متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 248)
دیباچه
این نوشتار، درآمدی است بر ژرفای معارف عرفان نظری که از دریای بیکران درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در شرح «مصباح الانس» برگرفته شده است. موضوع این بخش، کاوش در مراتب ظهور وجود، حضرات کلی، و پیوند وحدت و کثرت در نظام هستی است که با تکیه بر عبارات شیخ اکبر، محییالدین ابنعربی، و آیات نورانی قرآن کریم تبیین میگردد.
بخش نخست: مراتب ظهور وجود و حضرات کلی
مفهوم حضرات کلی و پیوند با حضرات خمس
در عرفان نظری، مراتب ظهور وجود در چارچوبی منظم و سلسلهمراتبی تبیین میگردد که حضرات کلی و خمس از بنیادینترین مفاهیم آن به شمار میروند. حضرات خمس، که گاه به نُکاحات خمس تعبیر میشوند، پنج مرتبه ظهور وجود را در بر میگیرند و در نهایت به سه حضرت کلی منتهی میشوند: حضرت الهی، حضرت کونی، و حضرت جامع. این سه حضرت، به مثابه سه شاخه اصلی درختی تنومند، تمامی مراتب ظهوری را در خود جای داده و چارچوبی برای فهم رابطه وحدت و کثرت در نظام هستی فراهم میآورند.
درنگ: حضرات خمس، تفصیل حضرات ثلاث (الهی، کونی، و جامع) هستند و مراتب ظهور وجود را در قالب وحدت و کثرت تبیین میکنند. |
این تقسیمبندی، که ریشه در عبارات شیخ اکبر دارد، نشان میدهد که حضرات خمس، در حقیقت، جلوههای تفصیلی سه حضرت کلیاند. همانگونه که درختی با شاخههای متعدد در ریشهای واحد خلاصه میشود، حضرات خمس نیز در حضرات ثلاث جمع میگردند. این مفهوم، به مثابه کلیدی برای فهم نظام هستی، امکان تأمل در مراتب وجود را فراهم میآورد.
سه مرتبه ظهور: حق، خلق، و جامع
مراتب ظهور وجود، در سه ساحت اصلی متجلی میشوند: مرتبه حقی، مرتبه خلقی، و مرتبه جامع. هر یک از این مراتب، ویژگیها، آثار، و مظاهر خاص خود را دارند و به مثابه آیینههایی، جلوههای گوناگون وجود واحد را بازمیتابانند.
- مرتبه حقی: این مرتبه، ساحت ظهور ربوبی است که عاری از هرگونه کثرت، تعدد، یا قید است. ذات الهی در این مرتبه، به سان اقیانوسی بیکران، بدون موج و تلاطم، در وحدت محض خود متجلی است. تعین در این ساحت، تنها به لحاظ متعینات (مظاهر) است و نه به ذات حق.
- مرتبه خلقی: این مرتبه، ظرف ظهورات امکانی است که نقصها، عیوب، و تعینات خلقی در آن آشکار میگردند. این ساحت، به مثابه زمینی حاصلخیز، بستر کثرت و تنوع مظاهر خلقت است.
- مرتبه جامع: این مرتبه، به سان پلی میان آسمان و زمین، جمع بین حق و خلق را در خود جای داده و ظرف برزخ، عماء، و فیض کلی است. این ساحت، که به نفس الرحمن تعبیر میشود، واسطه ظهور کثرت در وحدت است.
درنگ: مرتبه جامع، به عنوان ظرف نفس الرحمن، نقش واسطه فیض الهی را ایفا میکند و وحدت حق و کثرت خلق را در خود جمع میآورد. |
این سه مرتبه، به مثابه سه رنگ اصلی در نقاشی هستی، تمامی جلوههای وجودی را در بر میگیرند و هر یک، با خصوصیات و آثار خاص خود، به تبیین نظام ظهور کمک میکنند.
ویژگیهای مرتبه حقی
مرتبه حقی، ساحت احدیت ذات است که در آن، هیچگونه کثرت یا قیدی راه ندارد. این مرتبه، به سان خورشیدی بیغروب، نور وجود را بدون سایه کثرت میتاباند. ظهور ربوبی در این ساحت، تنها به لحاظ متعینات متجلی است و ذات حق، از هرگونه تعین ذاتی منزه است.
وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِكُلِّ شَيْءٍ (نساء: ۱۲۶، : «و خداوند به هر چیزی احاطه دارد.») این آیه نورانی، به احاطه کامل حق بر تمامی مراتب وجود اشاره دارد که نه به معنای محاط در مقابل مساحت، بلکه به معنای تقدم ظهوری ذات الهی است.
درنگ: احاطه الهی در مرتبه حقی، به معنای تقدم ظهوری ذات حق بر تمامی مظاهر است، نه محاط بودن در مقابل مساحت. |
ویژگیهای مرتبه خلقی
مرتبه خلقی، ساحت ظهورات امکانی است که کثرت، نقص، و تعینات در آن آشکار میگردند. این مرتبه، به مثابه باغی پر از گلهای گوناگون، تنوع و تفاوت مظاهر خلقت را به نمایش میگذارد. هر نقص، عیب، یا قیدی که در عالم امکان مشاهده میشود، به این مرتبه بازمیگردد.
تفاوت این مرتبه با مرتبه حقی، در محدودیتها و کثرتهای آن است. اگر مرتبه حقی، اقیانوسی بیکران باشد، مرتبه خلقی، جزایر پراکندهای است که در این اقیانوس سر برآوردهاند.
مرتبه جامع و نقش برزخی آن
مرتبه جامع، به عنوان ظرف برزخ و عماء، ساحتی است که حق و خلق را در خود جمع میآورد. این مرتبه، به سان آیینهای دوسویه، هم جلوه حق را بازمیتاباند و هم مظاهر خلق را در خود جای میدهد. نفس الرحمن، که در این مرتبه متجلی است، واسطه فیض الهی است و امکان ظهور کثرت در وحدت را فراهم میآورد.
این ساحت، به مثابه پلکان آسمانی، عارف را از کثرت خلقی به وحدت حقی رهنمون میسازد و نقش کلیدی در فهم نظام هستی ایفا میکند.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با کاوش در مراتب ظهور وجود و حضرات کلی، چارچوبی عمیق برای فهم نظام هستی ارائه داد. حضرات ثلاث، به عنوان اصول بنیادین، تمامی مراتب ظهوری را در بر میگیرند و حضرات خمس، تفصیل این اصول را نشان میدهند. مرتبه حقی، خلقی، و جامع، هر یک با ویژگیها و آثار خاص خود، به تبیین رابطه وحدت و کثرت کمک میکنند. آیات نورانی قرآن کریم، مانند وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِكُلِّ شَيْءٍ، این مفاهیم را تأیید و تعمیق میبخشند.
بخش دوم: وحدت وجود و کثرت ظهور
وحدت وجود و نقد کثرت ذاتی
یکی از اصول بنیادین عرفان نظری، وحدت وجود است که کثرت را نه در ذات وجود، بلکه در مراتب ظهور آن میجوید. وجود، به سان نوری واحد، در مراتب گوناگون متجلی میشود و کثرت، تنها در این تجلیات ظهور مییابد. این اصل، به مثابه کلیدی طلایی، درهای معرفت را به سوی وحدت الهی میگشاید.
درنگ: کثرت در عالم، نه به معنای تعدد وجود، بلکه به معنای مراتب ظهور وجود واحد است. |
این دیدگاه، در تقابل با برخی رویکردهای فلسفی قرار دارد که کثرت را به وجود نسبت میدهند و مراتبی مانند عقل اول و دوم را مطرح میکنند. در عرفان، وجود واحد است و کثرت، تنها در مظاهر و تجلیات آن متجلی میگردد.
ترکیب وجودی و تولید نوع
در تبیین کثرت ظهوری، تمثیلی بدیع ارائه شده است: ترکیب دو عنصر، مانند آب و خاک، به تولید نوع جدیدی (گل) منجر میشود که از نظر ماهیت، با اجزای اولیه متفاوت است. این امر، نشان میدهد که در ترکیب وجودی، نتیجه، چیزی فراتر از جمع اجزا است.
این تمثیل، به مثابه آیینهای، نقص دیدگاه ریاضیاتی (یک و یک مساوی دو) را در فهم ظهورات وجودی نشان میدهد. ترکیب وجودی، به سان کیمیاگری الهی، نوع جدیدی را پدید میآورد که با اجزای آن متمایز است.
درنگ: ترکیب وجودی، نوع جدیدی تولید میکند که فراتر از جمع اجزای اولیه است و کثرت را در مراتب ظهور نشان میدهد. |
نقد کثرت در فلسفه
در فلسفه، کثرت به وجود نسبت داده میشود و مراتب وجودی مانند عقل اول، دوم، و سوم مطرح میگردد. اما در عرفان، کثرت صرفاً در ظهورات وجود واحد است و نه در ذات آن. این دیدگاه، به سان نسیمی خنک، غبار کثرت ذاتی را از آیینه وجود میزداید.
عرفان، با تأکید بر وحدت ذاتی وجود، کثرت را در مراتب تجلی میبیند و از نسبت دادن آن به ذات الهی پرهیز میکند. این رویکرد، چارچوبی روشن برای فهم نظام هستی ارائه میدهد.
دوام فیض الهی
حق تعالی، دائم الظهور و دائم المظهر است و هیچگاه بدون فیض، خلق، یا ظهور نبوده است. این دوام، به دلیل ازلیت صفات الهی مانند علم، قدرت، و فیض است که به سان چشمهای جوشان، بیوقفه جاری است.
این اصل، نقدی بر دیدگاه کلامی «یکی بود، یکی نبود» است که خلقت را حادث میداند. حق، به مثابه خورشیدی جاودان، همواره فیاض بوده و مظاهرش نیز ازلیاند.
درنگ: حق تعالی، دائم الفيض است و مظاهرش ازلیاند، نه حادث. |
يَا دَائِمًا فَضْلًا عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ این عبارات، به دوام فیض الهی و عطای بیوقفه حق اشاره دارند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با تأکید بر وحدت وجود و کثرت ظهور، نشان داد که کثرت در عالم، نه در ذات وجود، بلکه در مراتب تجلی آن است. ترکیب وجودی، دوام فیض الهی، و نقد دیدگاههای فلسفی، همگی به تبیین این اصل کمک کردند. تمثیلات ارائهشده، مانند آب و خاک و چشمه فیض، این مفاهیم را برای مخاطب ملموستر ساختند.
بخش سوم: ظهورات الهی و آیات قرآنی
ظهورات ثبوتی و سلبی حق
ظهورات مختص حق، به دو دسته ثبوتی (مانند علم، قدرت، و حیات) و سلبی (مانند تنزیه از نقص) تقسیم میشوند. این ظهورات، به سان نغمههای آسمانی، احاطه وجودی و علمی حق را بر تمامی مراتب وجود نشان میدهند.
صفات ثبوتی، مانند علم و قدرت، مبدأ ظهوراتاند، در حالی که صفات سلبی، ذات حق را از هرگونه نقص منزه میدارند. این تقسیمبندی، چارچوبی برای فهم اسما و صفات الهی ارائه میدهد.
احاطه وجودی و علمی حق
احاطه وجودی و علمی حق، به معنای تقدم او بر تمامی متصفتین به وجود و ظهور است. احاطه علمی، مقدم بر احاطه وجودی است، زیرا علم الهی، مبدأ تمامی ظهورات است.
وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِكُلِّ شَيْءٍ (نساء: ۱۲۶، : «و خداوند به هر چیزی احاطه دارد.») این آیه، به سیطره کامل حق بر تمامی مراتب وجود اشاره دارد.
درنگ: احاطه علمی حق، مقدم بر احاطه وجودی است و مبدأ تمامی ظهورات به شمار میرود. |
اراده و قبول ظهور
اراده الهی، مبدأ ظهور است و قبول ظهور، در هر وقت، حال، مظهر، و مرتبهای تحقق مییابد. هر حکمی، متناسب با مرتبه ظهور آن است. این امر، به سان جویباری زلال، جریان فیض الهی را در مراتب گوناگون نشان میدهد.
جمع بین وجوب وجود و ثبوت
جمع بین وجوب وجود (ذات حق) و وجوب ثبوت (اعيان ثابته در علم الهی)، پیوستگی بین ذات و ظهورات را نشان میدهد. اعيان ثابته، به سان نگارههایی در دفتر علم الهی، ازلیاند و از وجوب وجود حق نشأت میگیرند.
درنگ: اعيان ثابته، ظهورات علمی حقاند که ازلی بوده و با وجوب وجود حق پیوند دارند. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با کاوش در ظهورات ثبوتی و سلبی، احاطه وجودی و علمی، و جمع بین وجوب وجود و ثبوت، چارچوبی برای فهم اسما و صفات الهی ارائه داد. آیات قرآن کریم، مانند وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِكُلِّ شَيْءٍ، این مفاهیم را تأیید و تعمیق بخشیدند.
بخش چهارم: سلوک عارفانه و معرفت حق
نقد خدایان ذهنی
بسیاری از تصورات بشری از خدا، به سان بتهایی ذهنی، فاقد حقیقتاند. عارف باید به تأسی از اولیای معصومین، خدا را به درستی بشناسد. این تأسی، به مثابه مشعلی فروزان، راه معرفت را روشن میسازد.
درنگ: شناخت حقیقی خدا، تنها از طریق تأسی به اولیای معصومین ممکن است و تصورات ذهنی، فاقد حقیقتاند. |
اهمیت احتیاط در مسائل عرفانی
مسائل عرفانی، به دلیل عمق و حساسیت، نیازمند دقت، احتیاط، و صرف عمر هستند. عارف باید با تمام وجود به این مسائل بپردازد و از سطحینگری پرهیز کند. این احتیاط، به سان سپری، عارف را از لغزش در مسیر معرفت حفظ میکند.
سؤال از رب در شب اول قبر
در شب اول قبر، سؤال از «من ربک» مطرح میشود که به شناخت حقیقی خدا اشاره دارد. این سؤال، نه به وجود خدا، بلکه به ماهیت و کیفیت شناختی که انسان از او دارد، مربوط است. این پرسش، به سان آیینهای، میزان معرفت عارف را بازمیتاباند.
درنگ: سؤال «من ربک» در شب اول قبر، به کیفیت معرفت انسان از خدا اشاره دارد، نه صرف وجود او. |
عبادت و اخلاص در قرآن کریم
إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (فاتحه: ۵، : «[خدایا] تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم.») این آیه نورانی، به اهمیت اخلاص در عبادت و جهتگیری به سوی حق اشاره دارد. «کاف» خطاب در این آیه، باید به ذات الهی معطوف شود و نه به غیر او.
این آیه، به سان نغمهای الهی، عارف را به سوی عبودیت خالص رهنمون میسازد و از انحراف به سوی غیر حق برحذر میدارد.
نقد سطحینگری در فقه و عرفان
برخی فقها، به دلیل عدم درک عمیق عرفان، ممکن است دیدگاههای عرفانی را نجس یا نادرست بدانند. این امر، به تفاوت در مراتب فهم و معرفت اشاره دارد. عارف باید با دقت و احتیاط، این اختلافات را درک کرده و به سوی معرفت حقیقی گام بردارد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با تأکید بر سلوک عارفانه و معرفت حق، نشان داد که شناخت حقیقی خدا، تنها از طریق تأسی به اولیای معصومین و با دقت و احتیاط ممکن است. آیات قرآن کریم، مانند إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ، راهنمای عارف در این مسیر هستند.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با کاوش در مراتب ظهور وجود، حضرات کلی، وحدت و کثرت، و سلوک عارفانه، چارچوبی جامع برای فهم نظام هستی و معرفت الهی ارائه داد. درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تکیه بر عبارات شیخ اکبر و آیات نورانی قرآن کریم، راهنمایی بیبدیل برای عارفان و پژوهشگران است. مفاهیمی چون حضرات ثلاث، وحدت وجود، دوام فیض الهی، و اخلاص در عبادت، به مثابه ستارگانی در آسمان معرفت، راه سلوک را روشن میسازند. این متن، با زبانی فاخر و آکادمیک، تلاش کرد تا تمامی محتوای اصلی را با شرح و تفصیل کامل منتقل کرده و منبعی ارزشمند برای مخاطبان فرهیخته فراهم آورد.
با نظارت صادق خادمی |