متن درس
اسما و صفات الهی: سلامت، زیربنای سلوک و اصلاح جامعه
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۷۱)
مقدمه: سلامت، جوهره وجود الهی و انسان
در گستره معارف الهی و عرفان عملی، سلامت به مثابه نوری درخشان، زیربنای همه صفات الهی و انسانی است. این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۶۷۱، به تبیین جایگاه والای سلامت بهعنوان صفت ذاتی خداوند و بنیان سلوک فردی و اجتماعی میپردازد. سلامت، نهتنها وصف ذاتی پروردگار است، بلکه محور اصلاح ساختارهای تربیتی، اجتماعی، و معنوی بشر به شمار میرود.
بخش اول: سلامت، صفت ذاتی خداوند و امالائمه اسما
تبیین جایگاه سلامت در اسما الحسنی
در نظام عرفانی و الهیاتی، سلامت بهعنوان صفتی ذاتی، بنیاد همه صفات الهی قرار میگیرد. خداوند، موجودی حیّ و سالم است که حیات او در آیات قرآن کریم با صفت قیوم توصیف شده است:
هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ
(بقره: ۲۵۵، : «او زنده پاینده است»). سلامت، به مثابه جوهری که حیات الهی را از هر نقص و کاستی مبرا میسازد، مقدم بر صفاتی چون علم و قدرت است. برخلاف دیدگاه سنتی علما که سلامت را در انتهای اسما الحسنی قرار دادهاند، این صفت بهعنوان «امالائمه الاسما الالهیه» (مادر اسمای الهی) معرفی میشود، زیرا بدون سلامت، علم و قدرت الهی فاقد معنا و اثر خواهند بود.
در عرفان عملی، سالک با تأمل در اسم «سلام» درمییابد که سلامت، پلی است میان وجود محدود انسانی و ذات بیکران الهی. این شناخت، او را به سوی خودسازی و تقویت جسم و روان سوق میدهد تا در مسیر کمال، به معرفتی عمیقتر دست یابد.
نقد غفلت از سلامت در فرهنگ دینی
یکی از انحرافات فرهنگی در جوامع دینی، کمتوجهی به صفت سلامت و تقدم آن بر سایر صفات است. علمای سنتی، با تمرکز بر صفاتی چون علم و قدرت، از سلامت غافل شدهاند و آن را در مرتبهای فروتر قرار دادهاند. این غفلت، به مثابه کاشتن بذری در خاکی ناسالم است که میوهای ناقص و بیمار به بار میآورد. در حالی که خداوند در قرآن کریم خود را از هر گونه ستم و نقص مبرا دانسته است:
لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ
(انفال: ۵۱، : «او به بندگان ستمکار نیست»). این آیه نشان میدهد که خداوند، موجودی سالم است که هیچ ظلم و نقصی در ذاتش راه ندارد، و انسان نیز باید با پیروی از این صفت، خود را از کژیها و بیماریها پاک سازد.
جمعبندی بخش اول
سلامت، بهعنوان صفتی ذاتی و بنیادین، نهتنها در اسما الحسنی جایگاه ویژهای دارد، بلکه محور سلوک عرفانی و معرفت الهی است. سالک با شناخت این صفت و تقویت آن در وجود خویش، به سوی کمال هدایت میشود. نقد فرهنگ دینی که سلامت را در حاشیه قرار داده، ضرورت بازنگری در اولویتهای تربیتی و معنوی را آشکار میسازد.
بخش دوم: خسران انسانی و نقش تربیت در رهایی از آن
طبیعت انسان و انحرافات غیرطبیعی
انسان، بهعنوان موجودی جمعي با ظرفیتهای گسترده، از سوی خداوند با قابلیتهای والایی آفریده شده است:
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا
(انسان: ۳، : «ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس»). با این حال، نابسامانیها و کژیهای انسانی، از جمله معصیت و خسران، نتیجه انحرافات غیرطبیعی است که از فقدان تربیت صحیح یا عدم پیروی از مربیان الهی (انبیا و اولیا) نشأت میگیرد. این انحرافات، به تشدید خسران تا ۶۰ تا ۸۰ درصد بیش از حد طبیعی منجر شده است، که به مثابه وزنی غیرعادی (مانند انسانی با ۴۰۰ کیلوگرم وزن) است که دیگر نمیتوان آن را صرفاً چاقی نامید، بلکه بیماری و نقصی عمیق است.
نقش مربیان الهی و مسئولیت انسان
فقدان مربیان شایسته یا عدم توجه به هدایت انبیا، انسان را در گرداب خسران فرو برده است. این وضعیت، به مثابه بیماریای است که اگر درمان نشود، روزبهروز وخیمتر میشود. خداوند، انسان را با اراده و اختیار آفریده و مسئولیت انحرافات را بر عهده او نهاده است. این اختیار، همانند شمشیری دو لبه است که میتواند به سوی کمال یا خسران هدایت شود. انسان نمیتواند نابسامانیهای خود را به خداوند نسبت دهد، زیرا پروردگار ظالم نیست و جهان را به گونهای خلق نکرده که ذاتاً معیوب باشد. این انحرافات، نتیجه انتخابهای نادرست بشر است.
جمعبندی بخش دوم
خسران انسانی، نتیجه انحراف از طبیعت الهی و فقدان تربیت صحیح است. انسان با اختیار خود، مسئول اصلاح این کژیهاست. پیروی از مربیان الهی و تقویت سلامت، راه رهایی از این خسران و بازگشت به فطرت پاک انسانی است.
بخش سوم: تقدم سلامت بر علم و ایمان
سلامت، زیربنای علم و ایمان
سلامت، به مثابه ریشهای است که درخت علم و ایمان از آن تغذیه میکند. انسان ناسالم، مانند زمینی خشک و بیحاصل است که هیچ بذری در آن به بار نمینشیند. درسگفتار تأکید دارد که بدون سلامت، علم و ایمان بیثمرند. برای مثال، انسانی که از بیماریهای جسمی رنج میبرد، نمیتواند از دانش خود بهرهای ببرد یا ایمانی استوار داشته باشد. این اصل، در قرآن کریم نیز بازتاب یافته است:
أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
(رعد: ۲۸، : «آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد»). سلامت روان و جسم، شرط لازم برای آرامش قلب و پذیرش ایمان است.
نقد اولویتهای اجتماعی و تخصیص بودجه
درسگفتار، ساختارهای اجتماعی کنونی را به دلیل تخصیص نادرست منابع به شدت نقد میکند. در حالی که بسیاری از جوامع، بودجههای کلان را صرف آموزش، نظامیگری، یا اکتشافات فضایی میکنند، سلامت به حاشیه رانده شده است. این وضعیت، مانند ساختن بنایی باشکوه بر پایهای سست است که فروپاشی آن حتمی است. در یک جامعه اسلامی، وزارتخانههای بهداشت، تغذیه، روانشناسی، و طب باید در اولویت قرار گیرند تا از کودکی (۲-۳ سالگی) سلامت به افراد آموزش داده شود. این آموزش، مانند کاشتن بذری سالم در خاکی حاصلخیز است که میوهای شیرین و ماندگار به بار میآورد.
جمعبندی بخش سوم
سلامت، زیربنای علم و ایمان است و بدون آن، هیچ کمالی به دست نمیآید. نقد تخصیص نادرست منابع در جوامع نشان میدهد که بازنگری در اولویتهای اجتماعی و تمرکز بر سلامت، ضرورتی اجتنابناپذیر است. جامعه اسلامی باید با آموزش سلامت از کودکی، بنیانهای سلوک معنوی و پیشرفت مادی را استوار سازد.
بخش چهارم: نقد فرهنگ دینی مبتنی بر ترس و تقلید
ترس، مانع ایمان حقیقی
تأکید بیشازحد بر عباداتی مانند نماز، بدون توجه به سلامت و طهارت، به ایمانی سطحی و بیمارگونه منجر شده است. درسگفتار، افرادی را که از ترس کفر یا مجازات به عبادت روی میآورند، اما در سایر امور معصیت میکنند، نقد میکند. این وضعیت، مانند نقاشی دیواری زیبا بر دیواری ترکخورده است که با اولین تکان فرو میریزد. طهارت و سلامت، مقدم بر عبادت است:
لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ
. بدون طهارت جسمی و روحی، عبادت ارزش خود را از دست میدهد.
نقد عبادتهای صوری و ضرورت طهارت
درسگفتار، عبادتهای صوری را که بدون طهارت و سلامت انجام میشوند، مانند آبی گلآلود میداند که نهتنها پاک نمیکند، بلکه آلودگی را گسترش میدهد. طهارت، مانند جویباری زلال است که روح و جسم را شستوشو میدهد و زمینهساز عبادتی خالص میشود. این اصل، در عرفان عملی به سالک میآموزد که پیش از هر عبادتی، باید جسم و روان خود را از هر آلودگی پاک سازد.
جمعبندی بخش چهارم
فرهنگ دینی مبتنی بر ترس و تقلید، ایمانی ناسالم و بیثمر به بار میآورد. طهارت و سلامت، بهعنوان پیشنیاز عبادت، باید در اولویت قرار گیرند تا سالک به ایمانی خالص و پایدار دست یابد.
بخش پنجم: بازسازی ساختارهای اجتماعی بر پایه سلامت
ضرورت وزارتخانههای سلامتمحور
درسگفتار، ساختارهای اجتماعی کنونی را که از فرهنگهای غیراسلامی وام گرفته شدهاند، مانند لباسی ناهمگون میداند که بر تن جامعه اسلامی نمینشیند. در یک جامعه اسلامی، وزارتخانههای بهداشت، تغذیه، روانشناسی، و طب باید در صدر اولویتها قرار گیرند. این وزارتخانهها، مانند ستونهای استواری هستند که بنای جامعه را برپا نگه میدارند. آموزش سلامت از کودکی، مانند کاشتن نهالی است که در آینده درختی تنومند و پرثمر خواهد شد.
نقد آموزش پزشکی کنونی
آموزش پزشکی کنونی، که بر حفظ فرمولها و داروهای خارجی متمرکز است، مانند یادگیری طوطیوار است که فاقد عمق و اصالت است. درسگفتار تأکید دارد که آموزش طب باید از کودکی آغاز شود و بر اصول تغذیه، بهداشت، و روانشناسی متمرکز باشد. این آموزش، مانند نوری است که تاریکی بیماری و ناسالمی را از جامعه میزداید.
جمعبندی بخش پنجم
بازسازی ساختارهای اجتماعی بر پایه سلامت، ضرورتی برای تحقق جامعه اسلامی است. وزارتخانههای سلامتمحور و آموزش طب از کودکی، زیربنای جامعهای سالم و پویا هستند که میتواند به سوی کمال حرکت کند.
بخش ششم: سلامت جسم و روان، کلید رهایی از ترس
ارتباط جوارح و جوانح
درسگفتار، مشکلات جوانحی (باطنی، مانند ترس و اضطراب) را معلول ناسالمی جوارح (ظاهری، مانند بیماریهای جسمی) میداند. بدن ناسالم، مانند زمینی مسموم است که روان را نیز آلوده میکند. ورزش، تغذیه صحیح، و بهداشت، مانند جویبارهایی زلال هستند که جسم و روان را پاک میسازند:
فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
(بقره: ۳۸، : «پس هر کس از هدایتم پیروی کند، نه ترسی بر اوست و نه اندوهگین میشود»).
نقش ورزش در سلامت و شجاعت
ورزش، بهویژه ورزشهای رزمی، مانند سپری است که انسان را از ضعف و ترس محافظت میکند. درسگفتار تأکید دارد که ورزش حرفهای مضر است، اما نرمش متعادل، بدن را از خشکی و بیماری نجات میدهد:
أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ
(انفال: ۶۰، : «برای آنها هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید»). انسان قوی و سالم، مانند کوهی استوار است که هیچ طوفانی آن را به لرزه درنمیآورد.
جمعبندی بخش ششم
سلامت جسم و روان، کلید رهایی از ترس و اضطراب است. ورزش و تغذیه صحیح، مانند کلیدهایی هستند که قفلهای ناسالمی را باز میکنند و سالک را به سوی شجاعت و آرامش هدایت میکنند.
بخش هفتم: نقش علما در هدایت جامعه سالم
نقد ضعف و ناسالمی علما
درسگفتار، علما را به دلیل ضعف جسمی و وابستگی به محفوظات، مانند درختانی بیریشه میداند که در برابر بادهای مخالف فرو میریزند. عالم باید سالم، قوی، و رزمیکار باشد تا بتواند از حق و جامعه دفاع کند:
وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا
(طلاق: ۲، : «و هر کس از خدا پروا کند، برایش راه خروجی قرار میدهد»). عالم سالم، مانند مشعلی است که تاریکی جهل و ظلم را روشن میکند.
ضرورت آموزش رزمی برای علما
آموزش رزمی برای علما، مانند زرهی است که آنها را در برابر دشمنان و ظالمان محافظت میکند. درسگفتار، با ذکر مثالهایی از علمای ضعیف که مورد حمله قرار گرفتهاند، ضرورت قدرت و سلامت را برای دفاع از حق و جامعه تأکید میکند. عالم رزمیکار، مانند سرداری است که در میدان معرفت و هدایت، از جامعه پاسداری میکند.
جمعبندی بخش هفتم
علما، بهعنوان هدایتگران جامعه، باید سالم، قوی، و رزمیکار باشند تا بتوانند از حق و جامعه دفاع کنند. ضعف و ناسالمی، آنها را از رسالتشان بازمیدارد و جامعه را در تاریکی جهل و ظلم فرو میبرد.
بخش هشتم: آزادی کودکان و سلامت روانی
تربیت آزاد و سلامت روان
تربیت سختگیرانه کودکان، مانند قفسی است که روح و روان آنها را در بند میکشد. درسگفتار تأکید دارد که کودکان باید در محیطی آزاد رشد کنند تا از ترس و اضطراب رها شوند:
فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
(بقره: ۶۲، : «نه ترسی بر آنهاست و نه اندوهگین میشوند»). این آزادی، مانند بادی ملایم است که نهال وجود کودک را به سوی رشد و شکوفایی هدایت میکند.
نقد فشارهای اجتماعی بر کودکان
فشارهای اجتماعی بر کودکان، مانند بارانی سیلآسا است که نهالهای نوپا را در هم میشکند. درسگفتار، ملاحظههای بیجا از والدین، معلمان، و جامعه را نقد میکند و خواستار محیطی آزاد و سالم برای رشد کودکان است. این محیط، مانند باغی پربار است که استعدادهای کودک را شکوفا میسازد.
جمعبندی بخش هشتم
آزادی کودکان در محیطی سالم، کلید سلامت روانی و جسمی آنهاست. تربیت آزاد و محبتآمیز، مانند خاکی حاصلخیز است که نهال وجود کودک را به درختی تنومند تبدیل میکند.
بخش نهم: قرآن کریم، کتاب علمی برای سلامت
تحلیل خوف در قرآن کریم
قرآن کریم، مانند آزمایشگاهی علمی است که خوف و ترس را با تنوع و دقت تحلیل کرده و راهکارهایی برای رهایی از آن ارائه میدهد:
فَمَنْ تَقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
(اعراف: ۳۵، : «پس هر کس تقوا پیشه کند و اصلاح کند، نه ترسی بر اوست و نه اندوهگین میشود»). آیات متعدد «لا خوف علیهم»، انسان سالم را از ترس و اندوه آزاد میکنند و او را به سوی ایمان و علم هدایت مینمایند.
قرآن کریم، راهنمای سلامت و کمال
قرآن کریم، مانند مشعلی است که مسیر سلامت و کمال را روشن میکند. درسگفتار، با اشاره به آیات متعدد، تأکید دارد که انسان سالم، از ترس و اضطراب آزاد است و به ایمانی استوار دست مییابد. این کتاب الهی، مانند پزشکی حاذق است که بیماریهای روحی و جسمی بشر را درمان میکند.
جمعبندی بخش نهم
قرآن کریم، کتابی علمی و پیشرفته برای رهایی از ترس و ناسالمی است. سالک با مطالعه و عمل به آیات آن، میتواند جسم و روان خود را سالم سازد و به سوی کمال حرکت کند.
نتیجهگیری نهایی
این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، سلامت را بهعنوان صفت ذاتی خداوند و زیربنای سلوک فردی و اجتماعی معرفی کرد. سلامت، مانند جویباری زلال است که حیات الهی و انسانی را سیراب میکند و بدون آن، علم و ایمان بیثمر میمانند. نقد فرهنگ دینی مبتنی بر ترس، ساختارهای اجتماعی ناکارآمد، و ضعف علما، ضرورت بازنگری در اولویتهای تربیتی و اجتماعی را آشکار ساخت. جامعه اسلامی باید با تأسیس وزارتخانههای سلامتمحور و آموزش سلامت از کودکی، بنیانهای خود را استوار سازد. قرآن کریم، بهعنوان کتابی علمی، راهنمایی جامع برای رهایی از ترس و ناسالمی ارائه میدهد و انسان سالم را به سوی ایمان و کمال هدایت میکند.