در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 456

متن درس

 

بازنمایی عرفانی مراتب ظهور

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 456)

دیباچه

این نوشتار، بازنمایی علمی و فاخر درس‌گفتاری از مجموعه گران‌سنگ «مصباح الانس» است که در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۸۱ (جلسه 456) توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره ارائه شده است. این اثر با رویکردی عرفانی و فلسفی، به کاوش در مراتب نزولی عالم، اسماء ذاتیه، و تعینات ظهوری می‌پردازد و با نقدی عالمانه بر تقسیم‌بندی‌های سنتی، بر جامعیت ظهورات الهی و مقام جمعي انسان تأکید دارد.

بخش نخست: مراتب اسماء ذاتیه و نقد تقسیم‌بندی‌های سنتی

مفهوم اسماء ذاتیه

درس‌گفتار با بررسی مراتب اسماء ذاتیه آغاز می‌شود که در سنت عرفانی، به چهار مرتبه حیات، علم، قدرت و اراده تقسیم شده‌اند. اما این تقسیم‌بندی مورد نقد قرار گرفته و پیشنهاد می‌شود که مرتبه «سلامت» نیز به این مجموعه افزوده شود تا به پنج مرتبه (حیات، سلامت، علم، قدرت، اراده) گسترش یابد. این پیشنهاد، با خمسه طیبه (اهل بیت علیهم‌السلام) همخوانی دارد و نشان‌دهنده جامعیت بیشتر در تبیین اسمای الهی است.

درنگ: افزودن مرتبه «سلامت» به اسماء ذاتیه، نه‌تنها تقسیم‌بندی سنتی را اصلاح می‌کند، بلکه با خمسه طیبه هم‌راستا شده و جامعیت ظهورات الهی را بهتر نمایان می‌سازد.

این نقد، ریشه در ضرورت بازنگری در چارچوب‌های سنتی دارد که گاه به دلیل محدودیت‌هایشان، قادر به تبیین کامل حقیقت الهی نیستند. همان‌گونه که خورشید، نور خود را بر تمامی موجودات می‌تاباند، اسمای الهی نیز در تمامی مراتب عالم ظهور دارند و نباید به تعداد محدودی منحصر شوند.

نقد چیدمان سنتی

تقسیم‌بندی‌های سنتی که عوالم، مظاهر (ملائکه) و انبیا را به مراتب خاصی تخصیص می‌دهند، فاقد مبنای علمی و دلیل معتبر دانسته شده‌اند: «هَذِهِ لَا أَسَاسَ عِلْمِيَّ لَهَا». این نقد، بر لزوم تکیه بر مبانی عقلی و نقلی در عرفان تأکید دارد. تخصیص ملائکه‌ای چون جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل یا انبیای اولی‌العزم به مراتب خاص، ضرورتی ندارد و از جامعیت ظهورات الهی می‌کاهد.

این دیدگاه، همانند جویباری است که مسیر خود را از میان سنگلاخ‌های سنت باز می‌کند و به سوی دریای حقیقت روان می‌شود. عرفان، هنگامی که از بند تقسیم‌بندی‌های مصنوعی رها گردد، به بیان حقیقت در قالبی منطقی و علمی نزدیک‌تر می‌شود.

بخش دوم: مراتب عوالم و تعینات ظهوری

تقسیم‌بندی عوالم

در سنت عرفانی، عوالم به چهار مرتبه عقل، نفس، مثال و ناسوت تقسیم شده‌اند. اما این درس‌گفتار، این چیدمان را ناکافی دانسته و پیشنهاد می‌کند که عوالم به پنج مرتبه جبروت، ملکوت، مثال، ناسوت و مقام جمعي انسان گسترش یابد. مقام جمعي انسان، فراتر از ناسوت بوده و تمامی عوالم را در بر می‌گیرد.

درنگ: تقسیم‌بندی پنج‌گانه عوالم (جبروت، ملکوت، مثال، ناسوت، مقام جمعي انسان) جامعیت بیشتری در تبیین مراتب نزولی و صعودی عالم ارائه می‌دهد.

این تقسیم‌بندی، مانند شاخساری است که از تنه درخت وجود سر برآورده و هر شاخه، جلوه‌ای از حقیقت واحد را نمایان می‌سازد. مقام جمعي انسان، چونان قله‌ای است که تمامی دره‌ها و دامنه‌های وجود را در خود جمع کرده و به سوی وحدت الهی اشاره دارد.

نكاح‌ها و تعینات

مفهوم نكاح در عرفان، به معنای تجلی اسمای الهی در مراتب عالم است. در این درس‌گفتار، چهار نكاح (جبروتی، ملکوتی، مثالی، ناسوتی) معرفی شده‌اند، اما مقام جمعي انسان به‌عنوان نكاح پنجم پیشنهاد می‌شود. انسان، به‌عنوان ظرف تمامی نكاح‌ها، مظهر جامع ظهورات الهی است.

این مفهوم، مانند آینه‌ای است که تمامی انوار الهی را در خود بازمی‌تاباند. انسان، در مقام جمعي، چونان دریایی است که تمامی رودهای وجود به سوی آن جاری می‌شوند و در آن به وحدت می‌رسند.

بخش سوم: احدیت ساریه و معیت قیومیه

احدیت ساریه

احدیت الهی، در تمامی مراتب اسماء ساری است: «الْأَحَدِيَّةُ سَارِيَةٌ فِي جَمِيعِ الْأَسْمَاءِ». این سرایت، وحدت ظهوری اسما را تضمین می‌کند و مانع از تباین یا کثرت واقعی در میان آن‌ها می‌شود.

درنگ: احدیت ساریه، حضور وحدت الهی در کثرت اسماء و مظاهر است که وحدت ظهوری را در تمامی مراتب تضمین می‌کند.

احدیت، مانند نسیمی است که در تمامی برگ‌های درخت وجود می‌وزد و هر برگ را با حقیقت واحد پیوند می‌دهد. این سرایت، کثرت ظاهری را به وحدت باطنی متصل می‌سازد.

معیت قیومیه

حق تعالی، دارای معیت قیومیه است که به اشراف و حفاظت از موجودات اشاره دارد: «حَقٌّ سَارٍ فِي الْأَشْيَاءِ وَمَعَ الْأَشْيَاءِ». این معیت، همراه با احدیت ساریه، نزول فیض و صعود اشراف الهی را تبیین می‌کند.

این مفهوم، مانند نگهبانی است که از بلندای قلعه وجود، بر تمامی موجودات نظارت دارد و در عین حال، در هر ذره از آن‌ها حضور دارد. معیت قیومیه، اشراف الهی را با حضور در اشیا پیوند می‌دهد، بی‌آنکه به ممازجت یا مفارقت نیاز باشد.

بخش چهارم: نقد محاسبات سنتی و هیئت قدیم

نقد محاسبه بروج

درس‌گفتار، محاسبه‌ای را که چهار مرتبه اسماء را در چهار عالم ضرب کرده و به ۱۶ مرتبه می‌رسد، نقد می‌کند. این محاسبه، به دلیل تکیه بر تعداد بروج (۱۲) و حذف چهار مرتبه، فاقد مبنای علمی دانسته شده است.

درنگ: محاسبه ۱۶ مرتبه (۴×۴) و حذف چهار مرتبه به دلیل تعداد بروج، با واقعیات علمی ناسازگار است و مبنای عرفانی معتبری ندارد.

این نقد، مانند نوری است که تاریکی‌های محاسبات غیرمستند را روشن می‌کند. عرفان، هنگامی که از بند هیئت قدیم رها شود، با واقعیات علمی هم‌نوا می‌گردد.

نقد اخلاط اربعه

تقسیم‌بندی اخلاط اربعه (صفرا، بلغم، خون، سودا) به‌عنوان اصول انسان، رد شده و حقیقت انسان، تعین روحانی و ربوبی دانسته شده است.

انسان، مانند گوهری است که فراتر از ماده و اخلاط، درخشش حقیقت الهی را در خود متجلی می‌سازد. این دیدگاه، انسان را از محدودیت‌های مادی آزاد کرده و به مقام جمعي او اشاره دارد.

بخش پنجم: انسان، مقام جمعي و تعین خامس

انسان به‌عنوان تعین خامس

انسان، به‌عنوان تعین خامس و مقام جمعي، ظرف تمامی مراتب عوالم (جبروت، ملکوت، مثال، ناسوت) و مظهر جامع اسمای الهی است: «الْإِنْسَانُ تَعَيُّنٌ خَامِسٌ وَمَقَامٌ جَامِعٌ».

درنگ: انسان، به‌عنوان تعین خامس، مظهر جامع تمامی عوالم و اسمای الهی است و حتی ملائکه از این جامعیت برخوردار نیستند.

انسان، مانند آیینه‌ای است که تمامی جلوه‌های الهی را در خود بازمی‌تاباند و چونان قله‌ای است که تمامی مراتب وجود را در خود گرد می‌آورد. این مقام، انسان را محور خلقت و مظهر وحدت الهی قرار می‌دهد.

نفس رحمانی و تعین ثانی

تعین ثانی در ماده نفس رحمانی، که به عماء موسوم است، ظهور می‌یابد: «فِي مَادَّةِ النَّفْسِ الرَّحْمَانِيِّ الْمُسَمَّى بِالْعَمَاءِ». نفس رحمانی، ظرف فیض الهی و مبدأ ظهورات عالم است.

نفس رحمانی، مانند چشمه‌ای است که فیض الهی از آن جوشیده و تمامی مراتب عالم را سیراب می‌کند. این ظرف، نه ماده جسمانی، بلکه حقیقت فیضی است که وجود را به ظهور می‌رساند.

بخش ششم: عرفان علمی و منطقی

ضرورت عرفان منطقی

عرفان باید منطقی، سالم و سازگار با علوم باشد: «عِرْفَانٌ مَنْطِقِيٌّ صَحِيحٌ لَا يُخَالِفُ الْعُلُومَ». این دیدگاه، عرفان را از بند تقسیم‌بندی‌های غیرمستند رها کرده و آن را به سوی واقعیات علمی و منطقی سوق می‌دهد.

درنگ: عرفان علمی و منطقی، با تکیه بر واقعیات وجودی و همخوانی با علوم، قابلیت ارائه به جهانیان را دارد.

این عرفان، مانند پلی است که میان حقیقت الهی و دانش بشری پیوند برقرار می‌کند و راه را برای فهمی عمیق‌تر از وجود هموار می‌سازد.

نقد فلسفه صدرایی

دیدگاه ملاصدرا درباره صفات زائده رد شده و احدیت ساریه و معیت قیومیه، فراتر از پیچیدگی‌های فلسفی دانسته شده‌اند.

این نقد، مانند نسیمی است که غبار پیچیدگی‌های غیرضروری را از چهره حقیقت می‌زداید و عرفان را به سوی سادگی و روشنی هدایت می‌کند.

بخش هفتم: آیات قرآنی و نظام احسن

آیه بروج

قرآن کریم در آیه ۵ سوره هود می‌فرماید: وَإِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا (: «و به‌راستی تعداد ماه‌ها نزد خدا دوازده ماه است.»). این آیه، به تعداد ماه‌های سال اشاره دارد و نه به تقسیم‌بندی عرفانی بروج یا عوالم.

این تبیین، مانند کلیدی است که قفل سوءتفاهمات را گشوده و حقیقت آیه را از بند تفاسیر غیرمستند آزاد می‌کند.

نظام احسن

نظام احسن، مقتضی تنوع ظهورات است و محدود به الگوهای خاص (مانند ۱۲ یا ۱۶) نیست: «النِّظَامُ الْأَحْسَنُ مُتَنَوِّعٌ». این دیدگاه، عالم را از محدودیت‌های عددی رها کرده و بر تنوع و جامعیت ظهورات الهی تأکید دارد.

نظام احسن، مانند باغی است که هر گل و گیاه آن، جلوه‌ای از زیبایی الهی را به نمایش می‌گذارد و هیچ الگویی بر دیگری برتری ندارد.

جمع‌بندی

درس‌گفتار مصباح الانس (جلسه 456)، با نقد تقسیم‌بندی‌های سنتی و تأکید بر جامعیت ظهورات الهی، گامی بلند در جهت تبیین عرفانی منطقی و علمی برمی‌دارد. انسان، به‌عنوان تعین خامس و مقام جمعي، محور خلقت و مظهر جامع اسمای الهی است. نقدهای ارائه‌شده بر هیئت قدیم، محاسبات غیرمستند و دیدگاه‌های فلسفی، عرفان را به سوی سازگاری با علوم و منطق سوق می‌دهد. انسان، چونان آیینه‌ای است که تمامی انوار الهی را در خود بازمی‌تاباند و در مقام جمعي، تمامی مراتب وجود را در بر می‌گیرد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، مراتب چهارگانه اسماء ذاتيه کدام‌اند؟

2. بر اساس متن، عالم ارواح با کدام مرتبه از نكاح كوني مرتبط است؟

3. طبق درسگفتار، کدام عالم به عنوان نتيجه نكاح دوم كوني معرفي شده است؟

4. بر اساس متن، چرا چينش مراتب اسماء ذاتيه به صورت حيات، علم، اراده، قدرت مورد نقد قرار گرفته است؟

5. طبق درسگفتار، انسان به عنوان چه مقامي در سلسله مراتب عالم معرفي شده است؟

6. طبق متن، اخلاط اربعه اصول حقيقي انسان هستند.

7. احديت ساريه در تمام مراتب اسماء ذاتيه نقش دارد.

8. عالم مثال در چينش متن مقدم بر عالم ارواح است.

9. انسان به عنوان مظهر همه عوالم در متن توصيف شده است.

10. تعين خامس در متن به عالم سماوات اشاره دارد.

11. تفاوت چينش اسماء ذاتيه در متن با بيان استاد فرزانه قدس سره چیست؟

12. منظور از احديت ساريه در متن چیست؟

13. چرا چينش عوالم در متن مورد نقد استاد فرز五ane قدس سره قرار گرفته است؟

14. نكاح كوني در درسگفتار به چه اشاره دارد؟

15. چرا انسان در متن به عنوان مقام جمعي معرفي شده است؟

پاسخنامه

1. حيات، علم، قدرت، اراده

2. نكاح اول كوني

3. عالم مثال، عرش و كرسي

4. زيرا قدرت مقدم بر اراده است

5. مقام جمعي

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. متن اراده را مقدم بر قدرت قرار داده، اما استاد فرزانه قدس سره معتقدند قدرت مقدم بر اراده است و سلامت را نيز به اسماء اضافه مي‌کنند.

12. احديت ساريه به معناي حضور حق در تمام مراتب اسماء و ظهورات بدون کثرت و تباين است.

13. زيرا چينش متن با ترتيب عرفاني و فلسفي عوالم (جبروت، ملكوت، مثال، ناسوت، جمعي) همخواني ندارد.

14. نكاح كوني به مراحل ظهور و تعين اسماء الهي در عوالم مختلف اشاره دارد.

15. زيرا انسان مظهر همه عوالم (جبروت، ملكوت، مثال، ناسوت) و داراي تعين جمعي است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده