در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 590

متن درس





منازل السائرین: مقام بسط

منازل السائرین: مقام بسط

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۹۰)

مقدمه

مقام بسط، چونان دری گشوده در مسیر سلوک عرفانی، منزلگاهی است که سالک در آن میان ظاهر و باطن، آزادی و تسلیم، و خلق و حق، به تجربه‌ای ژرف و پیچیده دست می‌یابد. این مقام، که در کتاب شریف «منازل السائرین» مورد تأمل قرار گرفته، از ظریف‌ترین مراحل سلوک است که سالکان را بر اساس مراتب وجودی و استعدادهایشان به سه دسته متمایز تقسیم می‌کند. این اثر، بر پایه درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۵۹۰، به تبیین جامع و نظام‌مند مقام بسط و مراتب آن می‌پردازد.

بخش نخست: تبیین مقام بسط و ویژگی‌های آن

ماهیت بسط و قبض در سلوک

مقام بسط، منزلتی است که سالک در آن، در ظاهر گشایش و آزادی می‌یابد، اما در باطن تحت سیطره و قبضه حق‌تعالی قرار دارد. این مقام، چونان آینه‌ای دوسویه، تضاد میان ظهور ظاهری و تسلیم باطنی را به نمایش می‌گذارد. بسط، به معنای گشایش و انبساط ظاهری، در مقابل قبض، که به تنگنا و محدودیت باطنی اشاره دارد، قرار می‌گیرد. در این مقام، سالک در ظاهر آزاد و منبسط است، اما باطنش در دست قدرت الهی، چونان پرنده‌ای در قفس طلایی، محصور است. این قبضه الهی، با استعاره‌ای کنایی، به قاهریتی تشبیه شده که سالک را در سیطره خویش نگه می‌دارد.

درنگ: بسط، گشایش ظاهری است که سالک در آن آزاد به نظر می‌رسد، اما در باطن تحت قبضه حق‌تعالی قرار دارد. این تضاد، نشانه قاهریت الهی و تسلیم سالک است.

این تضاد میان بسط و قبض، چونان رقص نور و سایه، جلوه‌ای از حکمت الهی است که سالک را در مسیر سلوک به سوی کمال هدایت می‌کند. بسط ظاهری، سالک را با خلق هم‌نشین می‌سازد، اما قبض باطنی، او را از غیر حق بریده و به سوی حق‌تعالی بازمی‌گرداند.

تمثیل استعاری بسط القبض

برای تبیین بسط القبض، تمثیلی ظریف ارائه شده است: سالک در این مقام، چونان فردی است که در ظاهر آزادانه دستور می‌دهد و با خلق تعامل دارد، اما در باطن تحت سیطره قاهری است که او را کنترل می‌کند. این قاهر، حق‌تعالی است که سالک را در قبضه خویش نگه داشته، چنان‌که گویی موهای او را در دست گرفته و به هر سو که خواهد می‌برد. این تمثیل، چونان نقاشی‌ای استادانه، تضاد میان آزادی ظاهری و تسلیم باطنی را به تصویر می‌کشد.

جمع‌بندی بخش نخست

مقام بسط، منزلتی است که سالک در آن میان گشایش ظاهری و محدودیت باطنی قرار می‌گیرد. بسط، آزادی ظاهری است که با قبض باطنی همراه است، و این تضاد، نشانه قاهریت الهی و تسلیم سالک به اراده حق است. تمثیل بسط القبض، با تشبیه سالک به فردی تحت سیطره قاهر، این مقام را به‌گونه‌ای روشن و عمیق تبیین می‌کند.

بخش دوم: تقسیم‌بندی سالکان در مقام بسط

سه دسته سالکان

سالکان در مقام بسط، به سه گروه متمایز تقسیم می‌شوند که هر یک مرتبه‌ای خاص از سلوک را نمایندگی می‌کنند. این تقسیم‌بندی، چونان شاخه‌های درختی تنومند، تنوع و پیچیدگی مسیر سلوک را به نمایش می‌گذارد.

دسته نخست: اهل بسط محض

گروه نخست، اهل بسط محض‌اند که با خلق هم‌نشین بوده و بدون قبض، در ظاهر مانند مردم عادی رفتار می‌کنند. اینان، چونان نسیمی ملایم، با خلق درآمیخته و در سطح ظاهری سلوک باقی می‌مانند. بسط این گروه، خالی از قبض باطنی است و تعاملشان با خلق، بدون محدودیت الهی صورت می‌گیرد. این مرتبه، اگرچه ارزشمند، اما در مقایسه با مراتب بالاتر، از عمق کمتری برخوردار است.

درنگ: اهل بسط محض، در ظاهر با خلق هم‌نشین‌اند و بدون قبض باطنی، مانند مردم عادی رفتار می‌کنند. این مرتبه، سطح ظاهری سلوک را نمایندگی می‌کند.

دسته دوم: اهل بسط القبض

گروه دوم، اهل بسط القبض‌اند که در ظاهر منبسط و آزادند، اما باطنشان در قبضه حق‌تعالی قرار دارد. اینان، چونان ستارگانی که در آسمان خلق می‌درخشند، در ظاهر با مردم هم‌نشین‌اند، اما قلبشان در حزن و خضوع دائم به سوی حق است. این قبض باطنی، نشانه عبودیت کامل و انقطاع از غیر حق است. باطن این سالکان، در دست قدرت الهی محصور است، و ظاهرشان، چونان نقابی، تعامل با خلق را ممکن می‌سازد. این گروه، به دلیل قبض باطنی، از مرتبه‌ای والاتر از دسته نخست برخوردارند.

درنگ: اهل بسط القبض، در ظاهر منبسط و با خلق هم‌نشین‌اند، اما باطنشان در قبضه حق است. این تضاد، نشانه عبودیت و انقطاع از غیر حق است.

این گروه، به دلیل فنای خلق در شهودشان، به سوی خلق ارسال نمی‌شوند، زیرا خلق در نظرشان فانی است. حتی در لحظه خنده با مردم، حزن باطنی آنها پابرجاست، و این بسط ظاهری، تنها با حق معنا می‌یابد. این مرتبه، چونان پلی میان خلق و حق، سالک را در میانه دو عالم نگه می‌دارد.

دسته سوم: اعلام و ائمة الهدی

گروه سوم، اعلام و ائمة الهدی‌اند که با بسط کامل و بدون قبض، چونان چراغ‌های هدایت، راه سلوک را برای خلق روشن می‌کنند. اینان، سفینه نجات و مصابیح سالکان‌اند که با ثبات در مقام بسط، به‌عنوان پرچم‌های راه، خلق را به سوی حق هدایت می‌کنند. این گروه، مظاهر اسماء الهی، به‌ویژه اسم الهادی، و همچنین اسماء جلال و جمال‌اند. آنها نه‌تنها هدایت می‌کنند، بلکه در صورت لزوم، با قاطعیت (اضلال) مانع گمراهی خلق می‌شوند، چونان طبیبی که برای شفا، گاه باید قطع کند.

درنگ: اعلام و ائمة الهدی، با بسط کامل و بدون قبض، چراغ‌های هدایت و سفینه نجات‌اند که خلق را به سوی حق رهنمون می‌کنند.

این گروه، اهل سفر ثانی‌اند که پس از فنای در حق، با حق به سوی خلق بازگشته‌اند. بازگشت آنها، نه از نیاز به خلق، بلکه برای هدایت و روشن‌سازی راه سلوک است. آنها، چونان خورشیدهایی درخشان، نور هدایت را بر خلق می‌تابانند و راه را برای سالکان روشن می‌کنند.

تفاوت مراتب بسط

تفاوت میان این سه دسته، چونان مراتب نردبانی است که سالک را به سوی کمال می‌برد. دسته نخست، در بسط محض و ظاهری باقی می‌مانند و با خلق هم‌نشین‌اند. دسته دوم، با بسط ظاهری و قبض باطنی، به حق نزدیک‌ترند. دسته سوم، با ثبات در بسط حقانی، به کمال رسیده و هدایتگر خلق می‌شوند. این سلسله‌مراتب، تنوع استعدادها و مقتضیات الهی در سلوک را به نمایش می‌گذارد.

جمع‌بندی بخش دوم

مقام بسط، سالکان را به سه گروه تقسیم می‌کند: اهل بسط محض، که در ظاهر با خلق هم‌نشین‌اند؛ اهل بسط القبض، که در ظاهر منبسط و در باطن تحت قبضه حق‌اند؛ و اعلام، که با بسط کامل، هدایتگر خلق و مصابیح سالکان‌اند. این تقسیم‌بندی، سلسله‌مراتب سلوک را از بسط ظاهری تا بسط حقانی نشان می‌دهد و نقش هر گروه را در مسیر عرفانی تبیین می‌کند.

بخش سوم: عصمت، ولایت، و نقش اعلام

تمایز نبوت و ولایت

در مقام بسط، تفاوت میان نبوت و ولایت از منظر جاذبه و دافعه مورد توجه قرار گرفته است. نبوت، با جاذبه و جذب خلق همراه است، چنان‌که در قرآن کریم آمده است:

لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ

(: اگر تندخو و سخت‌دل بودی، قطعاً از پیرامونت پراکنده می‌شدند) (آل‌عمران: ۱۵۹). این آیه، بر جاذبه نبوت تأکید دارد که خلق را به سوی پیامبر اکرم (ص) جذب می‌کرد. اما ولایت، با فصل‌الخطاب و قاطعیت، نیازی به جاذبه ندارد. امیرالمؤمنین (ع)، به‌عنوان مظهر ولایت، با دافعه‌ای قوی‌تر از جاذبه، حقانیت خود را به نمایش می‌گذاشتند. این تفاوت، چونان دو روی یک سکه، مکمل یکدیگرند و هر یک در جای خویش، خلق را به سوی حق هدایت می‌کنند.

درنگ: نبوت با جاذبه و جذب خلق همراه است، اما ولایت با فصل‌الخطاب و قاطعیت، به حقانیت خود متکی است و نیازی به جاذبه ندارد.

اعلام و مقام عصمت

اعلام، به‌عنوان ائمة الهدی و مصابیح سالکان، منحصر به ائمه معصومین (ع) هستند که در همه زمان‌ها، چه قبل و چه بعد از ختم نبوت، هدایتگر خلق‌اند. نقدی بر تفسیر شارح وارد شده که اعلام را به انبیاء (قبل از ختم نبوت) و مشایخ اولیاء (بعد از آن) محدود کرده است. این تقسیم‌بندی، به دلیل خلط مقام عصمت با مراتب دیگر، نادرست دانسته شده است. عصمت، مقامی است که از عدالت و فسق متمایز است. فاصله میان فاسق و عادل اندک است، اما عصمت، چونان قله‌ای دست‌نیافتنی، نه خریدنی است و نه به غیرمعصوم منتقل می‌شود.

درنگ: عصمت، مقامی متمایز از عدالت و فسق است که منحصر به معصومین است. اعلام، تنها به ائمه معصومین اطلاق می‌شود که در همه زمان‌ها هدایتگرند.

ائمه معصومین (ع)، سفینه نجات و چراغ‌های هدایت‌اند که با عبارت «من یمد یرنی» (هرکه مرا بخواهد، مرا می‌بیند)، دسترسی همیشگی به هدایت خود را اعلام می‌کنند. این هدایت، حتی در قبر و قیامت، برای مؤمن و منافق در دسترس است.

اعلام و سفر ثانی

اعلام، اهل سفر ثانی‌اند که پس از فنای در حق، با حق به سوی خلق بازگشته‌اند. این بازگشت، چونان جوشش چشمه‌ای زلال، برای هدایت خلق و روشن کردن راه سلوک است. آنها، مظاهر اسماء الهی، از جمله الهادی، و همچنین اسماء جلال و جمال‌اند. هدایت آنها، گاهی به اضلال منجر می‌شود، مانند طبیبی که برای شفا، گاه باید قطع کند. این جامعیت، مقام والای آنها را نشان می‌دهد.

نقد شارح و تأکید بر وحدت حقیقت

نقد شارح، بر این اساس است که تقسیم‌بندی زمانی (قبل و بعد ختم نبوت) و محدود کردن اعلام به انبیاء و مشایخ، با حقیقت ولایت سازگار نیست. ائمه معصومین (ع)، چه قبل، چه با، و چه بعد از خاتم‌برنامه‌نویسان، حضور دارند و هدایت‌گران هستند.. آنها، با خاتم‌النبیین (ص) و حتی پیش از آن، چونان علم حق و پرچم هدایت، خلق را به سوی حق رهنمون بوده‌اند. این وحدت حقیقت، چونان نوری یکپارچه، از هر تقسیم‌بندی ناسوتی فراتر می‌رود.

جمع‌بندی بخش سوم

مقام اعلام، منحصر به ائمه معصومین (ع) است که با عصمت، سفینه نجات و چراغ‌های هدایت‌اند. تفاوت نبوت و ولایت، در جاذبه و فصل‌الخطاب، و عصمت، مقامی متمایز است که از مراتب دیگر جداست.. اعلام، اهل سفر ثانی‌اند که با حق به خلق آمده‌اند و با هدایت و اضلال، خلق را به سوی حق رهنمون می‌کنند. نقد شارح، بر حفظ مقام عصمت و وحدت حقیقت ولایت تأکید دارد.

جمع‌بندی پایانی

مقام بسط، منزلگاهی خطیر در سلوک عرفانی است که سالکان را به سه مرتبه تقسیم می‌کند: بسط محض، بسط القبض، و بسط حقانی در اعلام. این مراتب، از تعامل ظاهری با خلق تا هدایت حقانی، تنوع سلوک را نشان می‌کنند. اعلام، به‌عنوان ائمة الهدی، با عصمت و بسط کامل، سفینه نجات و مصابیح سالکان‌اند که خلق را در همه زمان‌ها هدایت می‌کنند. تفاوت نبوت و ولایت، و تأکید بر عصمت معصومین، از نکات برجسته این مقام است. این اثر، با تبیین جامع مقام بسط، چارچوبی علمی و عرفانی برای پژوهشگران ارائه می‌دهد و روح درس‌گفتارها را با فصاحت به مخاطب منتقل می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده