در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 5

متن درس





مصباح الانس: تأملاتی در رحمت و مرحمت

مصباح الانس: تأملاتی در رحمت و مرحمت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵)

مقدمه: دروازه معرفت الهی

متن پیش‌رو، بازنویسی و تدوینی علمی و آکادمیک از درس‌گفتار شماره پنج آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با عنوان «مصباح الانس» است که در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۷ ایراد شده است. این درس‌گفتار، به تبیین مفاهیم بنیادین علوم شرعی و الهی با محوریت رحمت و مرحمت الهی می‌پردازد. رحمت الهی، به مثابه نوری که از فاتحه معرفت ساطع می‌شود، محور این تأملات است و تمامی مباحث حول این مفهوم الهی سامان یافته‌اند.

بخش اول: فاتحه معرفت و ساختار علوم الهی

فاتحه: مطلع معرفت الهی

درس‌گفتار با استهلال به آیه شریفه بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ (: به نام خداوند بخشنده مهربان) آغاز می‌شود. این آیه، به مثابه دروازه‌ای است که مخاطب را به سوی اقیانوس معرفت الهی رهنمون می‌سازد. فاتحه، در اینجا نه صرفاً به معنای پیش‌گفتار، بلکه به مثابه مبادی و اصول بنیادین علوم الهی است که در پنج فصل سامان یافته و فصل نخست آن به تقسیم‌بندی علوم شرعی و الهی اختصاص دارد. این ساختار، نشان‌دهنده رویکردی نظام‌مند است که از کلیات آغاز شده و به جزئیات می‌رسد، گویی غزلی عرفانی که بیت نخست آن، روح کل اثر را در خود نهفته دارد.

درنگ: فاتحه، به مثابه مطلع غزل معرفت، دروازه‌ای است که از رحمت الهی آغاز شده و به سوی علوم الهی هدایت می‌کند. این ساختار، اهمیت مبانی نظری را در شناخت علوم شرعی برجسته می‌سازد.

تقسیم‌بندی علوم شرعی و الهی

علوم شرعی و الهی، به دو دسته امهات اصلیه (اصول بنیادین) و فروع کلی (شاخه‌های فرعی) تقسیم می‌شوند. این تقسیم‌بندی، ریشه در حدیث نبوی «العلم علمان: علم الأبدان و علم الأدیان» دارد که علوم را به دو حوزه معرفتی و تجربی تفکیک می‌کند. علم ادیان، به علوم انسانی و معرفت دینی اشاره دارد، در حالی که علم ابدان، فراتر از دانش پزشکی، شامل علوم اجتماعی، سیاسی و جسمانی است. این تقسیم‌بندی، جامعیت نظام معرفتی اسلامی را نشان می‌دهد که تمامی ابعاد وجود انسانی را در بر می‌گیرد.

تفسیر محدود علم ابدان به پزشکی، مورد نقد قرار گرفته و تأکید شده است که این علم، شامل علوم تجربی، ریاضی و اجتماعی است. علم ادیان نیز، علوم انسانی و معرفتی را در بر می‌گیرد. این دیدگاه، ضرورت بازتعریف مفاهیم سنتی در چارچوب معاصر را برجسته می‌سازد.

درنگ: تقسیم‌بندی علوم به ادیان و ابدان، نشان‌دهنده جامعیت نظام معرفتی اسلامی است که از معرفت دینی تا علوم تجربی و اجتماعی را در بر می‌گیرد.

علم مطبوع و مسموع

علم، به دو نوع مطبوع (فطری) و مسموع (اکتسابی) تقسیم می‌شود. علم مسموع، بدون پشتوانه علم مطبوع، به قساوت قلب و تکبر منجر می‌شود. این دیدگاه، بر اهمیت فطرت در کسب معرفت تأکید دارد و علم بدون ریشه فطری را به درختی بی‌ثمر تشبیه می‌کند که جز شاخه‌های خشک، چیزی به بار نمی‌آورد.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست، با تبیین فاتحه به عنوان مطلع معرفت و تقسیم‌بندی علوم شرعی و الهی، چارچوبی نظام‌مند برای فهم علوم دینی ارائه می‌دهد. تأکید بر علم مطبوع و نقد تفاسیر محدود، نشان‌دهنده عمق و جامعیت این دیدگاه است که علوم را نه تنها به عنوان دانش، بلکه به مثابه راهی برای وصل به رحمت الهی می‌نگرد.

بخش دوم: رحمت الهی و مفهوم رحم

رحم: محور معرفت و خلقت

رحم، به عنوان اصل و اساس بحث، از ریشه رحمت الهی استخراج شده و در مراتب مختلف تبیین می‌شود: رحم طبیعت، رحم انسانیت، رحم حسب و نسب، و رحم دیانت. رحم دیانت، به اخوت مؤمنان اشاره دارد، چنان‌که در آیه شریفه إِنَّمَا ٱلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ (سوره حجرات: ۱۰، : جز این نیست که مؤمنان با یکدیگر برادرند) آمده است. رحم حق نیز، به اولیای الهی اختصاص دارد که مظهر مرحمت الهی در عالم ناسوت‌اند.

حدیث قدسی أَنَا ٱلرَّحْمَٰنُ خَلَقْتُ ٱلرَّحِمَ وَشَقَقْتُ لَهَا ٱسْمًا مِنْ ٱسْمِي فَمَنْ وَصَلَهَا وَصَلْتُهُ وَمَنْ قَطَعَهَا قَطَعْتُهُ، رحم را به عنوان مظهر اسم رحمان معرفی می‌کند. این حدیث، رحم را پلی بین انسان و خدا می‌داند: وصل به رحم، وصل به رحمت الهی است و قطع آن، جدایی از خداوند را به دنبال دارد.

درنگ: رحم، به عنوان مظهر رحمت الهی، از طبیعت مادی تا مراتب معنوی امتداد یافته و پیوند عمیقی بین خلقت و معرفت برقرار می‌کند.

رحم و طبیعت در عرفان اسلامی

رحم، به عنوان حقیقت طبیعت، شامل کیفیات چهارگانه (عناصر اربعه) است. معرفت به جایگاه رحم، به وصل الهی منجر می‌شود. این دیدگاه، طبیعت را جلوه‌ای از رحمت الهی می‌داند، گویی بستری است که روح انسانی در آن به کمال می‌رسد. چنان‌که شیخ قونوی فرموده، رحم، اسم حقیقت طبیعت است که تمامی کیفیات عالم را در خود جمع کرده و ظرف تجلی روح انسانی است.

رحم به عنوان ظرف کمال انسانی

رحم، به مثابه ظرفی است که روح انسانی در آن متعین می‌شود. بدون این ظرف، روح به کمال نمی‌رسد. این دیدگاه، طبیعت را بستری برای تجلی اسماء الهی می‌داند و بر پیوند عمیق بین ماده و معنا تأکید دارد. قرآن کریم نیز، با توصیف مراحل خلقت انسان (ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ، سوره مؤمنون: ۱۴، : سپس او را آفرینشی دیگر بخشیدیم)، این پیوند را تأیید می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تبیین رحم به عنوان محور معرفت و خلقت، نشان می‌دهد که رحمت الهی، از طبیعت تا دیانت، تمامی مراتب وجود را در بر می‌گیرد. حدیث قدسی و آیات قرآن کریم، این مفهوم را به مثابه پلی بین انسان و خدا معرفی می‌کنند که وصل به آن، سعادت ابدی را به ارمغان می‌آورد.

بخش سوم: نفی خشونت و ترویج مرحمت

نفی خشونت در معرفت و ایمان

مؤمن واقعی، نمی‌تواند خشن باشد، زیرا خشونت با ایمان و معرفت الهی ناسازگار است. مؤمن، مظهر مرحمت و مهربانی است، حتی با دشمنان. این اصل، با تمثیل «مروت با دوستان، مدارا با دشمنان» تبیین شده و نشان‌دهنده اخلاق اسلامی به عنوان محوری برای رفتار انسانی است.

درنگ: نفی خشونت، معیاری برای سنجش ایمان واقعی است. مؤمن، با مرحمت و انصاف، حتی در برابر دشمنان، مظهر رحمت الهی است.

نقد روان‌شناختی خشونت

خشونت، به عنوان بیماری روانی و اخلاقی معرفی شده که باید در انسان انزجار ایجاد کند، مشابه نجاست. این دیدگاه، خشونت را مانعی برای انسانیت و ایمان می‌داند و بر ضرورت خودسازی برای رفع این صفت تأکید دارد. مثال‌هایی از خشونت در زندگی روزمره، مانند دعوای رانندگی، نشان‌دهنده فاصله گرفتن از تربیت اسلامی است.

راهکارهای عملی برای رفع خشونت

تمرین تواضع و مهربانی، مانند عذرخواهی از اشیا، به عنوان راهکاری برای رفع خشونت پیشنهاد شده است. این تمرینات، به مثابه آینه‌ای برای خودسازی، انسان را به سوی مرحمت هدایت می‌کنند. داستان راننده‌ای که به درختان آب می‌داد و با سنگ‌ها با احترام رفتار می‌کرد، تمثیلی زیبا از این اصل است.

اخوت اسلامی و وظایف مؤمن

اخوت اسلامی، مجموعه‌ای از وظایف و صفات را بر دوش مؤمن می‌نهد، از دفاع شخصی تا ایثار و فداکاری. خشونت، با این اخوت ناسازگار است و مؤمن باید با مرحمت و انصاف رفتار کند. این مفهوم، به مثابه رشته‌ای است که مؤمنان را به یکدیگر پیوند می‌دهد و به سوی تعالی هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تأکید بر نفی خشونت و ترویج مرحمت، نشان می‌دهد که ایمان واقعی، در رفتار مهربانانه و دوری از خشونت متجلی می‌شود. راهکارهای عملی و تمثیلات ارائه‌شده، ضرورت خودسازی و تربیت اخلاقی را برای تحقق این اصل برجسته می‌سازند.

بخش چهارم: نقد دیدگاه‌های زهدگرایانه و جامعیت اسلام

نقد مذمت دنیا

مذمت دنیا توسط برخی حکما و عرفا، به دلیل نادیده گرفتن نقش آن در کمال انسانی، نادرست است. دنیا، ظرف تجلی اسم اعظم الهی است و بدون آن، سعادت اخروی ممکن نیست. این دیدگاه، دنیا را به مثابه بستری برای کمال معرفی می‌کند که روح انسانی در آن عیار می‌یابد.

درنگ: دنیا، به عنوان ظرف کمال انسانی، نه پست، بلکه نزدیک است و بدون آن، سعادت اخروی ممکن نیست.

دنیا به عنوان ظرف سعادت

دنیا، به معنای نزدیکی است، نه پست بودن. این تعریف، دیدگاه‌های زهدگرایانه را به چالش می‌کشد و بر پیوند ناگسستنی دنیا و آخرت تأکید دارد. دنیا، به مثابه چاشنی‌ای است که عیار وجود انسانی را کامل می‌کند.

نقد پسوندهای غیرضروری در تعریف اسلام

افزودن پسوند به اسلام، مانند «جمهوری اسلامی» با پسوندهای غیرضروری، از منظر معرفتی نادرست است، زیرا اسلام، به خودی خود، جامع همه معانی است. این دیدگاه، بر جامعیت ذاتی اسلام تأکید دارد و هرگونه افزودن به آن را به مثابه نادیده گرفتن عمق و گستردگی‌اش می‌داند.

اسلام به عنوان مظهر مرحمت

اسلام، به معنای سلم، صلح و مرحمت است. مؤمن واقعی، پناهگاه دیگران، حتی کافران، است و خشونت با جوهره اسلام ناسازگار است. این تعریف، اسلام را به مثابه نوری معرفی می‌کند که رحمت و مهربانی را به همه عالم می‌تاباند.

نقد رفتارهای غیراخلاقی در عرفان

مثال عارفی که با وجود ادعای عرفان، رفتارهای خشن نشان می‌دهد، نقص در تربیت معنوی را نشان می‌دهد. عرفان بدون اخلاق، به انحراف می‌انجامد، گویی درختی است که میوه‌ای جز خار به بار نمی‌آورد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با نقد دیدگاه‌های زهدگرایانه و تأکید بر جامعیت اسلام، نشان می‌دهد که دنیا و اسلام، هر دو مظهر رحمت الهی‌اند. نقد رفتارهای غیراخلاقی و پسوندهای غیرضروری، بر ضرورت فهم عمیق و اصیل معارف اسلامی تأکید دارد.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتار شماره پنج «مصباح الانس»، با محوریت رحمت و مرحمت الهی، چارچوبی جامع برای فهم علوم شرعی و الهی ارائه می‌دهد. از فاتحه معرفت تا تبیین رحم به عنوان مظهر رحمت الهی، این متن، انسان را به سوی وحدت وجودی هدایت می‌کند. نفی خشونت، ترویج مرحمت و نقد دیدگاه‌های زهدگرایانه، نشان‌دهنده عمق و جامعیت این تأملات است. آیات قرآن کریم و احادیث، به‌ویژه حدیث قدسی، بر پیوند عمیق رحم و رحمت الهی تأکید دارند و مرحمت را جوهره ایمان و معرفت معرفی می‌کنند. این متن، نه تنها برای پژوهشگران علوم دینی، بلکه برای هر مخاطبی که به دنبال فهم عمیق‌تر معارف اسلامی است، گوهری گران‌بها است که در دریای معرفت الهی می‌درخشد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، علوم شرعی و الهی به چه دسته‌هایی تقسیم می‌شوند؟

2. بر اساس متن، مفهوم 'رحم' در درسگفتار از چه چیزی گرفته شده است؟

3. طبق متن، کدام صفت برای یک مومن واقعی ناپذیرفتنی است؟

4. در متن درسگفتار، علم ابدان به چه نوع علومی اشاره دارد؟

5. بر اساس متن، چرا مرحمت و رحمت در رفتار مومن اهمیت دارد؟

6. طبق متن، عارف قسی‌القلب نمی‌تواند وجود داشته باشد.

7. متن بیان می‌کند که علم ابدان تنها به معنای علم طب است.

8. بر اساس متن، خشونت با ایمان و معرفت سازگار است.

9. متن اشاره می‌کند که مرحمت باید حتی نسبت به دشمنان نشان داده شود.

10. طبق متن، علوم شرعی و الهی تنها شامل علوم انسانی هستند.

11. تفاوت اصلی بین علم ابدان و علم ادیان در متن چیست؟

12. چرا طبق متن، خشونت با ایمان ناسازگار است؟

13. مفهوم 'رحم' در متن چگونه از طبیعت به دیانت گسترش می‌یابد؟

14. چرا متن تأکید دارد که افزودن پسوند به 'جمهوری اسلامی' نادرست است؟

15. طبق متن، چرا عالم ناسوت به عنوان رحم توصیف شده است؟

پاسخنامه

1. علوم اصلی و علوم فرعی

2. رحمت خدا

3. خشونت

4. علوم طبیعی و تجربی

5. چون مرحمت نشانه ایمان است

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. علم ابدان به علوم طبیعی و تجربی اشاره دارد، در حالی که علم ادیان شامل علوم انسانی و معرفتی است.

12. زیرا مومن باید اهل مرحمت و مهربانی باشد و خشونت با این ویژگی‌ها در تضاد است.

13. رحم از طبیعت و حسب و نسب شروع شده و به رحم دیانت و رحمت الهی در اولیای خدا می‌رسد.

14. چون اسلام خود به تنهایی شامل همه معانی مرحمت و معرفت است و افزودن پسوند زائد است.

15. زیرا عالم ناسوت ظرف همه کمالات و مظهر رحمت الهی است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده