متن درس
اسما و صفات الهی: تأملی در عذاب و مکافات در نظام قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۸۴)
دیباچه
در گستره بیکران معارف الهی، تأمل در اسمای حسنی و صفات کمالی پروردگار، چونان چراغی فروزان، راهنمای پژوهشگران حکمت و سالکان حقیقتجو است. مفهوم عذاب، به مثابه یکی از صفات کمالی الهی، در نظام قرآنی، نه تنها جلوهای از عدالت و حکمت بینهایت حقتعالی را به نمایش میگذارد، بلکه بازتابی از نظاممندی ذاتی خلقت و پیوند ناگسستنی میان اعمال انسانی و مکافات آنهاست. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای عمیق و ژرف آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۵۸۴، با رویکردی قرآنی، فلسفی و جامعهشناختی، به کاوش در این صفت کمالی میپردازد. عذاب، در این دیدگاه، نه صرفاً مجازاتی خارجی یا ابزاری برای تربیت، بلکه ضرورتی وجودی است که چونان میوهای از درخت اعمال انسان به بار مینشیند.
بخش نخست: نقد نظامهای جزایی بشری و چالشهای پذیرش عذاب
فقدان منطق علمی و الهی در نظامهای جزایی
نظامهای جزایی بشری، از دوران باستان تا عصر حاضر، اغلب فاقد منطق علمی، وحیانی یا الهی بوده و بر اساس سلیقهها و منافع گروههای حاکم شکل گرفتهاند. این نظامها، به جای استوار شدن بر بنیانهای حکمت و عدالت، تحت تأثیر اهرمهاای قدرت، اقتصاد یا دین، مجازاتهایی را اعمال کردهاند که نه تنها عادلانه نبوده، بلکه به انزجار عمومی از مفهوم عذاب و مکافات دامن زده است. به تمثیلی، این نظامها چونان باغبانی ناآگاهند که به جای هرس دقیق شاخههای ناسالم، با تبر خویشتن به ریشه درخت عدالت ضربه میزنند.
وَالَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَهَ غَافِلًاَلَرَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ (إبراهيم: ٤٤٢٢)
: و گمان مبر که خدا از آنچه ستمگران انجام میدهند غافل است.
این آیهآيه از قرآن کریم، بر نظارت بیکران الهی بر اعمال انسانها و ضرورت اجرای عدالت تأکید دارد. برخلاف نظامهای بشری که مجازات را به ابزاری برای تثبیت قدرت بدل کردهاند، نظام قرآنی عذاب را در چارچوبی عادلانه و حکیمانه قرار میدهد. فقدان منطق الهی در مجازاتهای بشری، به انکار اصل مکافات اعمال در میان برخی انسانها انجامیده است.
درنگ: نظامهای جزایی بشری، به دلیل فقدان منطق علمی و الهی و وابستگی به سلیقه و قدرت، به انزجار از مفهوم عذاب و انکار مکافات اعمال منجر شدهاند. |
انانکار عذاب در دنیای مدرن
اجرای نادرست و ظالمانه عذاب توسط حاکمان در طول تاریخ، به ویژه در نظامهای بشری، سبب شده است که برخی انسانها اصل مکافات اعمال را بدهیند و معتقد شوند که عذاب نباید در نظام هستی جایگاهی داشته باشد. این انکار، ریشه در سوءاستفادههای تاریخی از مجازات و ناکامی نظامهای بشری در اجرای عدالت دارد.
جَزَرَاءَاءُ سَيِّئَةٍ سَيْيِّئَةٌ مِثْلُهَهَا (الشوروورَى: ٤٠٤٠)
: جزای بدی، بدیای همانند آن است.
این اگهآيه، بر تناسب میان عمل و جزای آن تأکید دارد و نشان میدهد که عذاب در نظام قرآنی، نه از سر ظلم، بلکه به اقتضای عدالت و حکمت الهی است. انکار عذاب در دنیای مدرن، نتیجه غفلت از این تناسب و تجربه تاریخی مجازاتهای غیرعادلانه است. به تمثیلی، این انکار چونان رد سایهای است که از جسم عمل جدا نمیشود، تنها به دلیل ندیدن پیوند ذاتی میان آن دو.
درنگ: انکار عذاب در دنیای مدرن، نتیجه اجرای ظالمانه مجازاتها در نظامهای بشری و غفلت از تناسب ذاتی میان عمل و جزا در نظام قرآنی است. |
جمعبندی بخش نخست
بخش پیشین به نقد نظامهای جزایی بشری و چالشهای پذیرش عذاب در دنیای مدرن پرداخت. این نظامها، به دلیل فقدان منطق علمی و الهی و وابستگی به سلیقه و قدرت، نه تنها عدالت را محقق نساختهاند، بلکه به انزجار و انکار عذاب در میان انسانها دامن زده است. قرآن کریم، با تأکید بر نظارت الهی و تناسب میان عمل و جزا، عذاب را در چارچوبی حکیمانه و عادلانه قرار میدهد. این بخش، زمینه را برای بررسی تنوع انسانی در مواجهه با عذاب و تحلیل قرآنی آن در بخشهای بعدی فراهم میآورد.
بخش دوم: تنوع انسانی در مواجهه با عذاب و نقد رویکردها
چهار دسته انسانی در مواجهه با عذاب
انسانهای عصر مدرن، در مواجهه با مفهوم عذاب، به چهار دسته متمایز تقسیم میشوند، که هر یک به دلیل ویژگیهای روانشناختی و جامعهشناختی خاص خود، رویکردی متفاوت به این صفت کمالی الهی دارند:
- صامت: اکثریت خاموش که تحت تأثیر اهرمهاای اقتصادی، دینی یا سیاسی، چونان کیسههای شن در دست حاکمان، بیصدا و منفعلاند.
- منمفعل فعل (زخمی): افرادی که به دلیل آسیبهای اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی، نسبت به عذاب حساسیت منفی دارند و از آن گریزانند.
- نرم و لطیف: انسانهایی با ذات آرام و ملایم که به دلیل لطافت ذاتی، با هرگونه خشونت و عذاب، حتی اگر عادلانه باشد، مخالفت میورزند.
- رادیکال: کسانی که زندگی را میدان مبارزه و جهاد میدانند و نرمش را نفی میکنند، گویی عذاب و خشونت را ذات حیات میپندارند.
وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا (البقرة: ١٤٨)
: و برای هر کس جهتی است که به سوی آن روی میآورد.
این آيه، بر تنوع دیدگاههای انسانی تأکید دارد. هر دسته، به اقتضای تجربهها و طبیعت خویش، عذاب را به گونهای متفاوت درک میکند. این تنوع، اجرای نظام عذاب قرآنی را در جوامع مدرن پیچیده ساخته است. به تمثیلی، انسانها در برابر عذاب، چونان مسافرانیاند که در گذرگاهی واحد، هر یک به سوی مقصدی متفاوت گام برمیدارند.
درنگ: تنوع انسانی در مواجهه با عذاب، شامل صامت، منفعل، نرم و رادیکال، اجرای نظام قرآنی را در جوامع مدرن پیچیده ساخته است. |
نقد روحیه منفعل و نرم
انسانهای منفعل، که به دلیل آسیبهای گذشته زخمی شدهاند، و انسانهای نرم، که به سبب ذات لطیف خویش از خشونت گریزاناند، اغلب با عذاب، حتی اگر عادلانه باشد، مخالفت میورزند. این مخالفت، گاه به تضعیف نظامهای اجتماعی و آموزشی منجر میشود. برای نمونه، استاد الهی، که از روفوزه کردن دانشجویان پرهیز میکرد، با لطافتی افراطی، به جایگاه علمی دانشگاه آسیب رساند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ (النساء: ١٣٥)
: ای کسانی که ایمان آوردهاید، به عدالت پایدار باشید.
این آيه، بر ضرورت اجرای عدالت، حتی در برابر نرمش افراطی، تأکید دارد. روحیه منفعل و نرم، اگرچه از سر لطافت یا تجربه آسیب است، نمیتواند جایگزین عدالت شود. به تمثیلی، این روحیه چونان نسیمی است که گرچه دلانگیز، قادر به استوار نگه داشتن بنای عدالت نیست.
درنگ: روحیه منفعل و نرم، گرچه از لطافت یا آسیب سرچشمه میگیرد، نمیتواند جایگزین اجرای عدالت عذاب قرآنی شود. |
نقد روحیه رادیکال
انسانهای رادیکال، که زندگی را صرفاً مبارزه و جهاد میپندارند و شعار «الحیاة عقیدة و جهاد» را سرلوحه خویش قرار دادهاند، عذاب و خشونت را ذات حیات میدانند. این دیدگاه، که نمونه آن در گروههایی چون طالبان دیده میشود، بیمارگونه و با حکمت قرآنی ناسازگار است.
وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ (الأنعام: ١٥١)
: و به کارهای زشت، چه آشکار و چه پنهان، نزدیک نشوید.
این آيه، بر پرهیز از افراط و خشونت غیرعادلانه تأکید دارد. روحیه رادیکال، که نرمش و رحمت را نفی میکند، با نظام قرآنی که عذاب را در کنار رحمت قرار میدهد، همخوانی ندارد. به تمثیلی، این روحیه چونان آتشی است که به جای گرما بخشیدن، جنگل هستی را به خاکستر بدل میکند.
درنگ: روحیه رادیکال، با تأکید بر خشونت و نفی نرمش، بیمارگونه و با حکمت قرآنی که عذاب را با رحمت همراه میکند، ناسازگار است. |
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم به بررسی تنوع انسانی در مواجهه با عذاب و نقد رویکردهای منفعل، نرم و رادیکال پرداخت. انسانها، به دلیل تفاوتهای روانشناختی و جامعهشناختی، در چهار دسته صامت، منفعل، نرم و رادیکال جای میگیرند، که هر یک عذاب را به گونهای متفاوت درک میکنند. روحیه منفعل و نرم، گرچه از لطافت یا آسیب سرچشمه میگیرد، نمیتواند جایگزین عدالت شود، و روحیه رادیکال، با تأکید بر خشونت، با حکمت قرآنی ناسازگار است. این بخش، زمینه را برای تحلیل نقش دولتها و تنوع عذاب در قرآن کریم فراهم میآورد.
بخش سوم: نقش دولتها و تنوع عذاب در نظام قرآنی
خشونت دولتی: ریشه انزجار از عذاب
دولتها، از دوران باستان تا عصر مدرن، همواره با خشونت و قلدری، مجازاتهایی را اعمال کردهاند که به جای عدالت، به انزجار از مفهوم عذاب دامن زده است. زندانهای پر از انسان، چه در دولتهای بدوی و چه در نظامهای پیشرفته، گواهی بر این مدعاست که حاکمان، به جای اجرای عدالت، از مجازات به عنوان ابزاری برای تثبیت قدرت بهره بردهاند.
ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ (الروم: ٤١)
: فساد در خشکی و دریا بهخاطر آنچه دستهای مردم فراهم آورده پدیدار شد.
این آيه، فساد و ظلم حاکمان را نتیجه اعمال بشر میداند. خشونت دولتی، که گاه در قالب زندانها و مجازاتهای غیرعادلانه بروز مییابد، به رد مفهوم عذاب در میان انسانها انجامیده است. به تمثیلی، این خشونت چونان بادی است که به جای پاکسازی هوا، گرد و غبار ظلم را در فضای هستی پراکنده میسازد.
درنگ: خشونت دولتی، با اعمال مجازاتهای غیرعادلانه، به انزجار از مفهوم عذاب دامن زده و آن را از جایگاه عدالت به ابزاری برای قدرت بدل کرده است. |
تنوع عذاب در قرآن کریم: نشانه حکمت الهی
قرآن کریم، با ذکر 371 مورد عذاب، تنوع بینظیری در انواع آن ارائه میدهد، از جمله عذاب طبیعی، انسانی، عادلانه، غیرعادلانه، دنیوی، اخروی، شدید، الیم، مقیم و حريق. این تنوع، نشانه احاطه علمی و حکمت بیکران الهی است، که هیچ نظام حقوقی بشری به آن دست نیافته است.
وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ (البقرة: ١٠)
: و برایشان عذابی دردناک است بهخاطر آنکه دروغ میگفتند.
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا (النمل: ٢١)
: او را به عذابی سخت عذاب میکنم.
این آیات، نمونهای از تنوع عذاب در قرآن کریماند. عذاب، گاه به دلیل کذب و گاه به اقتضای حکمت، به اشکال گوناگون ظاهر میشود. این تنوع، نشاندهنده آن است که عذاب در نظام قرآنی، نه یکنواخت، بلکه متناسب با عمل و شرایط انسانهاست. به تمثیلی، عذابهای قرآنی چونان رنگهای گوناگون در تابلوی خلقتاند که هر یک به جای خویش، زیبایی عدالت الهی را به نمایش میگذارند.
درنگ: تنوع 371 مورد عذاب در قرآن کریم، از طبیعی تا اخروی، نشانه حکمت الهی و احاطه علمی آن است که هیچ نظام بشری به آن دست نیافته است. |
عذاب قرآنی: عادلانه و آگاهانه
عذاب در نظام قرآنی، برخلاف مجازاتهای بشری، آگاهانه، عادلانه و متناسب با عمل انسان است. این عذاب، با ارشاد مقدماتی همراه است و هرگز بدوی یا غیرآگاهانه نیست.
وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا (الإسراء: ١٥)
: و ما تا زمانی که پیامبری برنینگیزیم، عذابکننده نیستیم.
این آيه، بر لزوم ارشاد قبل از عذاب تأکید دارد. عذاب قرآنی، تنها پس از آگاهی انسان و با تناسب با عمل او اعمال میشود. این ویژگی، آن را از مجازاتهای بشری که اغلب غیرعادلانه و بدون ارشاد است، متمایز میکند. به تمثیلی، عذاب قرآنی چونان جراحی دقیقی است که پس از تشخیص کامل، تنها به درمان بیماری عمل میپردازد.
درنگ: عذاب قرآنی، آگاهانه، عادلانه و با ارشاد مقدماتی است و هرگز بدوی یا غیرمتناسب با عمل انسان نیست. |
نرمش در برابر خشونت: ماندگاری حکمت قرآنی
در نظام قرآنی، نرمش، که نمونه آن در رویکرد حضرت عیسی (ع) دیده میشود، ماندگار است، در حالی که خشونت، حتی اگر از زبان پیامبری چون سلیمان (ع) باشد، گذراست و با حکمت الهی همخوانی کمتری دارد.
إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ (المائدة: ١١٨)
: اگر عذابشان کنی، بندگان تو هستند.
این آيه، بر نرمش حضرت عیسی (ع) در برابر عذاب تأکید دارد. در مقابل، لحن خشن سلیمان (ع) در «لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا» (النمل: ٢١)، گرچه در جایگاه خود معنا دارد، ماندگاری کمتری یافته است. نرمش، چونان جویباری است که به آرامی، اما پیوسته، زمین عدالت را سیراب میکند، در حالی که خشونت، چونان سیلی است که گاه ویرانگر میشود.
درنگ: نرمش قرآنی، مانند رویکرد حضرت عیسی (ع)، ماندگار است، در حالی که خشونت، حتی از پیامبران، با حکمت الهی کمتر همخوانی دارد. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم به بررسی نقش دولتها در انزجار از عذاب و تنوع و حکمت عذاب در نظام قرآنی پرداخت. خشونت دولتی، با مجازاتهای غیرعادلانه، به رد مفهوم عذاب منجر شده است. قرآن کریم، با 371 مورد عذاب، تنوعی بینظیر ارائه میدهد که نشانه حکمت الهی است. عذاب قرآنی، آگاهانه و عادلانه است و با ارشاد همراه میشود. نرمش، برخلاف خشونت، ماندگار است و با حکمت قرآنی همخوانی دارد. این بخش، زمینه را برای بررسی ناکامیهای مسلمین و راهکارهای قرآنی در بخش بعدی فراهم میآورد.
بخش چهارم: ناکامی مسلمین و راهکارهای قرآنی
ناکامی مسلمین در اجرای نظام عذاب قرآنی
مسلمین، به دلیل فقدان دانش عمیق قرآنی و نبود مجریان عادل، نتوانستهاند نظام عذاب قرآنی را به درستی اجرا کنند. تفاسیر اسلامی، اغلب فاقد تحلیل عمیق آیاتاند و به داستان و روایت بسنده کردهاند، و مجریان، فاقد عدالت لازم برای اجرای احکام الهی بودهاند.
إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ (الإسراء: ٩)
: بهدرستی که این قرآن به راهی که استوارتر است هدایت میکند.
این آيه، بر هدایتگری قرآن تأکید دارد. فقدان دانش عمیق قرآنی و مجریان عادل، مانع اجرای احکام الهی شده است. به تمثیلی، این ناکامی چونان تلاش برای ساخت بنایی باشکوه بدون نقشه و معمار است که جز به ویرانهای نمیرسد.
درنگ: فقدان دانش عمیق قرآنی و مجریان عادل، مانع اجرای نظام عذاب قرآنی در جوامع اسلامی شده است. |
راهکار: سرمایهگذاری علمی بر قرآن کریم
تنها راه برونرفت از بحران عذاب و مکافات، سرمایهگذاری علمی و تحقیقاتی بر قرآن کریم، بستهبندی دانش آن، و ارائه آن به جهانیان است. این پژوهشها باید با تحلیل عمیق آیات، تبیین نظامهای حقوقی و اجتماعی قرآن، و ارائه آنها به دانشمندان و غیر دانشمندان، باشد.
قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ (يوسف: ١٠٨)
: بگو این راه من است که با بصیرت به سوی خدا دعوت میکنم.
این آيه، بر دعوت آگاهانه به سوی قرآن تأکید دارد. ارائه «هزار شهر قرآن» به عنوان مجموعهای از دانش قرآنی، میتواند به کاهش مشکلات جهانی منجر شود و قرآن کریم را بهعنوان کتاب تمدن، سلامت و حقوق معرفی کند. به تمثیلی، این سرمایهگذاری چونان کاشت بذری است که در خاک آگاهی جهانیان، درختی تناور از عدالت و حکمت خواهد رویاند.
درنگ: سرمایهگذاری علمی بر قرآن کریم و ارائه دانش آن به جهانیان، تنها راه حل بحران عذاب و مکافات است. |
نقش امام زمان (عج) و استمرار نبوت
امام زمان (عج)، با اجرای نظام قرآنی، چالشهای دینی را اصلاح میکند، اما دین جدیدی نمیآورد. ایشان، علفهای هرز و چالشهای انحرافی را از دین حذف میکند تا حکمت قرآنی به درستی اجرا شود.
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ (الأنبياء: ١٠٧)
: و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.
این آيه، بر رحمتمحوری هدایت الهی تأکید دارد. امامت، استمرار نبوت است و با اجرای قرآن کریم، نظام عذاب و مکافات را در مسیر عدالت حکیمانه قرار میدهد. به تمثیلی، امام زمان (عج)، چون باغبانی است که شاخههای ناسالم دین را هرس میکند تا درخت حکمت الهی بار دیگر بهار عدالت را به ارمغان آورد.
درنگ: امام زمان (عج)، با اجرای نظام قرآنی و حذف چالشهای انحرافی، عذاب و مکافات را در مسیر عدالت حکیمانه قرار میدهد. |
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم به ناکامی مسلمین در اجرای نظام عذاب قرآنی، و راهکارهای قرآنی برای رفع این بحران پرداخت. فقدان دانش عمیق قرآنی و مجریان عادل، مانع اجرای احکام الهی شده است. سرمایهگذاری علمی بر قرآن کریم و ارائه آن به جهانیان، میتواند قرآن را بهعنوان کتاب تمدن معرفی کند. امام زمان (عج)، با اصلاح چالشهای دینی، نظام قرآنی را احیا میکند. این بخش، زمینه را برای نتیجهگیری کلی فراهم میآورد.
نتیجهگیری کلی
عذاب، به مثابه صفتی کمالی در اسمای حسنی، در نظام قرآنی، جلوهای از عدالت، حکمت و رحمت الهی است. این صفت، نه به ظلم، بلکه به اقتضای عمل انسان، با تنوع بینظیر (۳۷۱ مورد)، در قالبهای طبیعی، انسانی، دنیوی و اخروی ظهور مییابد. نظامهای بشری، به دلیل فقدان منطق الهی، با مجازاتهای ظالمانه، به انزجار و انکار عذاب منجر شدهاند. انسانها، در چهار دسته صامت، منفعل، نرم و رادیکال، با عذاب به گونهای متفاوت مواجه میشوند، و خشونتهای دولتی، این انزجار را تشدید کرده است. مسلمین، به دلیل فقدان دانش عمیق و مجریان عادل، در اجرای نظام عذاب قرآنی ناکام ماندهاند. راهکار، سرمایهگذاری علمی بر قرآن کریم و ارائه دانش آن به جهانیان است، که با اصلاح چالشها توسط امام زمان (عج)، به احیای نظام قرآنی منجر خواهد شد. نرمش قرآنی، برخلاف خشونت، ماندگار است و با حکمت الهی همخوانی دارد. این کتاب، عذاب را چون رقص عدالت در تارهای خلقت معرفی میکند، که با رحمت و حکمت، به سوی کمال انسان پیش میرود.
با نظارت صادق خادمی |