متن درس
کتاب اسما و صفات الهی: تأملی در صفت معذّب و نظام جزای عمل
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۸۳)
دیباچه
در گستره الهیات و عرفان اسلامی، شناخت اسما و صفات الهی، دریچهای است به سوی فهم حقیقت هستی و جایگاه انسان در نظام خلقت. صفت معذّب، بهعنوان یکی از اسمای جلالی ثانوی خداوند، در درسگفتار شماره ۵۸۳ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، از منظری عمیق و چندوجهی مورد تأمل قرار گرفته است. این صفت، که به معنای عذابکننده است، در چارچوب نظام هدفمند خلقت، جلوهای از عدالت و حکمت الهی را به نمایش میگذارد و رابطهای وثیق با اختیار انسانی و نتایج اعمال او دارد. عذاب، در این نگاه، نهتنها جلوهای از جزای عمل است، بلکه با رحمت، مغفرت و احسان الهی درآمیخته و بهعنوان بخشی از نظام رحمانی خلقت، بازتابدهنده کردار آدمی است. این نوشتار، با تجمیع محتوای درسگفتار شماره ۵۸۳ و تحلیلهای تفصیلی مرتبط، در قالبی علمی به بررسی این صفت و دلالتهای آن در ابعاد الهیاتی، فلسفی، فقهی، روانشناختی و جامعهشناختی میپردازد.
بخش نخست: نظام جزای عمل و صفت معذّب در خلقت
جزای عمل بهعنوان اصل بنیادین خلقت
در نظام الهی خلقت، هیچ عملی بدون جزا نمیماند، چه خیر باشد و چه شر. این اصل، مانند رشتههای نفیس یک قالی، با نظم و دقت در هم تنیده شده و هر کرداری را با نتیجهای متناسب پیوند میدهد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که جزای عمل، بخشی جداییناپذیر از ساختار خلقت است؛ نفی جزا در بدیها به نفی آن در خوبیها منجر میشود و این امر با حکمت الهی ناسازگار است. عالم، مانند موتوری دقیق، هر ورودی را با خروجیای متناسب پاسخ میدهد: گندم کاشته شود، گندم میروید و جو کاشته شود، جو به بار میآید.
فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (زلزال: ۷-۸، : «پس هر که به اندازه ذرهای خیر کند، آن را خواهد دید، و هر که به اندازه ذرهای شر کند، آن را خواهد دید»). این آیه، گواهی است بر اینکه نظام جزایی الهی، دقیق و عادلانه است و هیچ عملی، هرچند ناچیز، بدون پاسخ نمیماند. از منظر فلسفی، جزا اثر مترتب بر عمل است و بخشی از نظام هدفمند خلقت محسوب میشود.
همراهی عذاب با رحمت الهی
عذاب در قرآن کریم، برخلاف برداشتهای رایج، هرگز خالی از رحمت، مغفرت، احسان و ایثار نیست. حتی دوزخ، که به ظاهر نماد عذاب شدید است، تحت شمول رحمت بیکران الهی قرار دارد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره این همراهی را به طبیبی تشبیه میکنند که داروهای تلخ را با تقویتکنندههای شیرین همراه میسازد تا بیمار، درمان را با گوارایی تحمل کند. عذاب، در این نگاه، نه برای نابودی، بلکه برای اصلاح و تربیت است.
يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَيَرْحَمُ مَنْ يَشَاءُ (عنکبوت: ۲۱، : «هر که را بخواهد عذاب میکند و هر که را بخواهد رحم میکند»).
وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ (اعراف: ۱۵۶، : «و رحمتم همهچیز را در برگرفته است»).
این آیات، بر پیوند ناگسستنی عذاب و رحمت تأکید دارند. از منظر الهیاتی، عذاب الهی با حکمت و رحمت درآمیخته و هدف آن، هدایت و تعالی انسان است.
اختیار انسانی و مسئولیت اعمال
خداوند انسان را با اختیاری نیمبند آفریده که تحت تأثیر عوامل متعددی چون وراثت، محیط و شرایط زندگی قرار دارد. این اختیار، مانند کلیدی است که انسان با آن مسیر خیر یا شر را برمیگزیند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که انسان، معلول عوامل پیشین خود است، اما این جبر علمی و عملی، مسئولیت او را در برابر اعمالش ساقط نمیکند. هر کرداری، نتیجهای متناسب با خود به بار میآورد و عذاب، بازتاب طبیعی اعمال ناشایست است.
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (انسان: ۳، : «ما راه را به او نشان دادیم، یا شاکر باشد یا ناسپاس»). این آیه، بر اختیار انسان و مسئولیت او در برابر اعمالش تأکید دارد. از منظر روانشناختی، انسان با وجود تأثیر عوامل بیرونی، مسئول انتخابهای خویش است.
جمعبندی بخش نخست
صفت معذّب، بهعنوان یکی از اسمای جلالی ثانوی الهی، جلوهای از عدالت و حکمت پروردگار در نظام خلقت است. جزای عمل، اصل بنیادین عالم است که خیر و شر را با نتایج متناسب خود پیوند میدهد. عذاب در قرآن کریم، با رحمت و مغفرت درآمیخته و برای اصلاح و تربیت انسان است. انسان، با اختیاری نیمبند، مسئول اعمال خویش است و عذاب، بازتاب طبیعی کردار او در نظام هدفمند خلقت است.
بخش دوم: نقد نظام قضایی و محاکم دینی
تشبیه محاکم دینی به صلاخخانه
محاکم دینی کنونی، به دلیل تمرکز صرف بر مجازات و نادیده گرفتن اسباب و علل جرم، به صلاخخانههایی تشبیه شدهاند که جز تیغ و ساطور، چیزی در آنها یافت نمیشود. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره این محاکم را فاقد رحمت، محبت و معاضدت (حمایتهای لازم) میدانند و تأکید دارند که چنین روشهایی با روح رحمانی دین ناسازگار است. محاکم، به جای آنکه محیطی برای کشف حقیقت و اصلاح باشند، به مکانی برای اجرای مجازاتهای خشن بدل شدهاند.
وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ (نور: ۲، : «و در اجرای دین خدا نسبت به آنها رأفت به خرج ندهید»). این آیه، بر اجرای حدود الهی تأکید دارد، اما آیتالله نکونام قدسسره تبیین میکنند که اجرای حدود، بدون رحمت و معاضدت، به ظلم منجر میشود. از منظر فقهی، تمرکز بر مباشر (عامل مستقیم) به جای اسباب (علل جرم)، عدالت را مخدوش میکند.
نقد تمرکز بر مباشر به جای اسباب
در نظام قضایی کنونی، تمرکز بر مباشر (عامل مستقیم جرم) است، در حالی که اسباب و علل جرم، که نقش اصلی را در وقوع آن دارند، نادیده گرفته میشوند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره اصل فقهی «الأسباب أغوى من المباشر» (علل مهمتر از مباشر است) را مطرح میکنند و تأکید دارند که قاضی باید علل وقوع جرم را بررسی کند. مانند بیماری که درمانش نیازمند شناخت ریشههای بیماری است، جرم نیز نیازمند تحلیل علل و اسباب آن است.
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ (نحل: ۹۰، : «خداوند به عدالت و احسان فرمان میدهد»). این آیه، بر ضرورت عدالت و احسان در قضاوت تأکید دارد. از منظر جامعهشناختی، نادیده گرفتن علل جرم، به مجازات ناعادلانه و ناکارآمد منجر میشود.
فقدان معاضدت در محاکم
معاضدت، به معنای حمایتهای حقوقی، روانشناختی و اجتماعی از متهم، در محاکم دینی غایب است. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که در حقالناس، متهم نیازمند حمایت است تا عدالت گوارا و عادلانه شود. در حقالله، خداوند نیازی به معاضدت ندارد، اما در حقالناس، فقدان حمایت، به ظلم منجر میشود. محاکم باید مانند طبیبی باشند که بیمار را با داروهای تقویتی همراه میکند، نه صرفاً با تیغ جراحی.
الْحُدُودُ تُدْرَأُ بِالشُّبُهَاتِ (حدیث نبوی، ترجمه: «حدود با شبهات دفع میشوند»). این حدیث، بر عدم اجرای حدود در صورت وجود شبهه تأکید دارد. از منظر فقهی، معاضدت در حقالناس برای کشف حقیقت و حمایت از متهم ضروری است.
جمعبندی بخش دوم
محاضدت، به معنای حمایت در حق احلالاس، در محاکم دینی غایبی است. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسرها تأکید دارند که در حقاللاس، متهم نیازمند حمایت است تا عدالت گوارا و عادلانه شود. در حقالله، خداوند نیازی به معاضدت ندارد، اما در حقالناس، فقدان حمایت، به ظلم منجر میشود. محاکم باید مانند طبیبی باشند که بیمار را با داروهای تقویتی همراه میکند، نه صرفاً با تیغ جراحی.
الْحُدُودُ تُدْرَأُ بِالشُّبُهَاتِ (حدیث نبوی، ترجمه: «حدود با شبهات دفع میشوند»). این حدیث، بر عدم اجرای حدود در صورت وجود شبهه تأکید دارد. از منظر فقهی، معاضدت در حقالناس برای کشف حقیقت و حمایت از متهم ضروری است.
جمعبندی بخش دوم
محاکم دینی کنونی، به دلیل تمرکز بر مجازات و نادیده گرفتن اسباب جرم، فاقد رحمت و معاضدتاند و به صلاخخانه تشبیه شدهاند. قاضی باید علل جرم را بررسی کند و محاکم، محیطی حمایتگر برای کشف حقیقت باشند. فقدان معاضدت و تمرکز بر مباشر، عدالت را مخدوش کرده و این روشها با روح رحمانی قرآن کریم ناسازگار است.
بخش سوم: چالشهای اجتماعی و بدبینی به عذاب
بدبینی جهانیان به عذاب
بدبینی جهانیان به مفهوم عذاب، نتیجه روشهای خشن و ناعادلانهای است که به نام دین اجرا شدهاند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره این بدبینی را به زخمی کهنه تشبیه میکنند که با هر اشارهای به عذاب، دردی عمیق در جان بشر برمیانگیزد. ظلمهای تاریخی، که در رفتار ستمگران نمود یافته، حساسیت عمیقی نسبت به عذاب پدید آورده است.
وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (عنکبوت: ۴۰، : «و خدا بر آن نبود که به آنها ستم کند، ولی آنها خود به خویشتن ستم میکردند»). این آیه، بر بیگناهی خداوند و ظلم انسان به خود تأکید دارد. از منظر جامعهشناختی، بدبینی به عذاب، نتیجه اجرای نادرست احکام دینی است.
تناقض در مجازات بر اساس جایگاه اجتماعی
مجازاتها در محاکم کنونی، به دلیل تفاوت در جایگاه اجتماعی، ناعادلانه اجرا میشوند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره این تناقض را نوعی استکبار و ناجوانمردی میدانند. کارگری که به دلیل فقر و ناتوانی به جرم روی آورده، بدون تخفیف مجازات میشود، اما افراد دارای جایگاه اجتماعی، از تخفیف برخوردار میشوند. این تبعیض، عدالت را مخدوش میکند.
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ (حجرات: ۱۳، : «ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملتها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست»). این آیه، بر برابری انسانها در برابر عدالت الهی تأکید دارد. از منظر حقوقی، مجازات باید بدون تبعیض اعمال شود.
جمعبندی بخش سوم
بدبینی جهانیان به عذاب، نتیجه روشهای خشن و ناعادلانهای است که به نام دین اجرا شدهاند. تناقض در مجازاتها بر اساس جایگاه اجتماعی، عدالت را مخدوش کرده و این روشها با روح قرآن کریم ناسازگار است. اصلاح این برداشتها و اجرای عدالت بدون تبعیض، برای بازگرداندن اعتبار دین ضروری است.
بخش چهارم: ضرورت اصلاح نظام قضایی
نیاز به قاضی حکیم و عادل
قاضی باید عادل، جامعهشناس، روانشناس و حکیم باشد تا بتواند اسباب و علل جرم را بررسی کند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که قاضی کور یا ناآگاه به علوم اجتماعی، نمیتواند عدالت را اجرا کند. قضاوت، مانند مهندسی دقیقی است که هر قطعه را در جای مناسب خود قرار میدهد.
وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ (نساء: ۵۸، : «و هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید»). این آیه، بر ضرورت عدالت در قضاوت تأکید دارد. از منظر فقهی، قاضی باید حکمت و دانش لازم برای بررسی علل جرم را داشته باشد.
نقد کتب قضایی کنونی
کتب قضایی کنونی، به دلیل تکراری بودن و فقدان نوآوری، ناکارآمدند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره این کتب را به نسخههایی تشبیه میکنند که از روی یکدیگر نوشته شدهاند، بدون توجه به نیازهای زمانه. این کتب، مانند ابزارهای کهنهای هستند که نمیتوانند مسائل پیچیده جامعه را حل کنند.
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ (نحل: ۹۰، : «خداوند به عدالت و احسان فرمان میدهد»). این آیه، بر ضرورت نوآوری در اجرای عدالت تأکید دارد. از منظر فقهی، کتب قضایی باید با توجه به شرایط اجتماعی بازنگری شوند.
نمونههای تاریخی قضاوت عادلانه
قضاوتهای امیرمؤمنان علی (ع) نمونهای از عدالت رحمانی است. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره به ماجرای جوانی اشاره میکنند که به دلیل استمناء مورد قضاوت قرار گرفت، اما امیرمؤمنان با حکمت، مشکل او را با ازدواج حل کردند، نه با مجازات خشن. این قضاوت، مانند نوری است که راه اصلاح را روشن میکند.
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ (نحل: ۹۰، : «خداوند به عدالت و احسان فرمان میدهد»). این آیه، بر پیوند عدالت و احسان در قضاوت تأکید دارد. از منظر تاریخی، قضاوتهای امیرمؤمنان نمونهای از اجرای عدالت رحمانی است.
جمعبندی بخش چهارم
نظام قضایی نیازمند قاضی حکیم، عادل و آگاه به علوم اجتماعی است که اسباب جرم را بررسی کند. کتب قضایی کنونی ناکارآمدند و نیازمند بازنگری با توجه به نیازهای زمانه هستند. قضاوتهای امیرمؤمنان، نمونهای از عدالت رحمانی است که با حکمت و احسان، مشکلات را حل میکند. اصلاح نظام قضایی، برای اجرای عدالت قرآنی ضروری است.
نتیجهگیری نهایی
صفت معذّب، جلوهای از عدالت و حکمت الهی در نظام خلقت است که عذاب را با رحمت و مغفرت درآمیخته است. جزای عمل، اصل بنیادین عالم است که خیر و شر را با نتایج متناسب خود پیوند میدهد. محاکم دینی کنونی، به دلیل روشهای خشن، فقدان معاضدت و تمرکز بر مباشر به جای اسباب، با روح رحمانی قرآن کریم ناسازگارند. بدبینی جهانیان به عذاب، نتیجه اجرای نادرست احکام دینی است. قاضی باید حکیم، عادل و آگاه به علوم اجتماعی باشد و نظام قضایی، با تکیه بر حکمت و عدالت قرآنی، اصلاح شود. این نوشتار، انسان را به تأمل در نظام جزای عمل و جایگاه عذاب در خلقت فرا میخواند.