متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۴)
دیباچه
در این نوشتار، درسگفتار شماره ۱۴۴ از سلسله مباحث عرفانی و فلسفی آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، که در تاریخ ۴ دیماه ۱۳۹۰ هجری شمسی ارائه شده، به صورتی جامع و علمی بازنویسی شده است. این درسگفتار، که برگرفته از متن ارزشمند مصباح الانس است، به کاوش در مسائل بنیادین هستیشناسی عرفانی و فلسفی میپردازد و با تکیه بر مفاهیم کلیدی چون وجود، تعین، مراتب هستی، و نسبت آنها با حق تعالی، به تبیینی عمیق و روشمند از چگونگی ظهور موجودات و ارتباط آنها با وجود مطلق دست مییابد.
بخش نخست: چارچوب هستیشناسی عرفانی و تبیین وجود مطلق
آغازین کلام: محوریت توحید در تبیین هستی
درسگفتار با استهلال به آیه شریفه بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ (: «به نام خداوند رحمان و رحیم») آغاز میشود که همچون دری گرانبها، دروازه ورود به معارف توحیدی را میگشاید. این آیه، که در قرآن کریم محور تمامی گفتارهای الهی است، بر تقدس و محوریت حق تعالی در تبیین مسائل هستیشناختی تأکید میورزد. تاریخ ارائه درسگفتار (۴ / ۱۲ / ۱۳۹۰) نیز زمینه زمانی این بحث را روشن میسازد و پیوند آن را با جریان پویای معرفت عرفانی نشان میدهد.
مسئله بنیادین: وجود، تعین و ظهور موجودات
محور اصلی درسگفتار، بررسی چگونگی ظهور موجودات از وجود مطلق و رابطه آنها با حق تعالی است. در این راستا، پرسش محوری این است که چگونه وجود، که بهماهو وجود فاقد تعین است، میتواند منشأ ظهور موجودات متعین گردد. پاسخ این پرسش در این اصل نهفته است که وجود مطلق، به دلیل اطلاق و سادگی ذاتی، نمیتواند بهتنهایی تعینات خاص را ایجاد کند، بلکه نیازمند ظرفی است که تعینات در آن ظهور یابند. این ظرف، که در عرفان نظری با مفاهیمی چون احدیت و واحدیت تبیین میشود، زمینهساز ظهور مظاهر الهی است.
برای تبیین این مفهوم، تمثیلی زیبا به کار گرفته شده است: همانگونه که یک شیء گرد نمیتواند اضلاع و زوایای یک مثلث را در خود جای دهد، وجود مطلق نیز به دلیل سادگی و بیکرانی، فاقد تعینات خاص است. این تمثیل، که ریشه در قیاسهای فلسفی دارد، به روشنی نشان میدهد که وجود، برای ظهور در قالب موجودات متعین، نیازمند قیودی است که این قیود، نه امری خارجی و انضمامی، بلکه ذاتی وجود هستند.
نقد نگاه حدوثی به عالم
یکی از نکات محوری درسگفتار، نقد دیدگاه سنتی است که عالم را حادث و نتیجه خلق زمانی میداند. این دیدگاه، که در کلام متکلمان و برخی فلاسفه رواج داشته، با اصل ازلیت و ابدیت حق تعالی ناسازگار است. درسگفتار تأکید میورزد که عالم، نه حادث، بلکه دارای مراتب وجودی است. حدوث، مستلزم عدم پیشین است، حال آنکه مراتب، به تفاوت در ظهورات وجودی اشاره دارند، بدون نیاز به عدم. این دیدگاه، با آیه شریفه فَإِنَّمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ ٱللَّهِ (: «هر کجا رو کنید، آنجا وجه خداست») همخوانی دارد، که بر حضور دائمی حق در تمامی مراتب دلالت میکند.
برای توضیح این مفهوم، تمثیلی از پلههای نردبان آورده شده است: مراتب عالم، مانند پلههای یک نردبان، هر یک جایگاه خاص خود را دارند، بدون آنکه ظهور یک پله به معنای عدم پله دیگر باشد. این تمثیل، به زیبایی پویایی مراتب وجودی را نشان میدهد و بر این حقیقت تأکید دارد که عالم، نه از عدم پدید آمده، بلکه در مراتب مختلف ظهور یافته است.
احدیت و واحدیت: مراتب ظهور وجود
درسگفتار، با تبیین مفاهیم احدیت و واحدیت، به توضیح مراتب ظهور وجود میپردازد. احدیت، مرتبه ذات مطلق و بیتعین حق است، در حالی که واحدیت، مرتبه ظهور اسما و صفات الهی است که زمینهساز ظهور مخلوقات میشود. این فرآیند، نه به معنای حدوث، بلکه بهمثابه نزول وجود در مراتب نازله است. اسمای الهی، مانند الله، رحمن، و رحیم، در مرتبه واحدیت ظهور مییابند و از این مظاهر، مخلوقات بهعنوان مُظهرات پدیدار میشوند.
این تبیین، با تمثیلی از آب و کاسه روشنتر میشود: همانگونه که آب، در هر کاسهای به شکل آن کاسه درمیآید، حقیقت وجود نیز در هر مرتبه، بهصورت تعینات خاص ظهور مییابد. این تمثیل، وحدت ذاتی وجود و کثرت ظهوری آن را به زیبایی نشان میدهد.
بخش دوم: نقد مفاهیم سنتی و تبیین پویایی وجود
نقد مفاهیم کهن فلسفی
درسگفتار، با نگاهی نقادانه به مفاهیم سنتی فلسفه، بهویژه دیدگاههای مشایی و متکلمان، آنها را به دلیل ناتوانی در تبیین پویایی مراتب وجود، ناکارآمد میداند. مفاهیمی چون «واجبالوجود» و «کلی منحصر به فرد» که در فلسفههای کهن برای توصیف ذات الهی به کار میرفتند، به دلیل تقلیل حق تعالی به یک وجود شدید یا یک مفهوم منطقی، مورد نقد قرار میگیرند. درسگفتار تأکید میورزد که حق تعالی، فراتر از کلیت و جزئیات است و ذاتاً متشخص است.
برای تبیین این نقد، تمثیلی از بالن و جت ارائه شده است: فلسفههای کهن، مانند بالن، در زمان خود ارزشمند بودند، اما اکنون، با پیشرفت معرفت، جای خود را به دیدگاههای پیشرفتهتر، مانند جت، دادهاند. این تمثیل، به روشنی ضرورت بازنگری در مفاهیم سنتی و پذیرش رویکردهای نوین را نشان میدهد، در حالی که به زحمات گذشتگان ادای احترام میکند.
نفی انضمام و نسبت عدمی
یکی از نقدهای اساسی درسگفتار، به دیدگاه سنتیای است که تعینات را نتیجه انضمام قید عدمی به وجود میداند. این دیدگاه، که تعین را امری وصلهای و خارجی تلقی میکند، با حقیقت وجود ناسازگار است. درسگفتار تأکید میورزد که تعینات، ذاتی وجودند و نسبت میان مراتب، نه عدمی، بلکه وجودی و واقعی است. این دیدگاه، با آیه شریفه إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (: «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم») همخوانی دارد، که بر تشخص الهی و حضور واقعی او در تمامی مراتب تأکید میورزد.
تمثیل ماستبندی در اینجا به کار گرفته شده است: خدا مانند ماستبندی نیست که شیر را در کاسههای مختلف بریزد، بلکه خود کاسهها و شیر، ظهورات او هستند. این تمثیل، وحدت ذاتی حق و مخلوقات را به زیبایی نشان میدهد و دیدگاه انضمامی را رد میکند.
پویایی ذاتی حق و فیض دائم
درسگفتار، با تأکید بر پویایی ذاتی حق تعالی، هرگونه سکون یا رکود را از او نفی میکند. حق، ذاتاً متجلی است و نیازی به استارت یا شروط خارجی برای خلق ندارد. فیض الهی، دائمی و بیانتهاست، و عالم، همواره در حال دریافت این فیض است. این دیدگاه، با آیه شریفه هُوَ ٱلْأَوَّلُ وَٱلْءَاخِرُ وَٱلظَّٰهِرُ وَٱلْبَاطِنُ (: «اوست اول و آخر و ظاهر و باطن») همخوانی دارد، که بر ازلیت و ابدیت حق و حضور او در تمامی مراتب دلالت میکند.
تمثیل ماشین و استارت در اینجا به کار رفته است: خدا مانند ماشینی نیست که برای حرکت به استارت نیاز داشته باشد، بلکه ذاتاً در حال ظهور و بروز است. این تمثیل، پویایی ذاتی حق و بینیازی او به شروط خارجی را به روشنی نشان میدهد.
بخش سوم: مراتب وجودی انسان و علم الهی
مراتب وجودی انسان و وحدت حقیقت
درسگفتار، در پاسخ به پرسش شاگرد درباره مراتب انسان، تأکید میورزد که مراتب وجودی انسان، با حقیقت او یکی است. انسان، در هر مرتبه، همان حقیقت وجودی خود را دارد، اما در ظهورات مختلف. این دیدگاه، با تمثیل آب و کاسه تبیین میشود: همانگونه که آب در هر کاسه، همان حقیقت آب است، انسان نیز در هر مرتبه، همان حقیقت وجودی خود را دارد.
این تبیین، بر وحدت وجودی انسان در مراتب مختلف تأکید دارد و نشان میدهد که مراتب، نه امری انضمامی، بلکه ظهورات ذاتی حقیقت انساناند. این دیدگاه، با آیه شریفه هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ (: «او با شماست هر کجا که باشید») همخوانی دارد، که بر همراهی دائمی حق با موجودات در تمامی مراتب دلالت میکند.
علم الهی و محدودیت ادراک انسانی
درسگفتار، با تأکید بر احاطه علم الهی بر تمامی مراتب، نادانی انسان را نتیجه محدودیت ادراکی او میداند. تمامی مراتب، اعم از گذشته، حال، و آینده، در علم الهی موجودند و هیچچیز از دایره احاطه او خارج نیست. این دیدگاه، با تمثیل کاسههای پاک و نجس تبیین میشود: در خارج، هر کاسه حقیقت مشخص خود را دارد، اما نادانی انسان سبب میشود که او نتواند این حقیقت را تشخیص دهد.
درسگفتار همچنین به تفاوت میان فطرت انسان و حیوانات اشاره میکند. برخی حیوانات، به دلیل فطرت الهی، از مراتب آینده آگاهاند، اما انسان، به دلیل نسیان، از این آگاهی محروم است. این نسیان، نه نقص هستی، بلکه تدبیری الهی برای حفظ آرامش انسان در زندگی است.
حرکت عمودی انسان در مراتب
درسگفتار، حرکت انسان در مراتب وجود را عمودی و نه افقی میداند. این حرکت، به سوی مراتب نازله، مانند قبر، پیش میرود و انسان، در هر مرتبه، در ظرف تعین خاص خود قرار دارد. این دیدگاه، با تمثیل پلهها تبیین میشود: انسان، مانند کسی است که از پلههای نردبان وجود بالا یا پایین میرود، بدون آنکه مرتبهای به معنای عدم مرتبه دیگر باشد.
این حرکت عمودی، نشاندهنده پویایی ذاتی هستی و همراهی دائمی حق با موجودات است. درسگفتار تأکید میورزد که هیچ مرتبهای از حضور حق خالی نیست و انسان، در هر مرتبه، با حقیقت الهی همراه است.
جمعبندی و نتیجهگیری
درسگفتار شماره ۱۴۴ از مصباح الانس، با کاوش در مسائل پیچیده هستیشناسی عرفانی، به تبیینی جامع و عمیق از رابطه وجود مطلق، تعینات، و مراتب عالم دست یافته است. این درسگفتار، با نقد دیدگاههای سنتی که عالم را حادث یا وجود را نیازمند قید عدمی میدانند، بر ازلیت و پویایی حق تعالی تأکید میورزد. مراتب عالم، بهعنوان ظروف ظهور وجود، فاقد حدوثاند و تعینات، ذاتی حق هستند. نقد مفاهیم کهن فلسفی، مانند واجبالوجود و کلی منحصر به فرد، ضرورت ارائه یک هستیشناسی پویا را آشکار میسازد.
این نوشتار، با بهرهگیری از تمثیلات ادبی، مانند پلههای نردبان، آب و کاسه، و بالن و جت، مفاهیم پیچیده عرفانی را به بیانی روشن و دلنشین عرضه کرده است. آیات قرآن کریم، بهویژه آیاتی چون فَإِنَّمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ ٱللَّهِ و هُوَ ٱلْأَوَّلُ وَٱلْءَاخِرُ وَٱلظَّٰهِرُ وَٱلْبَاطِنُ، بهعنوان شاهدان الهی، بر حقیقت این تبیینها گواهی میدهند. در نهایت، این درسگفتار، با تأکید بر پویایی ذاتی حق و همراهی او با تمامی مراتب، راهی نوین به سوی فهم عمیقتر توحید و هستی گشوده است.