقت، مانند پزشکی که بیماری را فوراً شناسایی می‌کند.

تحلیل: این اسم‌ها، مانند مشعلی هستند که تاریکی لایه‌های نفس را می‌زدایند و سالک را به شناخت مظهر الهی خویش رهنمون می‌شوند. بازیافت، چون تیری است که مستقیم به هدف می‌نشیند.

کشف علوم غریبه

مبدی و بادی، در کشف رموز، اعداد، یا مسائل پنهان در علوم غریبه کاربرد دارند. سالک با ذکر این اسم‌ها، می‌تواند به حقیقت پنهان دست یابد، مانند حل رمزهایی که ذهن عادی از درک آن عاجز است.

تحلیل: این اسم‌ها، مانند کلیدی هستند که قفل‌های علوم پنهان را می‌گشایند و سالک را به سوی معرفت غیبی هدایت می‌کنند.

تشخیص بیماری و استکشاف

برای پزشکان، ذکر مبدی ذهن را بازیافت می‌کند و تشخیص را تسریع می‌بخشد. برای سالکان مبتدی، این اسم‌ها در استکشاف امور پنهان (مانند آنچه پشت دیوار است) مؤثرند.

تحلیل: مبدی، مانند ذره‌بینی است که حقیقت را در جزئیات آشکار می‌سازد، و بادی، چون نسیمی است که پرده‌های خفا را کنار می‌زند.

درنگ: مبدی و بادی، در بازیافت، خودشناسی، کشف علوم غریبه، و تشخیص بیماری مؤثرند، و ذهن و قلب سالک را برای وصول به حقیقت تیز و جلا می‌دهند.

جمع‌بندی بخش چهارم

مبدی و بادی، در سلوک عرفانی، ابزارهایی برای بازیافت، خودشناسی، کشف علوم غریبه، و تشخیص حقیقت‌اند. این اسم‌ها، مانند مشعل‌هایی هستند که راه سالک را در تاریکی خفا روشن می‌سازند و او را به سوی معرفت و کمال هدایت می‌کنند.

بخش پنجم: احتیاط در استفاده از مبدی و بادی

شرایط استفاده

استفاده از «یا مبدی» و «یا بادی» نیازمند شرایط زیر است:

  • نیت خالص: ذکر این اسم‌ها باید برای کشف حقیقت باشد، نه فضولی یا مطامع نفسانی.
  • خلوت و طهارت: به‌ویژه برای مبتدیان، رعایت قواعد سلوکی و طهارت ضروری است.
  • ترکیب مناسب: استفاده با اسم‌های جمالی مانند کریم، لطیف، یا ودود، برای تعادل و کارایی بیشتر.

تحلیل: این شرایط، مانند حصاری هستند که سالک را از گمراهی و آسیب معنوی حفظ می‌کنند. نیت خالص، چون آبی زلال، قلب را برای دریافت فیض الهی آماده می‌سازد.

خطرات غفلت از شرایط

استفاده نادرست از این اسم‌ها، به‌ویژه با نیت غیرخالص، می‌تواند به گمراهی یا آسیب معنوی منجر شود. مبتدیان، بدون رعایت خلوت و طهارت، ممکن است به جای معرفت، به وهم گرفتار شوند.

تحلیل: این اسم‌ها، مانند تیغی دو لبه‌اند که با دقت، حقیقت را می‌شکافند، اما با غفلت، ممکن است به قلب سالک آسیب زنند.

درنگ: استفاده از مبدی و بادی، نیازمند نیت خالص، خلوت، طهارت، و ترکیب با اسم‌های جمالی است تا از گمراهی و آسیب معنوی جلوگیری شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

مبدی و بادی، گرچه ابزارهایی قدرتمند در سلوک‌اند، نیازمند نیت خالص، طهارت، و رعایت قواعد سلوکی‌اند. این شرایط، مانند سپری هستند که سالک را در مسیر حقیقت‌جویی حفظ می‌کنند و از آفات غفلت مصون می‌دارند.

بخش ششم: نقش اسماء الهی در حوزه‌های معرفتی

غفلت از اسماء و پیامدهای آن

غفلت از اسماء الهی در حوزه‌های علمیه، به کاهش جلا و تازگی معنوی منجر شده است. این غفلت، مانند زنگاری است که ذهن و قلب را از نور معرفت محروم می‌کند و به تکرار و بی‌حالی معنوی می‌انجامد.

تحلیل: اسماء الهی، چون داروهای متنوع، باید با دقت و تخصص استفاده شوند تا ذهن و قلب جلا یابد. غفلت از این امر، مانند سوار شدن بر دوچرخه‌ای زنگ‌زده است که راه را دشوار و بی‌ثمر می‌ می‌سازد.

استفاده فنی از اسماء

استفاده فنی و آگاهانه از اسماء، مانند روغن‌کاری چرخ‌های ذهن، ذهن را پویا و قلب را آماده می‌سازد. ذکر صبحگاهی یا شامگاهی با اسماء خاصه، مانند نوشیدن اکسیری است که روح را تازه می‌کند.

تحلیل: این رویکرد، سالک را به طبیبی مانند می‌کند که با نسخه‌های معنوی، بیماری‌های روح را درمان می‌کند و به سوی کمال هدایت می‌شود.

درنگ: غفلت از اسماء الهی، ذهن و قلب را از جلا محروم می‌کند، حال‌آنکه استفاده فنی و آگاهانه، مانند روغن‌کاری چرخ‌های معرفت، سالک را پویا و آماده می‌سازد.

جمع‌بندی بخش ششم

اسماء الهی، چون گنجینه‌ای از نور، در صورت استفاده فنی و آگاهانه، ذهن، قلب، و روح را جلا می‌دهند. غفلت از این گنجینه، به تکرار و بی‌حالی معنوی منجر می‌شود، اما توجه به آن، سالک را به سوی تازگی و معرفت رهنمون می‌کند.

سخن پایانی

اسماء مبدی و بادی، چون دو بال برای پرواز در آسمان معرفت الهی، سالک را به سوی حقیقت و کمال هدایت می‌کنند. این دو صفت، با ریشه در ماده «بَدَأ»، ظهور قهری (مبدی) و تازگی خلقت (بادی) را نمایان ساخته و در قرآن کریم با سیزده مورد استعمال، سیطره الهی را آشکار کرده‌اند. مبدی، تاریکی خفا را می‌زداید، و بادی، نسیم تازگی را در کالبد خلقت می‌دمد. در سلوک عرفانی، این اسم‌ها برای بازیافت، خودشناسی، کشف علوم غریبه، و تشخیص حقیقت راهگشایند، مشروط به نیت خالص و رعایت قواعد سلوکی. غفلت از اسماء الهی، ذهن و قلب را از جلا محروم می‌کند، اما استفاده فنی و آگاهانه، مانند اکسیری است که روح را تازه می‌کند. این پژوهش، با تبیین دقیق قرآنی، عرفانی، و کاربردی، دعوتی است به سوی معرفت و سلوک با اسماء الحسنی، تا سالکان و پژوهشگران در مسیر نور و کمال گام نهند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، معنای اصلی «مبدى» چیست؟

2. طبق متن، چند بار واژه «مبدى» در قرآن ذکر شده است؟

3. بر اساس متن، تفاوت اصلی بین «بدا» و «ظهر» چیست؟

4. طبق درسگفتار، چرا خداوند در آیه «تخفی فی نفسک ما الله مبدیه» مبدی نامیده شده است؟

5. بر اساس متن، کدام اسم در قرآن بیشتر از بقیه تکرار شده است؟

6. متن بیان می‌کند که مبدى از صفات ذاتی حق است.

7. طبق درسگفتار، بدا در مقابل خفاست و ظهر در مقابل باطن قرار دارد.

8. بر اساس متن، مبدى و بادى از نظر ماده با ظهر یکسان هستند.

9. متن تأکید دارد که استفاده از اسم مبدى برای بازیافت و کشف امور پنهان مفید است.

10. درسگفتار بیان می‌کند که بدا و خلق از نظر معنا کاملاً یکسان هستند.

11. تفاوت اصلی بین «بدا» و «ظهر» از نظر اختیاری بودن چیست؟

12. چرا طبق متن، مبدى در مقابل خفا قرار دارد؟

13. منظور از «ما الله مبدیه» در آیه قرآن چیست؟

14. چگونه استفاده از اسم مبدى می‌تواند به بازیافت کمک کند؟

15. چرا بدا و خلق از نظر معنا متفاوت هستند؟

پاسخنامه

1. آشکار کردن و ظهور چیزی که پنهان است

2. دو بار

3. بدا در مقابل خفاست، ظهر در مقابل باطن

4. چون خداوند چیزی را که پنهان است آشکار می‌کند

5. بادى

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. بدا غیراختیاری است و ظهور آن حتمی است، اما ظهر اختیاری است و می‌توان آن را ظاهر نکرد.

12. زیرا مبدى به معنای آشکار کردن چیزی است که پنهان بوده، در مقابل خفا.

13. یعنی خداوند آنچه را که پیامبر در دل پنهان کرده بود، آشکار می‌کند.

14. اسم مبدى ذهن را باز کرده و امور پنهان مانند رموز یا بیماری‌ها را آشکار می‌کند.

15. بدا به معنای ظهور و تقدم در خلقت است، اما خلق صرفاً به ایجاد اشاره دارد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده