در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

ظهور ملکوتى و عالم مثال

ظهور ملكوتى

درست است هر ظهورى جبروتى و ملكوتى دارد، ولى پديده‌هاى روحى ظهور اقتدار قاهر حقند و از اقتدار خاص و برتر و پديده‌هاى ملكوت از لطافت و ملاحت ويژه و برترى در كارپردازى برخوردارند و به اصطلاح با پنبه سر مى‌برند و حركتى همانند نرمى آب دارند. ملكوت نيز عالم ثبات است و اختيار و آزادى در آن نيست، بلكه ظهور ملكوت، زياده‌ى مُلك و سطوت و تسلط و نفوذ و شدت اقتدار بر ديگرى و عالم سلطنت حقّى بر قلوب و صاحبان قلب است. ملكوت در قياس با ناسوت و مثال، عالم اعلاست و از اقتدار حقى بيش‌ترى در چهره‌ى لطف و نرمى برخوردار است. ملكوت، نماى اقتدار قوى و عالى حق‌تعالاست.

فعل‌هاى ملكوت صعودى به اراده‌ى حق‌تعالا و به تناسب كردار و ختم مشاعى ناسوتى‌ست و بيرون از اين سرنوشت، اختيار و نفوذى براى ظهورى نيست.

ظهور مثالى

شهود حضرت مثال و نفوس، شهود ظهور مثالى حق‌تعالا در مقام خَلق و سومين مرتبه‌ى ظهور فعل مقيّد است.

نماهاى مثالى با آن‌كه برخوردار از عوارض ماده‌اند، احكام گونه‌اى از تجرّد بر نفس خودبنيادِ آن‌ها چيره است و براى همين ثبات دارند. ثبات‌داشتن منافاتى با داشتن حركت ندارد.

نماهاى مثالىِ نورانى، زنده و داراى مراتب بى‌نهايتى‌اند.

در نماى مثالى نزولى يا صعودى، اختيار و آزادى نيست و نفس اماره و شياطين و سلطه‌گران ظالم در آن نفوذ ندارند و تجاوز و بى‌عدالتى در اين ساحت نيست.

در برزخ منفصل به‌خصوص برزخ صعودى و معادى مى‌شود اعمال هر پديده‌اى را به‌طور جمعى و به عيان ديد و زمان و مكان خاص و تمامى ويژگى‌هاى آن عمل را كه از ديگر اعمال ممتاز است، به‌طور دقيق همراه با نيت و قصد فاعلى و نيز نتايج جمعى و پى‌آمدهاى مشاعى و قصد فعلى آن دريافت.

حركت وجودى، هر عملى را با حفظ تمامى عامل‌ها و سازه‌هاى دخيل حفظ مى‌كند و صعود مى‌بخشد و مرتبه‌ى فروتر را به تمامى در مرتبه‌ى عالى و جامع مندرج مى‌سازد و صعود را درگير قبض در مقابل بسط و احكام و احوال پديده را مطوى مى‌كند و گذشته و اكنون و هميشه و اين‌جا و همه‌جا را به‌روشنى جمع مى‌كند به‌گونه‌اى كه در قبض صعودى، اكنونْ هميشه و هميشهْ اكنون و اين‌جا هرجا و همه‌جا اين‌جاست. تقابل ناسوت و حضرات صعودى از نوع تقابل بسط و قبض است. به‌خصوص با طرح ظهور و بطون، مَظهر يك اسم از اسماءالله مظهر ديگر اسماى مقدس به‌طور باطنى مى‌باشد و غلبه‌ى ظهور يكى از اسما يا حتى بيش از آن، تنها در خصوصيت ظاهرى مَظهر است.

با توجه به نظريه‌ى ظهور و بطون، همه‌ى مراتب پديده‌ها همواره در فعليت تام و در هر آن و مكان قابل رؤيت و حضور مى‌باشند، اگر بشود باطن آن‌ها را همراه ظاهرشان به‌طور جمعى رؤيت كرد يا حضور يافت.

مثال برزخى عالمى متمايز از مثال ناسوتى‌ست. بسيار كم مى‌شود كسى بتواند به عالم مثال برزخى در وراى ناسوت يا به فراتر از آن، به ملكوت ورود كند.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده