متن درس
اسما و صفات الهی: تحلیل مفهوم «سلام» و جایگاه آن در نظام معرفتی قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۹۶)
مقدمه
مفهوم «سلام» بهعنوان یکی از اسمای حسنای الهی، در نظام معرفتی قرآن کریم جایگاهی والا و بیمانند دارد. این اسم، که با حقیقت سلامت وجودی و ذاتی پیوندی ناگسستنی یافته، نهتنها جلوهای از ذات باریتعالی را متجلی میسازد، بلکه بهعنوان محور سعادت دنیوی و اخروی، راهگشای سلوک بشری بهسوی قرب الهی است. این بررسی، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۲۹۶، به تبیین تفصیلی این مفهوم در ابعاد الهیاتی، فلسفی، عرفانی و معرفتشناختی میپردازد. هدف، آشکارسازی جایگاه «سلام» در نظام اسماء الهی، تبیین پیوند آن با سلامت وجودی، و نقد انحرافات عرفانی و فرهنگی است که مانع فهم حقیقی این مفهوم شدهاند.
بخش نخست: ماهیت و جایگاه «سلام» در نظام معرفتی قرآن کریم
محوریت «سلام» در میان اسماء الهی
«سلام» بهعنوان یکی از اسمای حسنای الهی، جایگاهی محوری در میان تمامی اسماء، حتی «حی» که بهعنوان مبدأ حیات شناخته میشود، دارد. این اسم، چون گوهری درخشان در تاج اسماء الهی، نهتنها صفتی ذاتی برای خداوند است، بلکه جوهرهای است که تمامی صفات و اسماء دیگر را در خود متبلور میسازد. سلامت، که از حقیقت «سلام» نشأت میگیرد، پیشنیاز تحقق کمال و حیات در تمامی مراتب هستی است. بدون سلامت، حیات ناقص میماند و سایر صفات الهی نمیتوانند بهطور کامل تجلی یابند. مانند چشمهای زلال که تمامی نهرهای حیات از آن سرچشمه میگیرند، «سلام» نیز سلامت وجودی را به تمامی ساحتهای خلقت اعطا میکند. این جایگاه محوری، «سلام» را به اصلی بنیادین در نظام معرفتی قرآن کریم تبدیل کرده که تمامی شئون زندگی انسانی و اجتماعی را دربرمیگیرد.
درنگ: «سلام» بهعنوان اسمی محوری در میان اسماء الهی، پیشنیاز تحقق کمال و حیات است و تمامی صفات الهی را در خود متبلور میسازد. |
سلامت بهعنوان جوهره نظام هستی
نظام هستی، از حقتعالی تا پایینترین مراتب خلقت، بر پایه سلامت طراحی شده است. تمامی موجودات، از ذات الهی تا مخلوقات ناسوتی، زمینهای ذاتی برای سلامت دارند. کاستیها، انحرافات و مشکلات، نه از ذات خلقت، بلکه از بههمریزیهای ارادی و اصطکاکهای عالم ماده نشأت میگیرند. این دیدگاه، با مفهوم «نظام احسن» در فلسفه اسلامی همخوانی دارد که خلقت را کامل و بینقص میداند، چنانکه در آیه ٱلَّذِىٓ أَحْسَنَ كُلَّ شَىْءٍ خَلَقَهُۥ (سجده: ۷، : «[خداوند] همان كسى است كه هر چه را آفريد نيكو آفريد») به آن اشاره شده است. انحرافات، مانند غباری هستند که بر آیینه پاک فطرت مینشینند و از اراده نادرست انسان یا دخالتهای ناسازگار با نظام الهی سرچشمه میگیرند. سلامت، چون نوری الهی، این غبار را میزداید و حقیقت وجودی خلقت را آشکار میسازد.
قرآن کریم: مرجع جامع سلامت و سلام
قرآن کریم، بهعنوان کتابی کامل و الهی، تمامی ابعاد مفهوم «سلام» و سلامت را در آیات خود تعبیه کرده است. این کتاب آسمانی، مانند نقشهای جامع، خصوصیات، لوازم، عوارض و مقابلات «سلام» را با دقتی بینظیر تبیین میکند. از صفت الهی «سلام» در آیه هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِى لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلْمَلِكُ ٱلْقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ (حشر: ۲۳، : «اوست خدایی که جز او معبودی نیست، فرمانروای پاک و بینقص و سلامتبخش») تا دعوت به سلامت وجودی در ساحتهای فردی و اجتماعی، تمامی جنبههای این مفهوم در قرآن کریم متجلی شده است. این جامعیت، قرآن کریم را به منبعی بیبدیل برای فهم حقیقت «سلام» و کاربرد آن در زندگی بشری تبدیل کرده است.
درنگ: قرآن کریم، بهعنوان مرجعی جامع، تمامی ابعاد «سلام» و سلامت را در آیات خود تعبیه کرده و راهنمای کاملی برای تحقق سلامت وجودی است. |
نفی زورمداری در مفهوم «سلام» و تسلیم
یکی از ویژگیهای بنیادین «سلام»، «اسلام» و «تسلیم»، نفی هرگونه زورمداری، اجبار یا قلدری در این مفاهیم است. «سلام» ذاتاً با سلامت وجودی و فطرت انسانی پیوند دارد و هرگونه تحمیل یا جبر را نفی میکند. این اصل، در آیه لَآ إِكْرَاهَ فِى ٱلدِّينِ (بقره: ۲۵۶، : «در دين هيچ اجبارى نيست») بهصراحت بیان شده است. تسلیم در نظام قرآنی، انقیادی عاشقانه و اختیاری به اراده الهی است، نه خضوعی اجباری. مانند گلی که با نسیم الهی به رقص درمیآید، تسلیم نیز از سر اختیار و محبت به سوی حقتعالی صورت میگیرد. این نفی زورمداری، «سلام» را به اسمی تبدیل کرده که در تمامی مراتب خلقت، از ذات الهی تا ساحتهای اجتماعی، جاری و ساری است.
جمعبندی بخش نخست
«سلام» بهعنوان اسمی محوری در نظام اسماء الهی، جوهرهای است که تمامی صفات و مراتب خلقت را در بر میگیرد. سلامت، بهعنوان حقیقت این اسم، در ذات هستی نهفته است و انحرافات، نتیجه دخالتهای ارادی و اصطکاکهای ناسوتیاند. قرآن کریم، با جامعیت بینظیر خود، تمامی ابعاد «سلام» را تبیین کرده و نفی زورمداری را بهعنوان ویژگی بنیادین آن معرفی میکند. این بخش، زمینه را برای بررسی آیات قرآنی مرتبط با «سلام» و تحلیل تفصیلی آنها در بخش بعدی فراهم میآورد.
بخش دوم: تحلیل آیات قرآنی مرتبط با «سلام»
آیه ۴۳ سوره انفال: سلامت در برابر سستی و نزاع
یکی از آیات کلیدی در تبیین مفهوم «سلام»، آیه وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذَا ٱلْتَقَيْتُمْ فِىٓ أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِىٓ أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِىَ ٱللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا (انفال: ۴۳، : «و [ياد كن] هنگامى را كه چون با يكديگر روبهرو شديد، آنان را در ديدگان شما اندك نشان داد و شما را در ديدگانشان كم نمود تا خدا كارى را كه انجامیافتنى بود به انجام رساند») است. این آیه، به تدبیر الهی در حفظ سلامت روان و روحیه مؤمنان در مواجهه با دشمن اشاره دارد. خداوند، با کمنشاندادن تعداد دشمنان در نظر مؤمنان، از سستی (فشل) و نزاع در میان آنها جلوگیری کرد. عبارت وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ سَلَّمَ در این آیه، نشاندهنده نقش فعال خداوند در اعطای سلامت به مؤمنان است که آنها را از دو آفت اصلی، یعنی سستی (تفریط) و نزاع (افراط)، مصون نگه داشت. این سلامت، مانند سپری الهی، مؤمنان را در برابر ضعف و درگیری محافظت میکند و تعادل را در جامعه اسلامی برقرار میسازد.
درنگ: خداوند در آیه ۴۳ سوره انفال، با اعطای سلامت، مؤمنان را از سستی و نزاع مصون نگه میدارد و تعادل را در جامعه اسلامی برقرار میسازد. |
افراط و تفریط: مقابلات سلامت
در این آیه، سستی بهعنوان مصداق تفریط و نزاع بهعنوان مصداق افراط، در برابر سلامت قرار گرفتهاند. سلامت، چون نقطهای متعادل در میانه این دو قطب متضاد، هرگونه انحراف بهسوی افراط یا تفریط را نفی میکند. سستی، که شامل خمودی، ضعف اراده، بیماری و ناتوانی است، و نزاع، که شامل عصبانیت، درگیری و رفتارهای غیرمتعادل میشود، هر دو از فقدان سلامت نشأت میگیرند. مانند درختی که در خاک سالم ریشه دوانده، جامعهای که از سلامت برخوردار است، نه به سستی گرفتار میشود و نه به نزاع. این تعادل، با مفهوم «اعتدال» در اخلاق اسلامی همخوانی دارد، چنانکه در آیه وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَٰكُمْ أُمَّةًۭ وَسَطًا (بقره: ۱۴۳، : «و بدينگونه شما را امتى ميانهرو قرار داديم») به آن اشاره شده است.
ضعف: ریشه نزاع و درگیری
آیه ۴۳ سوره انفال، ضعف و سستی را ریشه تمامی نزاعها و درگیریها معرفی میکند. افراد، جوامع یا نظامهایی که از ضعف رنج میبرند، مستعد نزاع و ناآرامیاند. این اصل، در آیه وَأَعِدُّوا۟ لَهُم مَّا ٱسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ (انفال: ۶۰، : «و هر چه در توان داريد از نيرو براى آنان آماده كنيد») تأیید میشود که قوت را عاملی برای پیشگیری از نزاع معرفی میکند. مانند بدنی که در اوج قوت، بیماریها را دفع میکند، جامعهای که از اقتدار برخوردار است، نزاع و درگیری را از خود دور میسازد. ضعف، مانند خاکی سست است که بذر ناآرامی در آن جوانه میزند، در حالی که قوت، مانند صخرهای استوار، مانع رشد این بذرها میشود.
درنگ: ضعف و سستی، ریشه تمامی نزاعها و درگیریهاست، و قوت و اقتدار، مانع بروز ناآرامی در فرد و جامعه میشود. |
اصول علمی و اجتماعی مستخرج از آیه
آیه ۴۳ سوره انفال، حاوی اصولی علمی و اجتماعی است که میتوانند بهعنوان پایهای برای تحلیل روانشناختی و جامعهشناختی جوامع به کار روند. این اصول عبارتاند از:
- نزاع و درگیری، معلول ضعف و سستی است.
- سلامت، مانع بروز سستی و نزاع میشود.
- اقتدار، نیاز به زورمداری را از بین میبرد.
- ضعف در رهبری، به کل جامعه سرایت میکند.
این اصول، مانند ستونهایی استوار، پایههای یک جامعه سالم و متعادل را تشکیل میدهند. تحلیل این آیه، نشاندهنده عمق حکمت قرآنی در ارائه راهکارهایی برای سلامت اجتماعی است که با علوم مدرن روانشناسی و جامعهشناسی همخوانی دارد.
حلم: نشانه اقتدار و سلامت
حلم (بردباری) بهعنوان نشانهای از اقتدار و سلامت، در برابر سستی و نزاع قرار دارد. چنانکه در حدیث نبوی آمده: «إن لم تکن حلیماً فتحلم» (اگر بردبار نیستی، خود را به بردباری بزن)، حلم از قوت و قدرت نشأت میگیرد، نه از ضعف. انسان قوی، با حلم خود، از نزاع و عصبانیت دوری میکند و تعادل را در رفتار و کردار خود حفظ میسازد. مانند دریایی ژرف که امواج خروشان را در خود فرو میبرد، حلم نیز خشم و نزاع را در وجود انسان مهار میکند. این ویژگی، «سلام» را به اسمی تبدیل کرده که نهتنها در ذات الهی، بلکه در سلوک انسانی نیز تجلی مییابد.
جمعبندی بخش دوم
تحلیل آیات قرآنی، بهویژه آیه ۴۳ سوره انفال، نشاندهنده عمق مفهوم «سلام» در نظام معرفتی قرآن کریم است. سلامت، بهعنوان جوهره این اسم، مانع سستی و نزاع میشود و تعادل را در فرد و جامعه برقرار میسازد. ضعف، ریشه تمامی ناآرامیهاست، و اقتدار و حلم، نشانههای سلامت و قوتاند. این بخش، با استخراج اصول علمی و اجتماعی از آیات، زمینه را برای بررسی جامعه اسلامی و ویژگیهای آن در بخش بعدی فراهم میآورد.
بخش سوم: جامعه اسلامی و ویژگیهای سلامتمحور آن
تعریف قرآنی جامعه اسلامی
جامعه اسلامی، فراتر از ظواهر فقهی مانند اذان و مساجد، جامعهای است که در آن سلامت حاکم باشد و سستی و نزاع غایب. این تعریف، در آیه وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ سَلَّمَ (انفال: ۴۳) ریشه دارد که سلامت را بهعنوان شرط اصلی جامعه اسلامی معرفی میکند. جامعهای که در آن سستی اراده، ضعف عمل یا نزاع و درگیری وجود داشته باشد، نمیتواند وصف اسلامی را بهطور کامل بر خود حمل کند. مانند باغی پرثمر که در سایه سلامت خاک و آب شکوفا میشود، جامعه اسلامی نیز در پرتو سلامت وجودی به کمال میرسد.
درنگ: جامعه اسلامی، جامعهای است که در آن سلامت حاکم باشد و سستی و نزاع غایب، نه صرفاً جامعهای با ظواهر فقهی مانند اذان و مساجد. |
نقد تعریف صوری جامعه اسلامی
تعریف فقهی صوری از جامعه اسلامی، که تنها به ظواهری مانند اذان، مساجد باز و اقامه نماز جماعت محدود میشود، ناکافی است. چنین تعریفی، سلامت واقعی را که جوهره اسلام است، نادیده میگیرد. جامعهای که در آن جرم، فساد یا ناآرامی وجود داشته باشد، حتی اگر ظواهر دینی را حفظ کند، نمیتواند به معنای حقیقی اسلامی باشد. این نقد، مانند نوری است که بر کاستیهای یک بنای ظاهری میتابد و ضرورت بازسازی آن را بر اساس حقیقت قرآنی آشکار میسازد.
نقد فرهنگ عربدهکشی و نزاع
فرهنگ عربدهکشی، فریاد و ناآرامی در مجالس دینی، نشانهای از فقدان سلامت و تعادل است. این رفتارها، که در برخی مجالس عزاداری یا مساجد مشاهده میشود، با مفهوم «سلام» و سلامت در تضاد است. مانند طوفانی که آرامش دریا را برهم میزند، این عربدهکشیها نیز سلامت روحی و اجتماعی را مختل میکنند. قرآن کریم، با تأکید بر آرامش و استیناس، از چنین رفتارهایی نهی میکند و دعوت به متانت و وقار دارد.
درنگ: عربدهکشی و ناآرامی در مجالس دینی، نشانه فقدان سلامت است و با مفهوم «سلام» در قرآن کریم ناسازگار است. |
نقد عزاداریهای غیرمتعادل
عزاداریهای طولانی و غیرمتعادل، که گاه تا چهل روز ادامه مییابد، بهجای تقویت سلامت اجتماعی، به تنبلی، بینظمی و بیانضباطی منجر میشود. این رفتارها، مانند باری سنگین بر دوش جامعه، نظام عملی و کارآمدی آن را مختل میکنند. قرآن کریم، با تأکید بر اعتدال و کارآمدی در آیه وَلَا تُلْقُوا۟ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى ٱلتَّهْلُكَةِ (بقره: ۱۹۵، : «و خود را با دستهاى خود به هلاكت میفكنيد») از اسراف و زیادهروی نهی میکند. عزاداری متعادل، مانند نغمهای آرام، روح جامعه را تعالی میبخشد، نه آنکه آن را به خمودی و سستی بکشاند.
نیاز جامعه به مربی
سلامت جامعه، افراد و نظامها، نیازمند حضور مربی یا رهبری صالح است که از سستی و نزاع جلوگیری کند. حتی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، بهعنوان کاملترین انسان، نیازمند حمایت الهی بود، چنانکه در آیه لَوْ أَرَيْكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ (انفال: ۴۳) به آن اشاره شده است. این اصل، با مفهوم «امامت» و «ولایت» در الهیات شیعی همخوانی دارد که رهبری صالح را ضامن سلامت جامعه میداند. مانند ناخدایی حکیم که کشتی جامعه را در دریای طوفانی هدایت میکند، مربی نیز مسیر سلامت و سعادت را برای جامعه هموار میسازد.
تأثیر سستی رهبری بر جامعه
سستی در رهبری، عالم یا نظام، به کل جامعه سرایت میکند و سلامت اجتماعی را مختل میسازد. آیه ۴۳ سوره انفال، با تأکید بر اینکه سستی پیامبر به سستی و نزاع همگان منجر میشود، این اصل را تأیید میکند. مانند ریشهای که اگر سست شود، کل درخت را به خطر میاندازد، رهبری ضعیف نیز جامعه را به سوی ناآرامی و سستی میکشاند. این دیدگاه، ضرورت انتخاب رهبری صالح و قوی را برای حفظ سلامت جامعه برجسته میکند.
درنگ: سستی در رهبری به کل جامعه سرایت میکند و سلامت اجتماعی را مختل میسازد، در حالی که رهبری صالح، ضامن سلامت و تعادل است. |
جمعبندی بخش سوم
جامعه اسلامی، به معنای حقیقی، جامعهای است که در آن سلامت، استیناس و امنیت حاکم باشد، نه صرفاً جامعهای با ظواهر فقهی. نقد فرهنگ عربدهکشی، عزاداریهای غیرمتعادل و تعریف صوری از جامعه اسلامی، ضرورت بازنگری در فهم قرآنی این مفهوم را آشکار میسازد. نیاز به مربی و تأثیر سستی رهبری بر جامعه، از اصول بنیادین سلامت اجتماعی است که در این بخش بررسی شد. این تحلیل، زمینه را برای بررسی آیات دیگر و تبیین روابط اجتماعی در بخش بعدی فراهم میآورد.
بخش چهارم: «سلام» در روابط اجتماعی و خانوادگی
آیه ۲۳۲ سوره بقره: تسلیم به معنای واگذاری عادلانه
آیه وَإِذَا طَلَّقْتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحْنَ أَزْوَٰجَهُنَّ إِذَا تَرَٰضَوْا۟ بَيْنَهُم بِٱلْمَعْرُوفِ (بقره: ۲۳۲، : «و چون زنان را طلاق داديد و به سرحد [مقرر] خود رسيدند، اگر به شايستگى با يكديگر به توافق رسيدند، مانع نشويد كه با شوهران خود ازدواج كنند») بر اهمیت رضایت و توافق متقابل در روابط خانوادگی تأکید دارد. عبارت إِذَا سَلَّمْتُم مَّآ ءَاتَيْتُم بِٱلْمَعْرُوفِ در این آیه، «تسلیم» را به معنای واگذاری عادلانه و منطقی حقوق تعریف میکند، نه انقیاد اجباری یا زورمداری. این واگذاری، مانند تبادل گوهری گرانبها در معاملهای عادلانه، حقوق طرفین را بهطور متعارف و منطقی تأمین میکند. این آیه، نفی هرگونه زورمداری در روابط خانوادگی را تأیید میکند و بر عدالت و رضایت تأکید دارد.
درنگ: «تسلیم» در آیه ۲۳۲ سوره بقره، به معنای واگذاری عادلانه و منطقی حقوق است، نه انقیاضاف اجباری یا زورمداری. |
نفی مردسالاری در نظام قرآنی
برخلاف فرهنگهای استبدادی که مردسالاری را ترویج میکنند، قرآن کریم در آیه ۲۳۲ سوره بقره، حقوق زن و مرد را بهصورت برابر مورد توجه قرار میدهد. این دیدگاه، با آیه لَا تَرَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ (بقره: ۲۳۳، : «نبايد مادر به سبب فرزندش و نبايد آنكه فرزند از اوست به فرزندش زيان برساند») تأیید میشود که بر عدالت در روابط خانوادگی تأکید دارد. این نفی مردسالاری، مانند نسیمی است که پردههای تاریک فرهنگهای ظالم را کنار میزند و عدالت قرآنی را آشکار میسازد.
نقد فرهنگ زورمداری در روابط خانوادگی
نزاعهای خانوادگی، مانند طوفانی که آرامش منزل را برهم میزند، اغلب نتیجه فرهنگ زورمداری است. در جامعه، گاه مسائل خانوادگی مانند طلاق یا حضانت فرزند، به درگیری میان فامیلها منجر میشود. این رفتارها، با تأکید قرآن کریم بر رضایت متقابل و واگذاری عادلانه حقوق در آیه ۲۳۲ سوره بقره ناسازگار است. فرهنگ قرآنی، دعوت به گفتوگو، مشورت و رفتار با معروف است که مانند نهر آرامی، روابط را به سوی تعادل و سلامت هدایت میکند.
آیه ۲۷ سوره نور: سلام مشروط به استیناس
آیه يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَدْخَلُوا۟ بُيُوتًاَ غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّىٰ تَسْتَأْنِسُوا۟ وَتُسَلِّمُوْا عَلَىٰٓ أَهْلِهَا (نور: ۲۷، : «ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خانههای غیر از خانههای خودتان وارد نشوید مگر آنکه اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام کنید») سلام را مشروط به استیناس (ایجاد آرامش و انس) میداند. سلام بدون استیناس، مانند کلیدی است که قفل را نمیگشاید و ممکن است به اضطراب یا ناراحتی دیگران منجر شود. این آیه، بر اهمیت احترام به حریم دیگران و ایجاد آرامش پیش از هر تعاملی تأکید دارد. مانند مهمانی که با آداب وارد خانه میشود، سلام نیز باید با استیناس همراه باشد تا سلامت و رضایت را به ارمغان آورد.
درنگ: سلام در آیه ۲۷ سوره نور، مشروط به استیناس است و بدون ایجاد آرامش و انس، ارزش دینی ندارد و ممکن است به ناآرامی منجر شود. |
نقد سلامهای غیرمناسب
سلامهایی که بدون توجه به شرایط دیگران و بدون استیناس انجام شوند، نهتنها ارزش دینی ندارند، بلکه گناه محسوب میشوند. مانند تیری که بهجای هدف، به خطا میرود، چنین سلامهایی ممکن است اضطراب یا ناراحتی را به قلب دیگران وارد کنند. این نقد، ضرورت توجه به شرایط اجتماعی و روانی در اعمال دینی را برجسته میکند و با تأکید قرآن کریم بر احترام به حریم دیگران در آیه ۲۷ سوره نور همراستاست.
استیناس: پیشنیاز سلامت و سعادت
استیناس، پایه سلامت وجودی است و سلامت، شرط لازم برای سعادت. این سلسله مراتب، در آیه ۲۷ سوره نور تبیین شده که سلام را متفرع بر استیناس میداند. مانند خاکی حاصلخیز که بذر سلامت را میپروراند، استیناس نیز زمینهساز رشد سلامت و سعادت در فرد و جامعه است. جامعهای که در آن انس و امنیت حاکم باشد، به سوی سعادت الهی رهنمون میشود.
درنگ: استیناس، پایه سلامت وجودی و شرط لازم برای سعادت است که در جامعه اسلامی، انس و امنیت را تضمین میکند. |
جمعبندی بخش چهارم
آیات ۲۳۲ سوره بقره و ۲۷ سوره نور، مفهوم «سلام» را در روابط اجتماعی و خانوادگی تبیین میکنند. تسلیم به معنای واگذاری عادلانه، نفی مردسالاری، و مشروعیت سلام به استیناس، از اصول قرآنی برای سلامت در این ساحتهاست. نقد فرهنگ زورمداری و سلامهای غیرمناسب، ضرورت بازنگری در رفتارهای اجتماعی را آشکار میسازد. استیناس، بهعنوان پایه سلامت و سعادت، نقش محوری در تحقق جامعه اسلامی دارد. این بخش، زمینه را برای جمعبندی نهایی فراهم میآورد.
جمعبندی نهایی
تحلیل مفهوم «سلام» در پرتو درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، عمق حکمت قرآنی را در دعوت به سلامت وجودی و سعادت دنیوی و اخروی آشکار میسازد. «سلام»، بهعنوان اسمی محوری در نظام اسماء الهی، جوهرهای است که تمامی مراتب خلقت را در بر میگیرد. قرآن کریم، با آیاتی نظیر ۴۳ سوره انفال، ۲۳۲ سوره بقره و ۲۷ سوره نور، این مفهوم را بهعنوان پایهای برای سلامت فردی و اجتماعی تبیین میکند. سلامت، در برابر سستی و نزاع، و استیناس بهعنوان پیشنیاز آن، جامعه اسلامی را به سوی تعادل و سعادت هدایت میکنند. نقد فرهنگهای زورمداری، عربدهکشی و ظواهر صوری، ضرورت بازسازی معرفت دینی را برجسته میکند. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآنی و سنت معصومین، راه را برای مطالعات آتی در باب اسماء الحسنی و تحول معنوی هموار ساخته و بر ضرورت بازسازی معرفت دینی و توجه به سلامت در تمامی ساحتهای حیات تأکید میورزد. امید است که این تلاش، چون بذری در خاک معرفت کاشته شود و به شکوفایی علوم الهی و سعادت بشری بینجامد.
با نظارت صادق خادمی |