در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 35

متن درس





مصباح الانس

مصباح الانس

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه سی و پنج)

دیباچه

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه سی و پنجم مصباح الانس، به تاریخ 28/1/1388، به تبیین و تحلیل مفاهیم بنیادین عرفان اسلامی می‌پردازد. محورهای اصلی این بحث شامل وحدت و کثرت، و جایگاه انسان به‌عنوان اتم المظاهر است. این اثر، با نگاهی عمیق به تمایز وحدت مطلق و نسبی، رابطه اثبات و ثبوت، تقسیم‌بندی اسما به ذاتی و فعلی، و نقد دیدگاه‌های کلامی، ساختار علم عرفان و مبادی آن را بررسی می‌کند.

بخش نخست: وحدت و کثرت در عرفان اسلامی

وحدت: ظرف قوت و کمال

در عرفان اسلامی، وحدت به‌عنوان صفتی الهی، مظهر قوت و کمال بی‌نهایت تلقی می‌شود، در حالی که کثرت، به دلیل پراکندگی و نقص ذاتی‌اش، ظرف ضعف است. وحدت به دو گونه تقسیم می‌شود: مطلق و نسبی. وحدت مطلق، مختص ذات حق است که در آن هیچ‌گونه کثرتی راه ندارد، و وحدت نسبی در مراتب خلقی، مانند انسان و عالم، متجلی است. این تمایز با آیه شریفه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (: بگو اوست خداى یگانه، سوره اخلاص، آیه 1) هم‌خوانی دارد، که بر وحدت مطلق ذات الهی تأکید می‌ورزد. این مفهوم با نظریه وحدت وجود ابن‌عربی سازگار است، که وحدت مطلق را قوت بی‌نهایت و وحدت نسبی را قوتی محدود در مراتب خلقی می‌داند.

درنگ: وحدت مطلق، مختص ذات حق است و قوت بی‌نهایت را در خود دارد، در حالی که وحدت نسبی، به دلیل محدودیت‌های خلقی، قوتی ناقص‌تر را نشان می‌دهد.

وحدت به‌عنوان صفت کمال و واحد به‌عنوان اتم

وحدت، به‌عنوان صفت، مظهر کمال است، اما واحد، که موصوف به وحدت است، کمال کامل‌تری را در خود جای داده است. اصل فلسفی الاثبات فرع الثبوت بیان می‌دارد که اثبات یک صفت، مانند وحدت، مستلزم ثبوت آن در موصوف (واحد) است. به دیگر سخن، وحدت در ذات حق، که واحد مطلق است، به‌صورت اتم محقق می‌شود. این اصل با آیه شریفه اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ (: خدا، جز او معبودی نیست، زنده و پاینده است، سوره بقره، آیه 255) تأیید می‌شود، که بر وحدت و کمال ذات الهی تأکید دارد. این مفهوم با حکمت متعالیه صدرایی هم‌راستاست، که واحد را مبدأ همه کمالات و وحدت را ظهور این کمال در مراتب وجودی می‌داند.

درنگ: واحد، به‌عنوان ذات حق، مبدأ همه کمالات است، و وحدت، به‌عنوان صفت، ظهور این کمال در مراتب وجودی است.

رابطه اثبات و ثبوت

اصل الاثبات فرع الثبوت بیانگر آن است که اثبات یک صفت یا حقیقت در ذهن یا خارج، وابسته به ثبوت آن در نفس‌الامر است. اگر چیزی در حقیقت موجود نباشد، اثبات آن خیالی و باطل خواهد بود. این اصل در نقد عقاید باطل، که ناشی از تصورات نادرست‌اند، کاربرد دارد. آیه شریفه وَمَا هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ (: آنها جز نام‌هایی که شما و پدرانتان بر آنها نهاده‌اید، نیستند، سوره ق، آیه 18) بر بطلان تصورات غیرواقعی تأکید دارد. این دیدگاه با منطق فلسفی ابن‌سینا و صدرا هم‌خوانی دارد، که اثبات حقایق الهی را مستلزم ثبوت آنها در ذات حق می‌داند.

درنگ: اثبات هر صفت یا حقیقتی وابسته به ثبوت آن در نفس‌الامر است، و هرگونه اختلاط خیالی به عقاید باطل منجر می‌شود.

بخش دوم: جایگاه انسان در عرفان اسلامی

انسان: اتم المظاهر و مجمع کثرات

انسان، به‌عنوان اتم المظاهر، کامل‌ترین تجلی الهی است، اما به دلیل مقام جمعی‌اش، کثرات را در خود جای داده است. این امر ممکن است به‌ظاهر با وحدت، که کمال است، ناسازگار به نظر آید. شارح پاسخ می‌دهد که اتم بودن انسان به کثرتش نیست، بلکه به احدیت جمعیه اوست. این دیدگاه با آیه شریفه وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا (: و به آدم همه نام‌ها را آموخت، سوره بقره، آیه 31) تأیید می‌شود، که بر جامعیت انسان در دریافت اسما تأکید دارد. این پاسخ با نظریه انسان کامل ابن‌عربی هم‌راستاست، که انسان را به دلیل احدیت جمعیه، مظهر کامل اسما و صفات الهی می‌داند.

درنگ: اتم بودن انسان به احدیت جمعیه اوست، نه کثرتش، که او را به مظهر کامل اسما و صفات الهی تبدیل می‌کند.

شرافت وحدت و نقد شرافت ملائکه

وحدت، به دلیل کمال ذاتی‌اش، اشرف است. ملائکه، به دلیل فقدان کثرت و نقص، شرافتی بالاتر از عالم مادی دارند، اما اتم نیستند، زیرا فاقد مقام جمعی انسان‌اند. اتم بودن انسان به احدیت جمعیه او بازمی‌گردد. این دیدگاه با آیه شریفه وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً (: و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی قرار می‌دهم، سوره بقره، آیه 30) تأیید می‌شود، که بر خلافت و کمال انسان تأکید دارد.

درنگ: انسان، به دلیل احدیت جمعیه، از ملائکه اشرف و اتم است، گرچه ملائکه از نقص مادی مبرا هستند.

انسان: عالم صغیر و کبیر

انسان، از نظر کمی (جسمانی) عالم صغیر است، اما از نظر کیفی (روحانی و معرفتی) عالم کبیر است. این کیفیت، که ناشی از احدیت جمعیه اوست، اتمیت او را رقم می‌زند. این دیدگاه با آیه شریفه فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ (: پس چه چیز تو را پس از این به تکذیب دین وامی‌دارد؟، سوره تین، آیه 7) تأیید می‌شود، که بر جایگاه والای انسان تأکید دارد. انسان، به‌عنوان عالم صغیر، مظهر همه مراتب وجودی عالم کبیر است.

درنگ: انسان، گرچه از نظر کمی صغیر است، از نظر کیفی عالم کبیر است و اتمیت او به کیفیتش وابسته است.

بخش سوم: اسما و صفات الهی

تقسیم‌بندی اسما به ذاتی و فعلی

اسمای الهی به دو دسته ذاتی و فعلی تقسیم می‌شوند. اسمای ذاتی یا متعینه‌اند (با اثر مشخص، مانند رازق و کریم) یا مستأثره (بدون اثر مشخص). اسمای متعینه از طریق آثارشان در عالم، مانند مخلوق از خالق، شناخته می‌شوند، که این شناخت از پشت حجاب اثر است. این دیدگاه با آیه شریفه وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا (: و نیکوترین نام‌ها از آن خداست، پس او را با آنها بخوانید، سوره اعراف، آیه 180) تأیید می‌شود.

درنگ: اسمای متعینه از طریق آثارشان شناخته می‌شوند، در حالی که اسمای مستأثره در مرتبه غیب الهی باقی می‌مانند.

تمایز عارف و عارف کامل

عارف با علم و کشف به معرفت اسما دست می‌یابد، اما عارف کامل، که محقق حق است، با شهود مستقیم و رویت به این معرفت می‌رسد. این تمایز نشان‌دهنده مراتب عرفانی است. آیه شریفه ذَٰلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ (: این از اخبار غیب است که به تو وحی می‌کنیم، سوره یوسف، آیه 102) بر دریافت غیب توسط اولیا تأکید دارد.

درنگ: عارف کامل، با شهود مستقیم، به اسمای الهی متصل می‌شود و به مقام جمع الجمع می‌رسد.

اسمای مستأثره و غیب الهی

اسمای مستأثره، که اثرشان نامعلوم است، در مرتبه غیب الهی باقی می‌مانند، زیرا شئون الهی بی‌نهایت‌اند و فراتر از ادراک محدود بشری‌اند. این دیدگاه با آیه شریفه وَأَنَّهُ تَعَالَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا (: و اینکه بلندمرتبه است شکوه پروردگارمان، نه همسری گرفته و نه فرزندی، سوره جن، آیه 7) تأیید می‌شود.

درنگ: اسمای مستأثره، که در مرتبه غیب‌اند، تنها با کشف عرفانی درک می‌شوند.

بخش چهارم: نقد دیدگاه‌های کلامی

نقد محدودیت شئون الهی

شارح با نقد عبارت «شئون الهی اكثر من ان يكون له نهايه»، تأکید دارد که این بیان کلامی نادرست است، زیرا مفهوم «بیشتر» خود نوعی محدودیت را القا می‌کند. شئون الهی فراتر از وصف و محدودیت‌اند. این دیدگاه با آیه شریفه قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَٰحِدٌ (: بگو من تنها بشری مانند شمایم، به من وحی شده که معبود شما معبودی یگانه است، سوره کهف، آیه 110) تأیید می‌شود.

درنگ: شئون الهی، که بی‌نهایت‌اند، نمی‌توانند با مفاهیم محدود مانند «بیشتر» توصیف شوند.

نقد متناهی بودن شامه وجود

شارح با نقد دیدگاه کلامی که شامه وجود (ادراک وجودی) را متناهی می‌داند، تأکید دارد که این شامه غیرمتناهی است، زیرا وجود حق غیرمتناهی است. این دیدگاه با آیه شریفه وَهُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ (: اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، سوره انعام، آیه 103) تأیید می‌شود.

درنگ: شامه وجود، به دلیل اتصال به وجود حق، غیرمتناهی عمل می‌کند.

معرفت نفس و معرفت رب

با استناد به حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، انسان با شناخت نفس غیرمتناهی خود به معرفت الهی دست می‌یابد. این امر نشان‌دهنده اتصال وجود انسان به وجود حق است. آیه شریفه وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا (: و به آدم همه نام‌ها را آموخت، سوره بقره، آیه 31) بر ظرفیت معرفتی انسان تأکید دارد.

درنگ: نفس انسان، به‌عنوان مظهر اسما، آیینه معرفت الهی است.

نقد دیدگاه متناهی و غیرمتناهی

مقایسه متناهی و غیرمتناهی نادرست است، زیرا غیرمتناهی بودن انسان با غیرمتناهی بودن حق متفاوت است، اما این تفاوت به معنای یکی شدن نیست. این دیدگاه با آیه شریفه فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا (: پس روی خود را به‌سوی دین یکتاپرستانه کن، سوره روم، آیه 29) تأیید می‌شود.

درنگ: انسان، گرچه غیرمتناهی است، در مرتبه خلقی خود از ذات حق متمایز است.

غیرمتناهی بودن ذهن انسان

ذهن انسان، برخلاف جسم که محدود است، ظرفیت غیرمتناهی برای دریافت معرفت دارد. این امر انسان را به موجودی غیرمتناهی تبدیل می‌کند. آیه شریفه فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ (: پس چه چیز تو را پس از این به تکذیب دین وامی‌دارد؟، سوره تین، آیه 7) بر ظرفیت والای انسانی تأکید دارد.

درنگ: ذهن انسان، به دلیل تجرد، قادر به دریافت معارف بی‌نهایت است.

نقد تعاریف کلامی اسما

تعاریف کلامی اسما، به دلیل فقدان نظام علمی دقیق، دچار اختلاط شده‌اند. برای مثال، «لطیف» به‌اشتباه به‌عنوان اسم فعلی ذکر شده، در حالی که ذاتی است. این دیدگاه با آیه شریفه وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا (: و نیکوترین نام‌ها از آن خداست، پس او را با آنها بخوانید، سوره اعراف، آیه 180) تأیید می‌شود.

درنگ: علم اسما نیازمند نظام علمی دقیقی است که در حکمت متعالیه بهتر تبیین شده است.

علم محدود بشر

با استناد به آیه شریفه وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا (: و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است، سوره اسراء، آیه 85)، علم بشر در مقایسه با علم الهی قلیل است، اما این قلیل، ظرفیت عظیمی دارد. این محدودیت برای جلوگیری از غرور بشر است.

درنگ: علم قلیل بشر، به دلیل ظرفیت غیرمتناهی نفس، می‌تواند به معرفت عمیق منجر شود.

حکمت محدودیت‌های انسانی

با استناد به توحید مفضل، محدودیت‌هایی مانند نسیان برای حفظ تعادل روانی و معنوی بشر قرار داده شده است. این دیدگاه با آیه شریفه أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ (: آیا نمی‌داند که خدا می‌بیند؟، سوره علق، آیه 14) تأیید می‌شود.

درنگ: نسیان، به‌عنوان حکمت الهی، از تلخی دائمی زندگی جلوگیری می‌کند.

نقد مفهوم مادام در عالم هستی

مفهوم «مادام» (تا زمانی که) در توصیف شوق و نقص نادرست است، زیرا عالم هستی ضروریه است و مشروط به شرایط زمانی نیست. این دیدگاه با آیه شریفه فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا (: پس روی خود را به‌سوی دین یکتاپرستانه کن، سوره روم، آیه 29) تأیید می‌شود.

درنگ: عالم خلقت، به دلیل اتصال به وجود حق، ضروریه است و مفاهیم مشروط مانند مادام در آن کاربرد ندارند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با بررسی درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین مفاهیم بنیادین عرفان اسلامی، از جمله وحدت، کثرت، و جایگاه انسان به‌عنوان اتم المظاهر پرداخت. وحدت، به‌عنوان ظرف قوت، در ذات حق به‌صورت مطلق و در انسان به‌صورت نسبی متجلی است. اتم بودن انسان به احدیت جمعیه اوست، نه کثرتش. اسمای الهی، به‌عنوان مبادی عرفان، به ذاتی و فعلی تقسیم می‌شوند، و شناخت آنها از طریق آثار یا شهود امکان‌پذیر است. نقد دیدگاه‌های کلامی، مانند متناهی دانستن شامه وجود یا استفاده از مفاهیم محدود مانند «اکثر»، بر ضرورت رویکرد حکمی در عرفان تأکید دارد. علم محدود بشر، گرچه قلیل است، ظرفیت غیرمتناهی دارد، و محدودیت‌هایی مانند نسیان، حکمت الهی برای تعادل زندگی‌اند. این تحلیل، با استناد به آیات قرآن کریم و حکمت اسلامی، دیدگاهی منسجم و علمی ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، وحدت به چند نوع تقسیم می‌شود؟

2. بر اساس متن، موضوع اصلی عرفان در این کتاب چیست؟

3. طبق متن، اسمای الهی به چند دسته اصلی تقسیم می‌شوند؟

4. در متن، اكملیت انسان به چه چیزی نسبت داده شده است؟

5. طبق متن، اسمای مستاثره به چه اسمایی اطلاق می‌شود؟

6. وحدت ظرف قوت است و کثرت ظرف ضعف است.

7. اكملیت انسان به دلیل کثرت اوست.

8. اسمای متعینه اسمایی هستند که اثرشان در عالم شناخته نمی‌شود.

9. عارف کامل طبق متن، کسی است که با کشف، حقایق را رويت می‌کند.

10. شوون الهی طبق متن، محدود و متناهی هستند.

11. طبق متن، چرا اكملیت انسان به کثرت او نسبت داده نمی‌شود؟

12. تفاوت اسمای متعینه و اسمای مستاثره چیست؟

13. چرا متن ادعا می‌کند که شوون الهی غیرمتناهی هستند؟

14. طبق متن، چرا ملائکه از انسان اشرف هستند اما اكمل نیستند؟

15. مبادی عرفان در این کتاب چیست؟

پاسخنامه

1. وحدت نسبی و وحدت مطلق

2. ذات الحق

3. اسمای ذاتی و اسمای فعلی

4. احدیت جمعیه او

5. اسمایی که اثرشان شناخته نمی‌شود

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا اكملیت انسان به احدیت جمعیه او مربوط است، نه به کثرت او.

12. اسمای متعینه اثرشان در عالم شناخته می‌شود، اما اسمای مستاثره اثری شناخته‌شده ندارند.

13. زیرا شوون الهی بیش از آن هستند که بتوانند محدود یا شماره‌گذاری شوند.

14. ملائکه به دلیل وحدت و طهارتشان اشرف هستند، اما اكملیت انسان به احدیت جمعیه اوست.

15. مبادی عرفان در این کتاب اسما و صفات الهی هستند.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده