در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

معرفی مجموعه سه جلدی علوم و نظرگاه‌های شاخص

آیت‌الله محمدرضا نکونام در میان تألیف صدها عنوان کتاب، “علوم و نظرگاه‌های شاخص” را به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار معاصر معرفتی به جامعه علمی عرضه کرده است. این مجموعه در سه جلد با گردآوری، تقریر و ویراستاری صادق خادمی بر مبنای آرای آیت الله نکونام به رشته تحریر درآمده است.

در واقع، این اثر ارزشمند با رویکردی جامع به علوم مختلف، از علوم پایه همچون ادبیات و منطق گرفته تا مباحث عمیق قرآنی را در جلد اول، اصول فقه و مبانی علمی قوانین و فقه اسلامی را در جلد دوم، و علومی چون روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، علم زندگی، ذکر معنوی و اسماء الهی را در جلد سوم مورد بررسی قرار می‌دهد.

این کتاب با هدف پر کردن خلأهای موجود در مطالعات اسلامی معاصر و ارائه چارچوبی منسجم برای درک موضوعات پیچیده، تلاش می‌کند تا پیوندی میان آموزه‌های سنتی اسلامی و بینش‌های علمی معاصر برقرار سازد. در این مقاله، به بررسی دقیق محتوا و اهمیت این اثر برجسته خواهیم پرداخت.

معرفی علوم و نظرگاه‌های شاخص: نگاهی به محتوا و اهمیت

کتاب «علوم و نظرگاه‌های شاخص» به عنوان مجموعه‌ای جامع، ارائه‌دهندهٔ مهم‌ترین دیدگاه‌ها و اصول و قواعد پایه و مبنایی است که نویسنده در دانش‌های گوناگون مطرح کرده است. این اثر برجسته در سه جلد تنظیم شده و هر جلد به موضوعات متفاوتی در حوزه‌های مختلف علوم اسلامی و انسانی می‌پردازد. با توجه به گستردگی مباحث، این مجموعه را می‌توان دائرة‌المعارفی از علوم مختلف با نگاهی نو و خلاقانه دانست.

جایگاه این مجموعه در میان آثار معاصر اسلامی

مجموعه «علوم و نظرگاه‌های شاخص» با رویکردی میان‌رشته‌ای، جایگاهی ویژه در میان آثار معاصر اسلامی دارد. جلد نخست که به علوم پایه اختصاص یافته، در پنج فصل به مباحث مهمی چون ادبیات فصیح و نوین، منطق علمی، قرآن‌کریم، فلسفهٔ وجود و ظهور و عرفان محبوبان می‌پردازد.

در فصل نخست، مباحث مهمی همچون چیستی زبان، معناشناسی دستگاه‌مند، پیش‌فرض‌های مهم زبان و ادبیات قرآنی، چیستی تأویل و تفسیر و مغالطه‌های رهزن در فهم قرآن‌کریم مطرح شده است. از گزاره‌های برجسته این فصل، «حکیمانه‌بودن وضع لفظ برای معنا» می‌باشد.

فصل دوم جلد اول به منطق علمی می‌پردازد که شامل بحث‌های قضیه‌های بدیهی و یقینی و ابده بدیهیات است. همچنین منطق تعریف، منطق قضیه‌ها، منطق محمول‌ها و مغالطات از بخش‌های مهم این فصل محسوب می‌شود. فصل سوم با محوریت قرآن‌کریم، ویژگی‌های «تفسیر هدی» و پیشنهاد تأسیس و مدیریت شهر قرآن‌کریم را مطرح می‌کند و با طرح چیستی وحی و نبوت، زبان قرآن‌کریم و مسیر صدق و انس و رفاقت برای آشنایی با این زبان را توضیح می‌دهد.

در فصل چهارم، فلسفهٔ وجود و ظهور، نظرگاه‌های شاخص نویسنده در سه بخش فلسفی: هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی تبیین می‌شود. در فصل پنجم نیز همین سه عنوان با نگاه عرفانی مطرح می‌گردد و از توحید و ولایت انسان کامل سخن به میان می‌آید.

جلد دوم این کتاب به مباحث اصول‌فقه و زیرساخت علمی آن، فقه شیعه با تکیه بر اجتهاد مبتنی بر موضوع‌شناسی و ملاک‌یابی و مبانی حقوق اختصاص یافته است.

جلد سوم به علوم کاربردی‌تر مانند روان‌شناسی راستین، جامعه‌شناسی بنیادین، دانش زندگی، ذکر معنوی، اسمای حسنای الهی، استخارهٔ قرآن‌کریم، علم تعبیر رؤیا و زبان بدن می‌پردازد.

نوآوری‌های کلیدی و رویکرد متمایز نویسنده

یکی از نوآوری‌های کلیدی در این مجموعه، تقسیم‌بندی جدید و نگاه جامع به علوم است. نویسنده علاوه بر پرداختن به علوم عادی و رایج در شانزده فصل، به وجود بخشی دیگر از علوم که «غیرعادی» و «موهبتی» هستند نیز اشاره می‌کند. این علوم گاهی به «علوم غریبه» و علوم خفیه شهرت دارند.

از نوآوری‌های دیگر این مجموعه، طرح مباحثی همچون «عرفان محبوبی» در مقابل «عرفان محبّان» است. نویسنده در این بخش به بازاندیشی منابع مهم عرفان محبّان مانند شرح منازل‌السائرین، نمط نهم و دهم الاشارات و التنبیهات، شرح فصوص‌الحکم، شرح مصباح‌الانس و شرح تمهید‌القواعد پرداخته و دیدگاه‌های انتقادی خود را مطرح کرده است.

رویکرد متمایز نویسنده در مباحث قرآنی نیز قابل توجه است. آنچه با عنوان «تفسیر هدی» مطرح شده، نگاهی نو به تفسیر قرآن‌کریم است که با روش‌شناسی خاص خود، یعنی از طریق انس و دوستی با شخصیت هوشمند قرآن کریم، امکان دستیابی به معارف قرآنی را فراهم می‌آورد.

در حوزه فلسفه نیز «فلسفه وجود و ظهور» به عنوان نگاهی جدید به مباحث فلسفی مطرح شده که با نقد نظریه‌های سنتی ماهیت و وجود، افق‌های جدیدی را پیش روی پژوهشگران باز می‌کند.

نگاه ویژه به علوم انسانی اسلامی نیز از دیگر ویژگی‌های این مجموعه است. همان‌طور که در جوامع اسلامی، علوم انسانی جایگاه ویژه‌ای دارد و با علوم اسلامی پیوند عمیقی برقرار می‌کند، در این مجموعه نیز تلاش شده تا با طرح مباحثی چون روان‌شناسی راستین و جامعه‌شناسی بنیادین، الگوی مطلوبی برای علوم انسانی اسلامی ارائه شود.

بنابراین، آنچه در مجموعه «علوم و نظرگاه‌های شاخص» مطرح شده، با نگاه نو و رویکرد متمایز نویسنده، از دیگر آثار متمایز شده است.

زبان‌شناسی قرآنی و ادبیات نوین

زبان‌شناسی و فهم ساختار زبانی قرآن‌کریم یکی از محوری‌ترین مباحث در کتاب «علوم و نظرگاه‌های شاخص» است که با رویکردی نوین به معرفی و تحلیل ابعاد مختلف زبان وحی و کاربردهای آن می‌پردازد. در این بخش، نویسنده با بهره‌گیری از دانش زبان‌شناسی معاصر، به بررسی دقیق و موشکافانه ماهیت زبان قرآنی پرداخته است.

تحلیل دیدگاه کتاب درباره زبان وحی

فصل نخست از مهم‌ترین آرایی که در کتاب مطرح شده، چیستی زبان و معناشناسی دستگاه‌مند و پیش‌فرض‌های مهم زبان و ادبیات قرآنی است. نویسنده با طرح زبان قرآن به عنوان منبع معرفت چندبعدی، تلاش می‌کند زوایای ناشناخته این کتاب آسمانی را بیشتر برای جوامع انسانی موشکافی نماید.

در این دیدگاه، فهم زبان قرآن با رویکرد زبان‌شناسی نوین به گونه‌ای روشمند مطالعه می‌شود و ارتباط آن با رفتار انسانی مورد بررسی قرار می‌گیرد. نویسنده بر این باور است که برای آشنایی حقیقی با زبان قرآن، مسیر صدق و انس و رفاقت ضروری است. بر این اساس، زبان وحی چیزی فراتر از یک ساختار لغوی صرف بوده و دارای لایه‌های متعدد معنایی است که با عناوینی چون ظهر و بطن قرآن از آن یاد می‌شود.

ادب‌ورزی به‌عنوان یک پدیده مهم در زبان قرآن‌کریم معرفی شده که به عملکرد مثبت ارتباط زبانی منجر شده و از بنیادی‌ترین عناصر ارتباطی در این کتاب آسمانی است. این نگرش، اصول و قواعد مشخصی را برای فهم بهتر زبان وحی ارائه می‌دهد که متفاوت از رویکردهای سنتی است.

اشتقاق و معناشناسی در پرتو قرآن‌کریم

یکی از مهم‌ترین گزاره‌های ادبی کتاب، حکیمانه‌بودن وضع لفظ برای روح معنا می‌باشد. این موضوع با دانش اشتقاق و معناشناسی پیوند خورده و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اشتقاق به عنوان یکی از مباحث مهم و مؤثر در معناشناسی کلمات قرآن مطرح شده و شامل کشف وزن‌های اشتقاقی و حوزه‌های معنایی صرفی است.

در کتاب «علوم و نظرگاه‌های شاخص»، رابطه میان آوا و معنا در زبان قرآن به صورت دقیق بررسی شده است. این دیدگاه بر این باور است که آواها واحدهای بی‌مفهومی نیستند، بلکه سنبلی از معانی جهت فهم مقصود گوینده می‌باشند. در این راستا، نظریه‌های «ذاتی یا قراردادی بودن دلالت لفظ بر معنا» مورد بررسی قرار گرفته است.

در پژوهش‌های معناشناسی و تصریفی، این قاعده روشن شده که ساختار و معنا با یکدیگر در تعامل هستند و تعداد حروف کلمه دارای رابطه مستقیم با افزایش کمی و کیفی معنای واژگان است. بنابراین، تفاوت معنایی در اوزان افعال برگرفته از تفاوت در بنا و ساختار این افعال است، اگرچه در اصل و ریشه در یک میدان معنایی قرار می‌گیرند.

کاربردهای عملی زبان‌شناسی قرآنی در تفسیر

با توجه به کتاب «علوم و نظرگاه‌های شاخص»، یکی از کاربردهای اصلی زبان‌شناسی قرآنی، ارائه تفسیری نوین با عنوان «تفسیر هدی» است. این رویکرد تفسیری با بهره‌گیری از دانش کاربردشناسی (Pragmatics) که یکی از شاخه‌های زبان‌شناسی است، می‌تواند ابعاد معنایی آیات را در سطح مراد جدی آشکار سازد.

دانش کاربردشناسی در دهه‌های اخیر برای تفسیر و توضیح نشانه‌های زبانی و غیرزبانی و تبیین منظور نهایی تولیدکنندهٔ نشانه کاربرد وسیعی داشته است. با توجه به اینکه در تفسیر قرآن‌کریم، مفسر با «متن» سروکار دارد و یکی از اهدافش تبیین مراد جدی خداوند است، این دانش و مؤلفه‌های آن بسیار مؤثر و کارساز است.

از دیگر کاربردهای مهم، استفاده از «ازپیش‌انگاری» به عنوان ابزاری زبان‌شناختی است که برای بیان و استنباط مفاهیم غیرمستقیم از متن قرآن به کار می‌آید. توجه به این مؤلفه در تفسیر قرآن موجب کشف مفاهیم غیرمستقیم و لایه‌های عمیق‌تر آیات قرآن می‌شود.

علاوه بر این، بررسی راهبردهای گفتمانی در قرآن همچون راهبردهای همبستگی، دستوری، اقناعی و کنایه‌ای از دیگر کاربردهای زبان‌شناسی قرآنی است. قرآن‌کریم با به‌کارگیری ساختارهای زبانی مانند برجسته‌سازی، حسن اسناد، واژه‌گزینی و تصغیر، گفتمانی تأثیرگذار را در راستای اثرگذاری بر مخاطب شکل داده است.

این رویکرد زبان‌شناختی به قرآن، ضمن ارائه فهمی عمیق‌تر از آموزه‌های الهی، راه را برای پژوهش‌های بیشتر در حوزه ارتباط میان زبان و معنویت باز می‌کند و نشان می‌دهد چگونه پیام‌های الهی در قالب زبانی بشری، به گونه‌ای معجزه‌آسا تجلی یافته‌اند.

قرآن‌کریم به مثابه منبع معرفت چندبعدی

در مجموعه «علوم و نظرگاه‌های شاخص»، فصل سوم به طور ویژه به بازگشایی حقایق قرآن‌کریم اختصاص یافته است. در این فصل، قرآن به عنوان منبعی چندبعدی از معرفت معرفی می‌شود که افزون بر هدایت‌گری، کارکردهای معرفتی، درمانی و راهگشایی دارد. بنابراین، شناخت ابعاد مختلف قرآن و روش‌های بهره‌مندی از آن، می‌تواند افق‌های جدیدی را پیش روی پژوهشگران بگشاید.

تفسیر هدی: روش‌شناسی و ویژگی‌ها

«تفسیر هدی» به عنوان رویکردی نوین در تفسیر قرآن‌کریم، از ابتکارات مهم نویسنده در حوزه علوم قرآنی است. این تفسیر، تفسیری کامل و شامل همه آیات قرآنی است که به روش تحلیلی و تربیتی تألیف یافته و بر مسائل تربیتی و اجتماعی تأکید می‌ورزد.

در روش‌شناسی این تفسیر، مؤلف تلاش می‌کند واقعیت‌های جاری را به آیات قرآن ارتباط دهد و معتقد است هدف اصلی تفسیر قرآن نیز همین است. شیوه طرح مطالب در این تفسیر به این صورت است که نخست مجموعه‌ای از آیات ذکر می‌شود، سپس پس از شرح پیام کلی آن مجموعه، قسمت به قسمت، جملات آیات توضیح داده می‌شود.

از ویژگی‌های بارز این تفسیر، تأکید بر جنبه تدبر و تعقل و تکیه بر خود آیات است. همچنین، ایجاد پیوند محکم میان آیات قرآنی و واقعیت‌های موجود و اوضاع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی امت اسلامی و تأکید مکرر بر مسئولیت انسان در برابر اعمالش و دعوت به پذیرش این مسئولیت از دیگر ویژگی‌های مهم این تفسیر است.

استخاره و تفأل قرآنی: رویکردی علمی

نویسنده در بخش «دانش تفأل با قرآن‌کریم» و «دانش استخاره با قرآن‌کریم»، رویکردی علمی به این موضوعات ارائه می‌دهد. در دیدگاه سنجیده نویسنده، استخاره به موقع و به جا و با رعایت تمامی آداب و پیش‌شرط‌های آن، مرحله نهایی خردورزی است و به هیچ‌رو، ذبح تفکر و ترک مشورت و دعوی غیب‌دانی و آینده‌خوانی نیست.

در واقع، مسیر صحیح استخاره چنین است که انسان ابتدا با استفاده از قوه تفکر، مسئله را بررسی کند و اگر به نتیجه نرسید، از دیگران مشورت بگیرد. سپس اگر همچنان در تصمیم‌گیری مردد بود، به خداوند متوسل شده و خیر خود را از او مسئلت نماید، که این همان “استخاره” و اقبال به نیمه غیب و پنهان کار است.

استخاره، توان پیوند درونی و شخصی با غیب عالم و امری تکوینی است.

قرآن‌درمانی و آیه‌دارویی در نگاه نویسنده

در بخش «قرآن‌درمانی و آیه‌دارویی»، نویسنده به کاربردهای شفابخش قرآن‌کریم می‌پردازد. او معتقد است تمامی آیات قرآن‌کریم دارای کارایی‌های اقتداری و ویژه‌ای است، مانند توان‌بخشی و ارتباط با جهان غیب و آگاهی بر مغیبات یا درمان برخی بیماری‌ها.

نویسنده با طرح این پرسش که «چگونه دیوانه‌ای می‌تواند غیب ببیند و از غیب خبر دهد یا قرص و کپسولی که سال‌ها بر فرمول ساخت آن تحقیق شده است، از مرگ برهاند، ولی قرآن‌کریم که کتاب حقایق و معقول است، اقتداری نداشته باشد؟»، بر اهمیت پژوهش در زمینه آثار شفابخش قرآن تأکید می‌کند.

به باور نویسنده، برای استفاده از «قرآن‌درمانی» باید بر دانش «صوت‌شناسی»، «ریتم‌شناسی» و «نت‌شناسی» قرآن‌کریم که به ماده کلمات و واژه‌ها و نوع بیان آنها نظر دارد احاطه داشت. افزون بر این، دانستن آهنگ قرآن‌کریم ما را در انتقال معنا، بدون نیاز به دانستن زبان عربی، یاری می‌رساند.

هر آیه یا هر سوره خاصیت درمانی ویژه‌ای دارد. برای مثال:

  • موسیقی و زبان آهنگین ملکوتی سوره حمد می‌تواند هر بیماری غیر قابل درمانی را شفا دهد
  • سوره بقره به‌خاطر داشتن سیلاب‌های بلند، برای کسانی که ضعف اعصاب، تنیدگی، اضطراب و نگرانی دارند تجویز می‌شود
  • سوره انبیا دارای کدها و گراهای قدرتی و طلسمی مطوی فراوانی است
  • سوره توبه از سوره‌های بلاخیز است
  • سوره انفال گوارا، خوب، شیرین و دارای نعمت‌های دنیوی است

نکته مهم اینکه شرط بهره‌بردن از آثار وضعی برخی از آیه‌ها و سوره‌های قرآن‌کریم، داشتن ایمان نیست و مواهب وضعی آن سوره‌های خاص، حتی اگر کافری نیز از آن بهره برد، به وی می‌رسد. چرا که قرآن‌کریم کتابی جهانی و رهنمودهای آن جهان‌شمول است که برای تمامی بشریت در تمامی اعصار است.

نظریه وجود و ظهور و تأثیر آن بر علوم اسلامی

فلسفه وجود و ظهور در کتاب «علوم و نظرگاه‌های شاخص» یکی از مباحث محوری و اساسی است که نظام فکری نویسنده را در مباحث فلسفی شکل می‌دهد. این نظریه که در فصل چهارم جلد اول مطرح شده، سه بخش اصلی هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی را تبیین می‌کند و نقطه عطفی در فلسفه اسلامی معاصر به شمار می‌آید.

تبیین نظریه وجود و ظهور

براساس دیدگاه مطرح شده در کتاب، جهان‌بینی عرفانی بر پایه نظام تجلی و ظهور استوار است. حقیقت هستی، ذات خداست و غیر او به دلیل تمامی هستی‌ بودن، مظاهر تجلی وجود او و فقط ظهور هستند.

در حقیقت، وجود تجرد محض است و پایان و سمت و سو ندارد. ظهور نیز بی‌انتها آزاد و باز می‌شود و می‌تواند به تناسب و به حسب علایقی که دارد، از درون خود تبدیل بپذیرد. ویژگی‌های اصلی این نظریه عبارتند از:

  • وجود، تشکیک ندارد و در حرکت و سیر وجودی از تمام مسیرهاست
  • ظهور دارای هیولا و شأن قابلی نیست، بلکه همه چیز از دل خود آن باز و شکوفا می‌شود
  • سیر وجود سمت و سو ندارد و در آزادی بر مداری بی‌انتهاست

بهترین مثالی که برای فهم این نظریه در آثار عرفانی آمده، مثال موج و دریاست: «دریا دارای موج است و موج عین دریاست. مثال ما و تمام موجودات با خدا همان مثال موج و دریاست؛ یعنی تمام پدیده‌ها عین ذات خدا هستند و از او جدا نیستند بلکه طوری از اطوار و جلوه‌ای از جلوات خدا می‌باشند».

نقد نظریه‌های سنتی ماهیت و وجود

نظریه وجود و ظهور، نظریه‌های سنتی ماهیت و وجود را به نقد می‌کشد. در فلسفه سنتی اسلامی، بحث اصالت وجود یا ماهیت از میرداماد آغاز شد که خود قائل به اصالت ماهیت بود، اما صدرالمتألهین قائل به اصالت وجود شد.

همچنین بر اساس اصل «تمایز وجود از ماهیت» که از مهم‌ترین اصول مابعدالطبیعه ابن سینا به شمار می‌رود، ماهیت فی حد ذاته فقط مشتمل بر ذاتیات خود است و برای موجود شدن باید عنصر مابعدالطبیعی وجود از خارج و از سوی علت موجِده بر آن عارض شود.

با وجود این، نظریه وجود و ظهور، قائل به اصالت مطلق وجود است اما نه به معنای صدرایی، بلکه به معنای عرفانی آن. در این دیدگاه، وجود حقیقت اصیل است که وحدت و وجوب از اوصاف ذاتی اوست و هستی جز خدا، ظهور محض است و جز حق موجودی نیست. بنابراین تمامی کثرات، تجلیات و مظاهر حق‌اند و تجلی به معنای خروج مطلق از مقام اطلاق خود و تلبس به تقید و تعین و ظهور است.

پیامدهای این نظریه در فلسفه اسلامی معاصر

نظریه وجود و ظهور تأثیر شگرفی بر فلسفه اسلامی معاصر گذاشته است. در حالی که هنوز هم فلسفه اسلامی معاصر به مثابه یک نظام کامل ظهور نکرده است، این نظریه می‌تواند چارچوبی نو برای بازاندیشی در مبانی فلسفی ارائه دهد.

از سویی دیگر، در جهان معاصر، هایدگر جزء نادر اندیشمندانی است که وجود را محور اندیشه خود و درمان پوچ‌گرایی جهان معاصر را در کشف وجود و رابطه آدمی با آن می‌داند. او همانند متفکران مسلمان، از اصالت ماهیت عبور می‌کند و به اصالت وجود می‌رسد و حقیقت را مبتنی بر ظهور وجود در آدمی می‌داند.

نحوه نگرش آدمی به مساله وجود، محور افکار و اعمال آدمیان است و غفلت از وجود سبب بی‌معنا شدن زندگی و جهان آدمی می‌شود. بنابراین این نظریه می‌تواند راه‌گشای حل بسیاری از مشکلات فکری و فلسفی انسان معاصر باشد.

با ورود فلسفه غربی به ایران و گسترش حوزه فلسفه به موضوعاتی چون فلسفه سیاست، اخلاق، علم، تاریخ، فلسفه‌های اجتماعی و عملی، نظریه وجود و ظهور می‌تواند چارچوبی منسجم برای تبیین این مسائل ارائه دهد. این نظریه با توجه به اینکه مباحث هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی را با هم پیوند می‌دهد، می‌تواند ارتباط عمیقی میان علوم مختلف اسلامی برقرار سازد.

عرفان محبوبی: پارادایمی نو در معنویت شیعی

عرفان محبوبی به عنوان یکی از نوآوری‌های کلیدی در کتاب «علوم و نظرگاه‌های شاخص» پارادایمی نو در معنویت شیعی ارائه می‌دهد که متفاوت از عرفان سنتی و رایج است. این نگرش، به دنبال ارائه روشی برای وصول مستقیم و بی‌واسطه به حقیقت الهی است که بر پایه قرب و محبوبیت نزد حق تعالی استوار می‌باشد.

اصول و مبانی عرفان محبوبی

عرفان محبوبی برخلاف عرفان‌های دیگر، مفهوم نمی‌دهد بلکه مصداق را عطا می‌کند. در حقیقت، این عرفان بلندای معرفت و حکمت و باریافتن به مقام روح و عشق پاک است؛ مقامی که اوج توحید است و به معنای خراب شدن از خود محسوب می‌شود. در این مرتبه بسیار سنگین، فقط حق در جان محبوبی می‌ماند و بس.

محبوبان دارای معرفتی اعطایی، موهبتی و خاص هستند و نیازمند آموزش، تعلیم، مدرسه و استاد نیستند. خداوند آنان را در ازل بی‌واسطه تعلیم داده و به یک غمزه و جذبه، بر حق‌تعالی و تمامی پدیده‌های او شناسا گردیده‌اند. آنان دارای جمعیت هستند، یعنی از هر دانش انسانی سررشته دارند و در یک زاویه قرار نمی‌گیرند بلکه در همه جا هستند.

عرفان محبوبی عرفانی روشمند، علمی و دارای منطق فهم است و در راستای عرفان عصمتی می‌باشد و به استدلال، حجت، رؤیت و ارادت تکیه دارد. در این عرفان، محبوبان در هسته مرکزی ذات خداوند تعیین می‌یابند و ساحت قدسی ذات خداوند را وجدان و ذوق می‌کنند و سپس به ناسوت فروهشت داده می‌شوند.

تفاوت‌های بنیادین با عرفان محبی

تفاوت اصلی عرفان محبوبی با عرفان محبی در این است که:

  • محبوبان در ابتدا نهایات را دارند و آن را رؤیت می‌کنند و سپس بدایات را می‌یابند؛ اما محبّان باید نخست بدایات را ببینند و سپس با سلوکی که دارند، یا به نهایات وصول یابند یا در یکی از منازل بمانند یا با خطر سقوط مواجه شوند.
  • محبان بیشتر در دام تشبیه گرفتار می‌آیند و عرفان را به صورت عِلمی می‌یابند؛ نه به تخلّق، تحقّق و تشخّص و به صورت عینی.
  • عرفان محبی خواهش، طلب، تمنا و عشق سودگرایانه را پی می‌گیرد؛ عرفانی که در همان گام‌های نخست، مشکلات راه به جای صاحب راه به چشم سالک می‌آید.

از سوی دیگر، محبوبی در فراز رفعت وصول، ثبات دارد و تمام هستی را در قرب حق و به چشم احاطه، شاهد است. در حالی‌که محب در طلب است و نگران این‌که مبادا از راه بماند. علاوه بر این، محبوبان دارای کتمان هستند و حتی آه و گریه آنان به چشم نمی‌آید؛ در حالی‌که محبّان داشته‌های خود را اظهار می‌کنند و اشک و آه و سوز آنان پنهانی ندارد.

کاربردهای عملی در سلوک معنوی معاصر

مسیر معرفت و وصول در عرفان محبوبی، بسیار کوتاه و سریع می‌باشد؛ مسیری که به نیروی محبت و عشق پیموده می‌شود. عرفان محبوبی عرفانی مردمی و اجتماعی است و برای مردم و علیه مستبدان و مستکبران و ستمگران، سیر سرخ و قیام و خون را رقم می‌زند و از انزواطلبی و کناره‌گیری از جامعه و خلق خدا دور است.

عارف محبوبی، جامعه خود را با آگاهی‌دادن زنده می‌کند و آن را رشد می‌دهد. همچنین کسی که سالک محبّی است، باید به عارف محبوبی مراجعه نماید تا بتواند سلوکی کوتاه و سریع و بر صراط مستقیمی داشته باشد که مورد تأیید است.

معرفت در این عرفان، دارای سه مرتبه کلی است: تشبُّه، تخلّق و تحقُّق. سالکان متشبّه، مشهورترین افراد در عرفان هستند و شماری فراوان دارند. متشبّه به مقامات باطنی و گفته‌های عارفان باور و ایمان دارد اما آن را در خود ندارد. محبوبان در متن ماجرای حقیقت هستند و محققان آنان به موهبت، حقایق را در اختیار دارند.

بنابراین آنچه در عرفان محبوبی اهمیت دارد، احیای نفس به فنای آن است؛ فنایی که به بقا می‌انجامد و تمام حق می‌گردد. این عرفان با آزادگی همراه است که با فنا حاصل می‌شود. محبوبان همانند افرادی عادی زندگی می‌کنند و در پی ریاضت نیستند. تلاش آنان از باب عشق است، نه از باب ریاضت و تربیت نفس.

فقه ملاک‌یاب: رویکردی نوین به استنباط احکام

در جلد دوم کتاب «علوم و نظرگاه‌های شاخص»، فقه شیعه با تکیه بر اجتهاد مبتنی بر موضوع‌شناسی و ملاک‌یابی مطرح شده است. این رویکرد نوین به استنباط احکام، افق‌هایی تازه در مواجهه با پرسش‌های فقهی معاصر گشوده است.

مبانی فقه موضوع‌شناس و ملاک‌یاب

فقه ملاک‌یاب بر این اصل استوار است که فقه، افزون بر ملکه قدسی نیازمند دانش های بشری است که باید متناسب با هر عصر، خود را به‌روزرسانی کند. در حقیقت، فقه با دانش‌های دیگر حالت تعاملی دارد و بسیاری از مبانی و پیش‌فرض‌ها و روش‌های آن، تولید خود فقه نیست بلکه مستفاد از علوم دیگر است. در این نگرش، سه ساحت مبانی، منابع و روش‌ها در استنباط احکام اهمیت ویژه‌ای می‌یابند.

فقه موضوع‌شناس و ملاک‌یاب، به جای تمرکز بر ظاهر احکام، به دنبال کشف ملاک‌ها و معیارهای اصلی احکام است. بنابراین، به جای نگاه فردگرایانه، نگاهی جامع‌نگرانه به مسائل فقهی دارد.

تأثیر این رویکرد بر مسائل مستحدثه

فقه ملاک‌یاب در مواجهه با مسائل مستحدثه، از روش قاعده‌سازی بهره می‌گیرد. این روش باعث می‌شود دانش فقه روشمند شده و جلوی حرف‌های بی‌ضابطه گرفته شود. همچنین، این رویکرد با توجه به تغییر شرایط جامعه و پیشامد و تحقق موضوعات جدید، می‌تواند احکام شرعی جدیدی را استنباط کند.

از سوی دیگر، فقه ملاک‌یاب منحصر به احکام فردی نمی‌شود و ابعاد گسترده‌ای مانند فقه اجتماعی و فقه حکومتی را نیز دربرمی‌گیرد. در واقع، این رویکرد به دنبال حل نیازهای فقهی جامعه در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و قضایی با نگاه کلان حکومت است.

نمونه‌های کاربردی از فقه ملاک‌یاب در مسائل معاصر

برای درک بهتر کاربرد فقه ملاک‌یاب، می‌توان به نمونه‌هایی از مسائل معاصر اشاره کرد:

  • در حوزه معاملات، اصولی مانند منع ربا، غرر و ضرر اگر درست تبیین و معنا شوند و اکل مال به باطل به عدالت در معاملات تفسیر شود، بسیاری از مسائل کلان اقتصادی حل خواهد شد.
  • قاعده لاضرر که معمولاً در مسائل فردی استشهاد می‌شود، می‌تواند برای هرگونه سیاست و فعالیت اقتصادی و اجتماعی برای جلوگیری از تحقق ضرر در جامعه،اعمال شود.
  • در مسائل شهری، قواعدی مانند لزوم ارتزاق فعالان عرصه‌های عمومی از بیت‌المال، حرمت اعانه بر اثم و لزوم عمل به قوانین شهری از مجموعه ادله فقهی استخراج می‌شوند.

بدین ترتیب، فقه ملاک‌یاب با استخراج قواعد کلی و ملاک‌های اصلی از منابع فقهی، راه را برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های نوپدید هموار می‌سازد و نشان می‌دهد فقه اسلامی همواره پویا و قادر به حل مسائل معاصر است.

علوم انسانی اسلامی در پرتو نظرگاه‌های شاخص

جلد سوم کتاب «علوم و نظرگاه‌های شاخص» چشم‌اندازی ویژه به علوم انسانی اسلامی ارائه می‌کند که در آن روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و دانش زندگی با رویکردی نوین مورد بررسی قرار گرفته‌اند. این دانش‌ها هم در اسلام و هم در دیگر ادیان و اقوام به‌گونه‌ای وجود دارند و شاخه‌های متفاوتی از علوم را شکل می‌بخشند.

روان‌شناسی راستین: مبانی و کاربردها

روان‌شناسی راستین در این کتاب، نگاه جامع‌تری نسبت به روان‌شناسی غربی ارائه می‌دهد و زیرمجموعه‌ای از روان‌شناسی معاصر نیست. موضوع این روان‌شناسی فراتر از بعد ظاهری و فیزیولوژیکی، بعد باطنی و پنهانی رفتار انسان است. به باور نویسنده، روان‌شناسی غربی به دلیل مبانی، بنیان‌ها و هدف‌های غلط هرگز نمی‌تواند انسان کامل را تربیت کند، اگرچه استفاده از داده‌های صحیح آن منعی ندارد.

دانشی که انسان را گاهی فراتر از یک حیوان و ماشین نمی‌داند، چگونه می‌تواند بشر را به قله‌های کمال برساند؟ بنابراین، هدف نهایی روان‌شناسی راستین، تربیت انسان واقعی و قرب الی الله است که ارتباط نفس و بدن را تعاملی می‌داند.

جامعه‌شناسی بنیادین و تحلیل پدیده‌های اجتماعی

جامعه‌شناسی بنیادین با رویکردی متفاوت، دامنه‌ای بی‌نهایت وسیع دارد و از تحلیل برخوردهای گذرا بین افراد تا بررسی فرایندهای اجتماعی جهانی را در بر می‌گیرد. در جمهوری اسلامی ایران، علوم انسانی اسلامی به‌منزله یک «پارادایم» در حال تبدیل‌شدن به یک «گفتمان» است.

این نگرش با نقد هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و روش‌شناسی حاکم بر جامعه غربی، اصول متفاوتی را مطرح می‌کند. علامه طباطبایی معتقد است اسلام تنها دینی است که اجتماع و زندگی اجتماعی را اساس تعلیمات خود قرار داده و روح جامعه را تا آخرین حد ممکن در احکام و معارف خویش نفوذ می‌دهد. همچنین قرآن کریم با مطرح‌کردن مهم‌ترین مباحث اجتماعی مانند پیدایش جوامع انسانی، قانونمندی‌ها، اقشار و گروه‌های انسانی، به معنابخشی جهان کمک می‌کند.

دانش زندگی: الگویی برای سبک زندگی اسلامی

دانش زندگی در این کتاب، الگویی جامع و فراگیر بر اساس آموزه‌های قرآن و سنت پیامبر و اهل بیت علیهم‌السلام ارائه می‌دهد. این سبک زندگی اسلامی از ابعاد گوناگون مانند بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل بررسی است.

اصول سبک زندگی اسلامی شامل اعتقاد به خدای یکتا، بی‌نیازی خداوند از مخلوقات، بندگی خداوند و خدامحوری، عدالت الهی و زندگی اخروی است. این نگاه به زندگی، تک‌بعدی نیست و همان‌گونه که زمانی را برای ارتباط با خداوند اختصاص می‌دهد، زمانی نیز برای کار و فعالیت‌های اقتصادی و ارتباط با دوستان در نظر می‌گیرد. به عبارتی، اسلام سبک زندگی معتدلی را پیشنهاد می‌کند که نه در پرداختن به دنیا افراط داشته باشد و نه همانند درویشان، از کار و تلاش دست بردارد.

علوم غیرعادی و موهبتی در نگاه نویسنده

مجموعه «علوم و نظرگاه‌های شاخص» علاوه بر علوم رایج، به دسته‌ای دیگر از دانش‌ها می‌پردازد که از دسترس عموم دور بوده و به شکل مدرسی رایج نیستند. این علوم با عنوان «علوم غیرعادی» یا «موهبتی» شناخته می‌شوند که نویسنده با نگاهی علمی و کاربردی به آنها نزدیک شده است.

جایگاه علوم غریبه در نظام معرفتی کتاب

در این مجموعه، علوم غیرعادی به عنوان بخشی جدانشدنی از نظام معرفتی معرفی شده‌اند. نویسنده می توانست دامنه وسیعی از این علوم را مطرح کند که شامل رمل، جفر، اسطرلاب، نجوم، سحر، طلسمات و زمینه‌های احکام و اعداد می‌شد اما هنگامه های زمانه اقتضای آن را نداشت. همچنین، این مجموعه به اسمای ربوبی می‌پردازد.

این علوم غیرعادی، به صورت موهبتی در افرادی خاص نمود پیدا می‌کند که یا در دوران کودکی یا در سنین بعدی به آنها عطا می‌شود. به گفته نویسنده، برای دستیابی به این دانش‌ها به نبوغ، هوش سرشار، نطفه پاک، لقمه حلال، طفولیت دست‌نخورده، فطرت اصیل، بیداری شب و ریاضت‌های گسترده زیر نظر مربی کاردان نیاز است.

ذکر معنوی و اسمای الهی: رویکردی علمی

در فصل دوازدهم جلد سوم، نویسنده به «ذکر معنوی» می‌پردازد. این بخش شامل موضوع دانش ذکر، قرآن‌کریم به عنوان کتاب ذکر، غایت ذکر و ذکرهای سلوکی است. در دیدگاه نویسنده، ذکر مبتنی بر استعداد ویژه باطنی است و صفا و سلامت باطن برای آن ضروری است.

فصل سیزدهم به اسمای حسنای الهی اختصاص یافته است. در این فصل، مباحثی چون عینیت اسما با ذات، رابطه اسم و مسما، اسمای مُظهری و مَظهری، دولت اسما و اسم اعظم الهی مطرح شده است. از نظر نویسنده، اسم و صفت، نشانه‌ای است که خدا برای دلالت به خود ظهور داده است.

تعبیر رؤیا و زبان بدن: علوم معرفتی و خفیه

فصل پانزدهم به علم تعبیر رؤیا اختصاص دارد که شامل تعبیر خیال نمادین و ویژگی‌های رؤیاگزار است. به باور نویسنده، رؤیاها می‌توانند درونی‌ترین خواسته‌ها و تعارض‌های ما را آشکار سازند. رویکرد ایشان به تعبیر خواب، نگاه‌ معرفتی و فراعقلی است که فراتر از دیدگاه‌های صرفاً روان‌شناختی می‌رود.

در فصل شانزدهم، زبان بدن مورد بررسی قرار گرفته و به مباحثی چون تفاوت نفوس آدمی، تأثیرپذیری جسم از نفس و شناخت نفس به عنوان معیار شناخت دیگر پدیده‌ها پرداخته شده است. در این رویکرد، تربیت زیر نظر مربی حاذق و شایسته اهمیت ویژه‌ای دارد.

نتیجه گیری

مجموعه «علوم و نظرگاه‌های شاخص» بی‌تردید نقطه عطفی در تاریخ معاصر علوم اسلامی محسوب می‌شود. نویسنده با نگاهی ژرف و همه‌جانبه، چارچوبی نوین برای فهم و کاربرد علوم اسلامی در دنیای معاصر ارائه کرده است.

نوآوری‌های این مجموعه سه‌جلدی را می‌توان در چند محور اصلی خلاصه کرد: نخست، ارائه عرفان محبوبی به عنوان پارادایمی نو در معنویت شیعی؛ دوم، طرح نظریه وجود و ظهور که افق‌های تازه‌ای در فلسفه اسلامی گشوده است؛ سوم، معرفی فقه ملاک‌یاب که راهکاری کارآمد برای پاسخ به مسائل مستحدثه و موضوعات نوظهور ارائه می‌دهد.

بی‌شک، رویکرد جامع این مجموعه به علوم مختلف، از علوم پایه گرفته تا علوم غیرعادی و موهبتی، نشان‌دهنده ظرفیت عظیم علوم معرفتی برای پاسخگویی به نیازهای معرفتی انسان معاصر است. نگاه ویژه نویسنده به مباحثی چون روان‌شناسی راستین و جامعه‌شناسی بنیادین، راه را برای تدوین علوم انسانی اسلامی هموار ساخته است.

سرانجام، این مجموعه ارزشمند نشان می‌دهد چگونه می‌توان میان سنت و مدرنیته پیوندی معنادار برقرار کرد و از دل معارف کهن، پاسخ‌هایی نو برای پرسش‌های امروز یافت.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

پاسخ دادن به ن ح لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک نظر

  • ن ح گفت:

    سلام خسته نباشید کاربردهای علمی زبان‌شناسی بدیع وجالب بود ضمن اینکه کل مطالب مطروحه ازلسان آن ولی محبوبی الهی بکروجدیداست وهرکلمه ازایشان غوردردریای معرفت میباشد.
    حیف ازوجودآن نازنین که تحویل خاک گردید.
    تشکرخاص ازویراستارمحترم که بالسانی نغزوزیبا ورعایت اصول ادبی جان تازه ایی به کلام علامه بزرگواربخشیده اندوبارعایت امانت ازهنروجودی خویش درویراستاری آثاروطراحی های کتب بهره برده اند

  • منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
    منو
    مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

    آهنگ فعلی

    آرشیو آهنگ‌ها

    آرشیو خالی است.

    تصویر فعلی

    تصویر فعلی

    آرشیو تصاویر

    آرشیو خالی است.

    غزل

    فوتر بهینه‌شده