متن درس
تبیین سرّ الهی و مراتب وجودی انسان
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 527)
دیباچه
کتاب شریف مصباح الانس، اثری سترگ در عرفان نظری، به کاوش در ژرفای مراتب وجود، نزولات الهی، و جایگاه انسان در نظام آفرینش میپردازد. درسگفتار شماره 527، با تمرکز بر سرّ الهی، فطرت، و مراتب وجودی انسانها، چارچوبی عمیق و عرفانی برای فهم رابطه میان حق و خلق ارائه میدهد. این گفتار، با استناد به آیات قرآن کریم و بهرهگیری از تمثیلهای بدیع، انسانها را به سه دسته محبوبین، محبین، و عادی تقسیم کرده و با نقد برخی اصطلاحات عرفانی و تأکید بر حکمت نظری، نقشهای جامع از نظام خلقت ترسیم میکند.
بخش یکم: سرّ الهی و فطرت
ماهیت سرّ الهی
سرّ الهی، بهمثابه جوهرهای هویولانی و بالقوه، بنیان فطرت الهی را تشکیل میدهد. این سرّ، که در اصل خویش ظرفیت پذیرش تمامی ظهورات الهی را دارد، منشأ تمام برکات و نزولات در عالم ناسوت است. شناخت این سرّ، به درک فطرت الهی میانجامد که در حدیث شریف «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ» متجلی است. فطرت، چونان بذری نهفته در وجود آدمی، ظرفیت بالقوهای است که با شکوفایی، انسان را به سوی کمال وجودی رهنمون میسازد.
نزولات الهی و برکات
عالم ناسوت، چونان ظرفی گسترده، پذیرای نزولات و برکات الهی است، همانگونه که قرآن کریم، بهعنوان کلام الهی، بر قلب پیامبر اکرم (ص) نازل شده است. تمامی مخلوقات، از جمله انسانها، مظاهر فیض الهیاند که از ذات حق به سوی عالم ماده تنزل یافتهاند. این نزول، سیر وجودی خلقت را نشان میدهد که از فیض مقدس به ناسوت امتداد مییابد.
بخش دوم: مراتب وجودی انسانها
تقسیمبندی انسانها
انسانها، بر اساس مراتب وجودی و قرب به حق، به سه دسته تقسیم میشوند: محبوبین، محبین (مجذوبین)، و عادیان. محبوبین، اولیای الهیاند که خود را در حق یافتهاند و در مرتبهای نزدیک به احدیت قرار دارند. محبین، که در نوسان میان حق و خلقاند، با ریاضت و تلاش به سوی حق گام برمیدارند. عادیان، تحت تأثیر تعینات خلقی، از حقیقت الهی دور ماندهاند.
تبیین قرآنی مراتب
قرآن کریم، در آیه ۷۴ سوره بقره، با بیانی بدیع، مراتب وجودی انسانها را به سنگهایی تشبیه میکند که هر یک ویژگی متفاوتی دارند:
﴿ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ﴾
: «آنگاه پس از آن، دلهای شما سخت شد، مانند سنگها یا سختتر از آنها… و از برخی سنگها، جویهایی از آنها جوشیدن میگیرد، و برخی شکافته میشوند و آب از آنها بیرون میآید، و برخی از ترس خدا فرو میافتند» (سوره بقره، آیه ۷۴).
این آیه، انسانها را به سه دسته تشبیه میکند:
- یتفجر منه الانهار: عادیان، که فیض الهی با فشار و سختی از آنها ظاهر میشود.
- یشقق فیخرج منه الماء: محبین، که با تلاش و ریاضت، فیض الهی را دریافت میکنند.
- یهبط من خشیه الله: محبوبین، که به دلیل نرمی و طهارت، فیض الهی بهصورت طبیعی از آنها جاری است.
محبوبین و ریاضت
محبوبین، به دلیل قرب به حق و طهارت وجودی، نیازی به ریاضات شاقه ندارند. فیض الهی، چونان بارانی سیلآسا، بر آنها سرریز میشود، چنانکه گاه از فراوانی آن خسته میگردند. محبین، اما، باید با ریاضت و تلاش، موانع تعینات خلقی را کنار زنند تا به فیض الهی دست یابند.
بخش سوم: نقد اصطلاحات و نقش قرآن کریم
نقد اصطلاحات فلسفی
برخی اصطلاحات فلسفی، مانند عرض و معروض، گاه از حقیقت دور میمانند. قرآن کریم، با زبانی روشن و جامع، بهترین چارچوب را برای تبیین حقایق وجودی ارائه میدهد. این کلام الهی، چونان نقشهای مهندسیشده، نظام خلقت را به روشنی ترسیم کرده و از پیچیدگیهای غیرضروری میرهاند.
حکمت نظری و جهل نظری
حکمت نظری، بنیان معرفت است و جهل نظری، ریشه مشکلات. شناخت عقلانی و شهودی حقایق، انسان را از تکبر و انحراف میرهاند. تکبر شیطان، ناشی از جهل نظری او به برتری خاک (انسان) بر آتش بود، چنانکه آیه ﴿خَلَقَ الإِنْسَانَ مِنْ طِينٍ﴾ (سوره الرحمن، آیه ۱۴، : «انسان را از گل آفرید») بر نجابت و طهارت خاک تأکید دارد.
بخش چهارم: تمثیلات و نظم الهی
تمثیل خاک و عناصر
خاک، به دلیل نجابت، صلابت، و طهارت، مظهر خلافت الهی است. برخلاف آب، باد، و آتش که هر یک تفرقه و ناپایداری را نشان میدهند، خاک، چونان ظرفی جمعجو، ظرفیت پذیرش فیض الهی را دارد. این تمثیل، برتری انسان را بهعنوان خلیفه الهی نشان میدهد.
تمثیل قطره باران و نظم خلقت
نظم الهی، چونان نظامی دقیق و بینقص، هر ذره را به مقصدی خاص رهنمون میسازد. تمثیل قطره باران که توسط ملکی به زمین آورده میشود، نشاندهنده این نظم است که هیچ هرجومرجی در آن راه ندارد. این تمثیل، با آیه ﴿كُلٌّ مُيَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ﴾ همراستاست و بر هدفمندی خلقت تأکید دارد.
بخش پنجم: ولایت و اقتدار
ولایت تنزیلی و معصومین
معصومین، بهویژه پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع)، در بالاترین مرتبه ولایت تنزیلی قرار دارند. این ولایت، که با آیه ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾ (سوره نساء، آیه ۵۹، : «از خدا و پیامبر و اولیالامر از میان خودتان اطاعت کنید») همخوانی دارد، نشاندهنده اطاعت مطلقه از حق است.
ولایت فقها در زمان غیبت
در زمان غیبت، فقها، به شرط اجتهاد و عدالت، از ولایت تنزیلی برخوردارند. این ولایت، که در ظرف تنزیل معصومین جریان دارد، حتی مشروعیت جنگ ابتدایی را در صورت وجود شرایط تأیید میکند. این دیدگاه، با نظریه ولایت فقیه در فقه شیعه سازگار است.
تمثیل قدرت و امنیت
قدرت، چونان سپری استوار، ضامن امنیت نظام اسلامی است. بدون اقتدار، امنیت در برابر تهدیدات خارجی ممکن نیست. این تمثیل، بازتابی از شرایط سیاسی و اجتماعی زمان است که بر لزوم قوت برای حفظ استقلال تأکید دارد.
جمعبندی
درسگفتار شماره 527 از مصباح الانس، با تبیین سرّ الهی و فطرت، مراتب وجودی انسانها را در سه دسته محبوبین، محبین، و عادی تحلیل کرده و با استناد به آیات قرآن کریم، مانند آیه ۷۴ سوره بقره، تفاوت آنها را با تمثیل سنگ و آب به زیبایی ترسیم میکند. تأکید بر حکمت نظری، نقد اصطلاحات فلسفی، و نقش بیبدیل قرآن کریم بهعنوان نقشه خلقت، این گفتار را به اثری عمیق در عرفان نظری تبدیل کرده است. اشاره به ولایت معصومین و فقها، و تمثیلات بدیع مانند خاک و قطره باران، چارچوبی جامع برای فهم نظام الهی ارائه میدهد.