متن درس
منازل السائرین: باب التفرید
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۳۴)
مقدمه: تبیین مقام تفرید در سلوک عرفانی
باب التفرید، یکی از منازل والای سلوک عرفانی در چارچوب منازل السائرین، به تبیین مقام معرفت به ذات حق مبین و انحصار حقیقت وجود در خداوند متعال میپردازد. این مقام، که در آن سالک به شهود وحدت وجودی حق و نفی هرگونه حقیقت مستقل برای غیر او دست مییابد، از جایگاه ویژهای در عرفان اسلامی برخوردار است. استناد این باب به آیه شریفه «وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ» (نور: ۲۵)، که به ترجمه استاد چنین است: «و میدانند که خدا همان حق آشکار است»، بر معرفت همگانی به حق در روز قیامت و شهود اختصاصی اولیاء کاملین در دنیا دلالت دارد.
بخش نخست: استناد قرآنی و تبیین مفهوم تفرید
استناد به آیه شریفه نور و حق مبین
باب التفرید با استناد به آیه کریمه «وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ» (نور: ۲۵) آغاز میشود که به معرفت همگانی به ذات حق مبین اشاره دارد. حق مبین، ذات الهی است که وجودش آشکار، ثابت و واجبالوجود است. این آیه، تفرید را بهعنوان معرفتی معرفی میکند که در آن، سالک به انحصار حقیقت وجود در خداوند و نفی هرگونه وجود مستقل برای غیر او میرسد. این مفهوم، چونان آینهای صیقلی، حقیقت وحدت وجود را بازمیتاباند، جایی که جز ذات حق، هیچ موجودی به خودی خود پایگاهی ندارد.
درنگ: تفرید، شهود وحدت وجودی حق است که در آن، تنها ذات الهی بهعنوان حقیقت ثابت و واجبالوجود شناخته میشود و هرچه غیر اوست، عدم صرف یا ظهورات وابسته به اوست. |
سیاق آیه در چارچوب قیامت
آیه شریفه در سیاق روز قیامت و استیفای دین حق نازل شده است. متن کامل آیه چنین است: «يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ» (نور: ۲۵)، که به چنین است: «در آن روز، خدا حساب راستینشان را به تمامی به آنان میدهد و میدانند که خدا همان حق آشکار است.» در این آیه، «دین» به معنای جزا یا پاداش است و «حق» به عدالت مطلق الهی اشاره دارد که هیچ حقی را ضایع نمیکند. خداوند در قیامت، جزای حقیقی هر فرد را به او عطا میکند و این استیفای کامل حقوق، به معرفت همگانی به حق مبین میانجامد. این معرفت، چونان سپیدهدم حقیقت، در روز قیامت بر همگان طلوع میکند.
تفرید و انحصار وجود در ذات حق
تفرید، در عرفان نظری، به معنای انحصار وجود حقیقی در ذات الهی و نفی هرگونه حقیقت مستقل برای مخلوقات است. در این مقام، سالک درمییابد که تنها وجود حق، واجب، ثابت و ظاهر به ذات خویش است و هرچه غیر اوست، یا عدم صرف است یا ظهوری وابسته به او. این مفهوم با تعبیر «وجود محض» همخوانی دارد که به وجود بیتعین و غیرمشروط حق اشاره میکند. تفرید، چونان سفری است به سوی اقیانوس بیکران وجود، که در آن، هر قطرهای به حقیقت، جلوهای از آن دریای بیانتها است.
بخش دوم: تمایز تفرید و تجرید
تمایز مفهومی میان تفرید و تجرید
تفرید از تجرید متمایز است. تجرید به معنای رفع شریک از غیر و نفی شرک و کثرت است، در حالی که تفرید، وصول به وحدت کامل با حق را نشان میدهد. در تجرید، سالک از تعلقات غیرالهی آزاد میشود، اما در تفرید، حتی مفهوم «غیر» محو شده و تنها حق مبین باقی میماند. این تمایز، سیر تکاملی سلوک را از نفی کثرت به شهود وحدت نشان میدهد. تجرید، چونان پاک کردن آینه دل از غبار تعلقات است، اما تفرید، بازتاب نور حق در آن آینه بیغبار است.
درنگ: تجرید، نفی کثرت و شرک است، اما تفرید، شهود وحدت کامل با حق است که در آن، حتی مفهوم غیر محو میشود و تنها حق مبین جلوهگر است. |
مقام اولیاء کاملین در تفرید
باب تفرید به مقام اولیاء کاملین واصلین اختصاص دارد که پیش از قیامت و در دنیا به معرفت حق مبین میرسند. برخلاف معرفت همگانی در قیامت، اولیاء کامل با سلوک عرفانی و شهود بیواسطه، به وحدت کامل با حق دست مییابند. این مقام، چونان قلهای است که تنها عاشقان صادق حق، با پای دل بر آن گام مینهند.
بخش سوم: معرفت همگانی به حق در قیامت
فراگیری معرفت به حق مبین
در روز قیامت، همه موجودات، اعم از عارف و غیرعارف، به معرفت «أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ» میرسند. این معرفت، نتیجه استیفای کامل حقوق و آشکار شدن عدالت الهی است. حتی گناهکاران و منافقان، که در دنیا از حق فاصله داشتهاند، در قیامت با مشاهده عدالت الهی به حقیقت حق مبین آگاه میشوند. این معرفت، چونان نوری است که در تاریکی قیامت، همه را به سوی حقیقت هدایت میکند.
حق و محق بودن خداوند
خداوند بهعنوان «حق» نهتنها خود حقیقت ثابت و واجبالوجود است، بلکه محق است، یعنی عدالت کامل را نسبت به همه مخلوقات اجرا میکند. با ایفای جزای حقیقی، حق هر موجودی را بهطور کامل ادا میکند، که این خود نشانهای از حقانیت مطلق اوست. خداوند، چونان قاضی عادلی است که ترازوی عدالتش هرگز کج نمیشود.
درنگ: خداوند، هم حق است به معنای ذات واجبالوجود و هم محق است به معنای ایفای عدالت کامل، که در قیامت با استیفای حقوق همگان آشکار میشود. |
استیفای جمعی حقوق در قیامت
برخلاف دنیا که احکام قضایی اغلب بهصورت فردی اجرا میشوند، در قیامت، استیفای حق بهصورت جمعی و اشاعی است. خداوند بهعنوان فاعل تسببی، تمام اسباب و عوامل دخیل در اعمال را بررسی کرده و عدالت کامل را اجرا میکند. این مفهوم، به اشتراک همه موجودات در خیر و شر اشاره دارد، چنانکه در روایت «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً» و «مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً» آمده است. قیامت، چونان میدانی است که همه بازیگران عالم، از کوچک و بزرگ، در آن به محاسبه کشیده میشوند.
تفاوت احکام دنیوی و اخروی
احکام دنیوی اغلب مباشری و بدون توجه به اسباب زمینهساز است، اما احکام اخروی تسببی و جامعاند. در دنیا، قضاوت بر اساس فاعل مباشر انجام میشود، اما در قیامت، خداوند تمام عوامل دخیل در عمل را بررسی میکند. این تفاوت، جامعیت عدالت الهی را نشان میدهد، که چونان خورشیدی، همه زوایای پنهان را روشن میکند.
بخش چهارم: سیاق آیه و ابعاد سیاسی و اجتماعی
ارتباط آیه با دفاع از محصنات
آیه شریفه در سیاق دفاع از محصنات غافلات مؤمنات نازل شده است. آیات پیشین، «إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ * يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (نور: ۲۳-۲۴)، به : «کسانی که به زنان پاکدامن بیخبر مؤمن تهمت میزنند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند و برایشان عذابی بزرگ است * روزی که زبانها و دستها و پاهایشان به آنچه کردهاند گواهی میدهند»، به دفاع از زنان پاکدامن و مجازات تهمتزنندگان اشاره دارد. این سیاق، به واقعه تاریخی تهمت به حضرت عایشه، همسر گرامی پیامبر (ص)، مرتبط است و حساسیت الهی نسبت به حفظ حرمت مؤمنان را نشان میدهد.
بُعد سیاسی آیه و دفاع از پیامبر
آیه دارای بُعد سیاسی است و به دفاع از حیثیت پیامبر اکرم (ص) مرتبط است. تهمت به حضرت عایشه، بهطور غیرمستقیم، حرمت پیامبر را هدف قرار داده بود. خداوند با تأکید بر لعن تهمتزنندگان در دنیا و آخرت، از وحدت و حرمت جامعه اسلامی دفاع میکند. این بُعد سیاسی، چونان سپری است که از حریم نبوت و امت اسلامی پاسداری میکند.
درنگ: آیه شریفه نور، در سیاق دفاع از محصنات و حیثیت پیامبر (ص)، بر حفظ حرمت جامعه اسلامی و مجازات تهمتزنندگان تأکید دارد. |
بخش پنجم: جهنم، عارفخانه الهی
معرفت گناهکاران به حق مبین
حتی گناهکاران و منافقان در قیامت به معرفت «أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ» میرسند. این معرفت، نتیجه آشکار شدن حقانیت الهی و استیفای حقوق در روز قیامت است. جهنم، نهتنها محل مجازات، بلکه فضایی است که گناهکاران در آن به حقیقت حق و عدالت الهی آگاه میشوند. این دیدگاه، رحمت فراگیر الهی را حتی در مجازات نشان میدهد، چونان معلمی که حتی در سختترین درسها، شاگردان را به سوی نور هدایت میکند.
رضایت همگانی از عدالت الهی
در قیامت، همه از عدالت الهی راضیاند و حتی گناهکاران اذعان میکنند که جزای حق دریافت کردهاند. این رضایت همگانی، نتیجه معرفت به حق مبین است که همه را به تسلیم در برابر عدالت الهی وا میدارد. قیامت، چونان صحنهای است که حقیقت الهی در آن چنان آشکار میشود که هیچکس را یارای انکار نیست.
درنگ: جهنم، عارفخانهای است که حتی گناهکاران در آن به معرفت حق مبین میرسند و از عدالت الهی راضی میشوند. |
جمعبندی
باب التفرید، در چارچوب منازل السائرین، منزلگاهی است که سالک در آن به شهود وحدت وجودی حق و انحصار حقیقت در ذات الهی میرسد. استناد به آیه شریفه «وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ»، معرفت همگانی به حق در قیامت را نشان میدهد، اما اولیای کامل این معرفت را در دنیا کسب میکنند. تمایز تفرید از تجرید، استیفای جمعی حقوق، و جامعیت عدالت الهی، از مفاهیم کلیدی این باباند. این متن، چونان چراغی فروزان، راه سلوک عرفانی را برای حقیقتجویان روشن میکند و جایگاه اولیاء را در شهود حق مبین تبیین مینماید.
با نظارت صادق خادمی |