در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 401

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 401)

دیباچه

این نوشتار، تأملی است عمیق و روشمند در مراتب وجود و ظهورات الهی، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در شرح کتاب شریف مصباح الانس، تألیف ابن فناری، که به تبیین آرای عرفانی و فلسفی مکتب ابن عربی و شارحان آن، به‌ویژه صدرالدین قونوی، می‌پردازد.

بخش نخست: نقد و بررسی حمل وجود مطلق بر وجود مقید

طرح اشکال کلامی

درس‌گفتار با طرح اشکالی کلامی آغاز می‌شود که اگر وجود مطلق (واجب‌الوجود) موجد وجود مقید (ممکنات) باشد، نمی‌توان خالق را بر مخلوق حمل کرد، در حالی که وجود مطلق بر مقید قابل حمل است؛ مثلاً می‌گوییم: «زید موجود است». این اشکال، ریشه در تمایز میان خالق و مخلوق دارد و پرسش می‌کند که چگونه وجود مطلق، که ذاتاً از هر قیدی مبراست، می‌تواند بر موجودات مقید حمل شود.

پاسخ شارح و نقد آن

شارح، با استناد به تمایز در «حیثیت» (اعتبار)، پاسخ می‌دهد که حمل وجود مطلق بر مقید، به دو اعتبار ممکن یا ممتنع است. به بیان دیگر، وجود مطلق در حیثیت فاعلیت (خالقیت) بر مخلوق حمل نمی‌شود، اما در حیثیت محمول بودن (لا به شرط)، چنین حملی ممکن است. برای مثال، می‌توان گفت «انسان حیوان است»، اما نمی‌توان گفت «انسان ماده است»، زیرا ماده به شرط لا قابل حمل نیست، ولی حیوان لا به شرط قابل حمل است.

آیت‌الله نکونام قدس‌سره این پاسخ را نقد کرده و آن را کلامی و فاقد عمق فلسفی می‌دانند. ایشان تأکید می‌کنند که وجود، یک حقیقت واحد است و تمایز میان لا به شرط و به شرط لا، در مورد وجود صادق نیست، زیرا تنها یک وجود مطلق وجود دارد و باقی، ظهورات آن هستند. این دیدگاه، ریشه در اصل وحدت وجود دارد که ممکنات را مظاهر حق تعالی می‌داند، نه موجوداتی مستقل.

درنگ: تمایز میان حیثیات وجود، مبنای پاسخ به اشکال کلامی حمل وجود مطلق بر مقید است. با این حال، در نگاه عرفانی، وجود واحد است و ممکنات، صرفاً ظهورات آن هستند، نه موجوداتی مستقل.

 

وحدت وجود و نفی دوگانگی

در ادامه، تأکید می‌شود که دو وجود (مطلق و مقید) وجود ندارد؛ تنها یک وجود مطلق است و باقی، ظهورات آن هستند. این دیدگاه، برخلاف فلسفه مشائی که میان وجود واجب و ممکن تمایز قائل است، در عرفان نظری ابن عربی ریشه دارد. ایشان با تمثیلی بدیع، وجود مقید را به شاخ و برگ درختی تشبیه می‌کنند که ریشه‌اش وجود مطلق است؛ شاخ و برگ، جلوه‌ای از ریشه‌اند، نه موجودی جداگانه.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با طرح اشکال کلامی حمل وجود مطلق بر مقید، به بررسی پاسخ شارح و نقد آن پرداخت. تأکید بر وحدت وجود و نفی دوگانگی میان وجود مطلق و مقید، نشان‌دهنده عمق نگاه عرفانی است که همه هستی را ظهور حق تعالی می‌داند. این دیدگاه، مبنای تحلیل‌های بعدی در مراتب عوالم و ظهورات الهی قرار می‌گیرد.

بخش دوم: مراتب عوالم و ظهورات الهی

ترسیم سلسله‌مراتب وجود

درس‌گفتار، عوالم وجود را به‌صورت سلسله‌مراتبی شامل احدیت، واحدیت، اعیان ثابته، عالم ملكوت، جبروت، مثال، ناسوت، دنیا و آخرت معرفی می‌کند. احدیت، مرتبه ذات الهی است که از هر تعینی مبراست؛ واحدیت، مرتبه صفات و اسماء الهی است؛ اعیان ثابته، قالب‌های بالقوه موجودات در علم الهی هستند؛ و عوالم جبروت، ملكوت، مثال و ناسوت، مراتب ظهور وجود در عالم عینی‌اند.

دنیا به‌عنوان مظهر آخرت و آخرت به‌عنوان باطن دنیا معرفی شده است. این رابطه، با تمثیلی از درخت و ریشه توضیح داده می‌شود: دنیا، شاخ و برگ است که ریشه‌اش در آخرت است. این تمثیل، به زیبایی وحدت میان دنیا و آخرت را نشان می‌دهد، چنان‌که در قرآن کریم آمده است:

الدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَةِ (: دنیا مزرعه آخرت است).

درنگ: دنیا و آخرت، دو حقیقت متمایز نیستند، بلکه یک حقیقت واحد با ظهورات متفاوت‌اند. دنیا، مزرعه آخرت است و آخرت، باطن و حقیقت کامل دنیاست.

 

نقد هیئت بطلمیوسی

یکی از نکات برجسته درس‌گفتار، نقد شدید چیدمان عوالم بر اساس هیئت بطلمیوسی است. مفاهیمی چون لوح، قلم، عرش، کرسی، و فلك، که در متون عرفانی قدیم برای توضیح مراتب وجود به کار می‌رفتند، به دلیل ریشه در پیش‌فرض‌های علمی منسوخ، غیرعلمی و غیرعرفانی دانسته شده‌اند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره با بیانی نافذ، این چیدمان‌ها را به بناهایی تشبیه می‌کنند که سند و قباله‌ای در ثبت احوال حقیقت ندارند.

ایشان تأکید می‌کنند که عالم، مجموعه‌ای از موجودات در مدار خویش است، نه در چیدمان‌های خیالی. این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (سوره یس، آیه ۴۰؛ : هر یک در مداری شناورند).

حضرات خمس و نکاحات خمس

درس‌گفتار، حضرات خمس (احدیت، واحدیت، جبروت، ملكوت، مثال، ناسوت) و نکاحات خمس را به‌عنوان مراتب ظهور معرفی می‌کند. انسان، به‌عنوان مقام جمع، همه این مراتب را دربرمی‌گیرد. نکاحات، به معنای وصلت و تحقق، به ظهور این مراتب در ظرف عینی اشاره دارد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره با تمثیلی لطیف، نکاحات را به پیوند عاشقانه میان حق و خلق تشبیه می‌کنند که در آن، همه موجودات ظهور عشق الهی‌اند.

این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

وَخَلَقْنَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ (سوره ذاریات، آیه ۴۹؛ : و از هر چیز دو گونه آفریدیم، باشد که شما متذکر شوید).

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با ترسیم مراتب عوالم و تأکید بر وحدت میان دنیا و آخرت، به تبیین حضرات خمس و نکاحات خمس پرداخت. نقد هیئت بطلمیوسی، نشان‌دهنده ضرورت بازنگری در مفاهیم عرفانی مبتنی بر پیش‌فرض‌های منسوخ است. تأکید بر عشق به‌عنوان مبنای خلقت، عمق نگاه عرفانی را آشکار می‌سازد.

بخش سوم: پیوند شرع و عقل در علم تحقیق

ضرورت هماهنگی شرع و عقل

درس‌گفتار تأکید می‌کند که مباحث عرفانی و فلسفی باید با شرع و عقل سازگار باشد. این هماهنگی، اصل علم تحقیق است که در آن، شهود عرفانی، مبانی عقلی و احکام شرعی در یک نظام منسجم گرد می‌آیند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره با بیانی شیوا، این هماهنگی را به باغی تشبیه می‌کنند که در آن، درختان شرع و عقل در کنار هم به بار می‌نشینند.

درنگ: علم تحقیق، در پیوند شرع و عقل تحقق می‌یابد. عرفان نظری، با هماهنگی میان شهود، عقل و شرع، به حقیقت ناب دست می‌یابد.

 

نقد مناظرات کلامی

درس‌گفتار، مناظرات کلامی را به کشتی گرفتن تشبیه کرده و آن‌ها را فاقد ارزش علمی می‌داند. تأکید بر این است که علم باید در پی حقیقت باشد، نه پیروزی در مناظره. این نقد، به ضرورت رویکرد حقیقت‌جویانه در مباحث فلسفی و عرفانی اشاره دارد و مناظرات را به میدان‌هایی تشبیه می‌کند که در آن، حقیقت زیر پای پهلوانان له می‌شود.

نقد تقلید و دعوت به تحقیق

یکی از نکات برجسته درس‌گفتار، نقد تقلید در حوزه‌های علمی و دعوت به تبدیل تقلید به تحقیق است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که حوزه‌های علمی باید مولد و پویا باشند و با تصحیح میراث پیشینیان، به تولید علم نوین بپردازند. این دیدگاه، به مانند دعوتی است برای بازسازی بنای معرفت که بر ستون‌های استوار حقیقت استوار گردد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تأکید بر پیوند شرع و عقل، به نقد مناظرات کلامی و تقلید در حوزه‌های علمی پرداخت. دعوت به تحقیق و پویایی علمی، نشان‌دهنده دغدغه‌ای عمیق برای ارتقای معرفت دینی و عرفانی است.

بخش چهارم: نقد پیش‌فرض‌های علمی منسوخ

نقد چیدمان‌های خیالی عوالم

درس‌گفتار بار دیگر چیدمان‌های خیالی عوالم (مانند کرسی، لوح، و فلك) را رد کرده و آن‌ها را فاقد سند معتبر می‌داند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره با بیانی کنایی، این چیدمان‌ها را به بناهایی تشبیه می‌کنند که بر پایه‌های سست خیال بنا شده‌اند و در برابر باد حقیقت فرو می‌ریزند.

نقد هیئت قدیم

نقد هیئت قدیم، به‌ویژه مفاهیمی چون مقعر، مكعب، و فلك، از دیگر نکات برجسته درس‌گفتار است. این مفاهیم، که ریشه در هیئت بطلمیوسی دارند، به دلیل عدم انطباق با دانش روز، غیرعلمی دانسته شده‌اند. تأکید بر این است که عالم، مجموعه‌ای از موجودات در مدار خویش است که با جاذبه عشق الهی به حق متصل‌اند.

تفاوت بسم الله‌ها

درس‌گفتار به تفاوت میان بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ در سوره‌های مختلف اشاره دارد و تأکید می‌کند که هر بِسْمِ اللَّهِ، معنای خاص خود را دارد. این دیدگاه، به دقت در فهم متون دینی و تفاوت‌های ظریف در کاربرد آیات اشاره دارد و هر کلمه قرآنی را به گوهری تشبیه می‌کند که در صدف سوره‌ای خاص می‌درخشد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با نقد پیش‌فرض‌های علمی منسوخ و چیدمان‌های خیالی عوالم، به ضرورت تطبیق علوم دینی با دانش روز تأکید کرد. تفاوت بسم الله‌ها، نشان‌دهنده عمق نگاه عرفانی به متون دینی است.

بخش پنجم: عشق به‌عنوان مبنای خلقت

عشق و فاعلیت حق

درس‌گفتار، عشق را مبنای فاعلیت حق معرفی کرده و اراده را معلول عشق می‌داند. همه موجودات، ظهور عشق الهی‌اند و خلقت، نتیجه فیض و شوق الهی است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره با تمثیلی عاشقانه، خلقت را به رقص عارفانه‌ای تشبیه می‌کنند که در آن، هر موجود، جلوه‌ای از شوق حق است.

درنگ: عشق، مبنای خلقت است و همه موجودات، ظهور شوق الهی‌اند. اراده، معلول عشق است و خلقت، جلوه فیض بی‌کران حق تعالی است.

 

نفس الرحمانی و هباء اول

درس‌گفتار به نفس الرحمانی و هباء اول به‌عنوان ظرف ظهور اولیه موجودات اشاره دارد. هباء اول، هیولای کل است که در ظرف نفس الرحمانی، زمینه ظهور موجودات را فراهم می‌کند. این مفهوم، با ام‌الکتاب و خزانه جامع اسماء و اکوان هم‌معناست.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تأکید بر عشق به‌عنوان مبنای خلقت، به تبیین نفس الرحمانی و هباء اول پرداخت. این مفاهیم، نشان‌دهنده عمق نگاه عرفانی به خلقت به‌عنوان ظهور فیض الهی هستند.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با تأملی عمیق در درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی مراتب وجود و ظهورات الهی در چارچوب عرفان نظری پرداخت. از نقد اشکالات کلامی و تأکید بر وحدت وجود تا ترسیم سلسله‌مراتب عوالم و حضرات خمس، متن به زیبایی پیوند میان شرع، عقل و شهود عرفانی را نشان داد. نقد پیش‌فرض‌های علمی منسوخ و دعوت به تحقیق و پویایی علمی، دغدغه‌ای معاصر برای ارتقای معرفت دینی را آشکار ساخت. عشق، به‌عنوان مبنای خلقت، روح حاکم بر این تأملات است که همه هستی را جلوه شوق الهی می‌داند.

با نظارت صادق خادمی

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، نقش خليفة كامل چیست؟

2. بر اساس متن، منبأ عن الله به چه معناست؟

3. طبق متن، کدام گروه از خلفا ممکن است کسوت ظاهری داشته باشند اما از باطن بی‌بهره باشند؟

4. متن درسگفتار به چه تعداد اصل برای ابدال اشاره می‌کند؟

5. طبق متن، رابطه کاملین با حقیقت الحقایق چگونه توصیف می‌شود؟

6. طبق متن، نبوت باطنی در همه زمان‌ها وجود دارد و مختص به دوران خاتمیت نیست.

7. متن بیان می‌کند که منبأ عن الله همیشه کسوت ظاهری مانند فقاهت را می‌پذیرد.

8. بر اساس متن، تعداد خلفای کامل حتماً باید هفت نفر باشد.

9. متن اشاره می‌کند که منبأ عن الله هیچ‌گاه به خود دعوت نمی‌کنند و فقط به حق اشاره دارند.

10. طبق متن، خاتمیت به معنای انقطاع کامل انباء است.

11. تفاوت نبوت تشریعی و نبوت باطنی طبق متن چیست؟

12. چرا متن تعداد هفت را برای ابدال یا خلفا قطعی نمی‌داند؟

13. متن چگونه منبأ عن الله را از قلندری و درویشی متمایز می‌کند؟

14. نقش میزان کلی در کار خليفة كامل طبق متن چیست؟

15. چرا متن تأکید می‌کند که منبأ عن الله به خود دعوت نمی‌کنند؟

پاسخنامه

1. حفظ کلمه وحده و عدالت از طرف حق در خلقیت

2. کسی که هدایت باطنی دارد و از خدا خبر می‌آورد

3. فقها و عالمان دینی صالح

4. هفت اصل

5. مانند رابطه انواع با جنس عالی

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. نبوت تشریعی مربوط به کسوت ظاهری و وحی کلی در ظرف احدیت است، اما نبوت باطنی هدایت پنهانی است که در همه زمان‌ها وجود دارد.

12. تعداد خلفا یا ابدال به عدد خاصی مانند هفت محدود نیست و ممکن است کمتر یا بیشتر باشد.

13. منبأ عن الله با عمل و امداد غیبی هدایت می‌کنند، نه با زبان یا کسوت ظاهری مانند قلندری.

14. میزان کلی برای حفظ کلمه وحده و عدالت از طرف حق در خلقیت و اخذ مدد وجودی وحدانی است.

15. منبأ عن الله فقط به حق اشاره می‌کنند و دعوت به خود نشانه گمراهی و عدم ارتباط با انباء است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده