فصل ششم: مصرف عطر و رايحهدرمانى
فصل ششم: مصرف عطر و رايحهدرمانى
بوى خوش و رايحهى طيب، عقل و توانايى عملكرد درست مغز را مىافزايد. هم ارتباط با آسمان و هواى پاك و هم استشمام بوى خوشِ طبيعى و تن بعضى از افراد و بودن در معرض اين رايحهى حياتبخش، فرد را جوان و شاداب و عمر را طولانى مىگرداند. وارون آن، بوى بد دهان و تن، خبر از مرگ مىدهد و ارتباط با آن به زودپيرى منجر مىشود. بوى بد تن خبر از عفونتهاى كثيف در تن مىدهد و عملكرد مغز و دستگاه شناختى را آسيب مىرساند.
عطرى كه بر لباس يا بدن از طريق افشانه، اسپرى مىشود، انرژىزا و همچون زعفران و سير متناسب و به اندازه، تقويتكنندهى اعصاب و تن و رهانندهى مشاعر و احساسات از سستى و ضعف و پاككنندهى باطن است.
عطر طبيعى و رايحهى خوش گلها و امور استشمامى در صلابتبخشى و فعالكردن قواى مغزى از خوراكهاى جامد مؤثرتر و سريعتر است.
وقتى اعصاب بويايى با عطرهاى طبيعى ( غيرشيميايى ) تحريك مىشود، روحيهى فرد نشاط مىگيرد. بنابراين از طريق رايحهدرمانى مىشود افسردگى را بهوسيلهى عطر ياسمن كاهش داد.
مصرف عطرهاى خوب و بهويژه جامد، انسان را در مسير مهرورزى و عاشقى و دوستداشتن همسر و توان بر عبادت و بندگى خداوند و ميل به باطن و رغبت به سلوك معنوى قرار مىدهد، با اين تفاوت كه انرژىزايى، تقويتكنندگى و پاكسازى عطر، بيش از آن دو مىباشد و عطر بهطور مستقل قابل استفاده است، ولى زعفران و سير با خوراكىهاى ديگر و در ضمن آنها به عنوان مكمّل استفاده مىشود. كسىكه سير يا پياز را بهتنهايى مىخورد، اسيد مستقل مصرف مىكند.
رايحهدرمانی
رايحهدرمانى نظام همپيوستهى ذهنى، جسمى، احساسى و روانى را تحت تأثير قرار مىدهد و احساساتى مانند عشق، ترس، تنفر و شادى را مسيرى سالم و پاك مىبخشد و رسوبهاى آن را مىزدايد و انسان را سرزنده و سرحال مىنمايد.
استفاده از عطر و رايحههاى طبيعى با تقويت و تحريك حس استشمام، چنان انرژى به فرد مىدهد كه مىتواند براى معراج و برشدن آمادگى يابد.
استفاده از عطر خوب مانند گلاب، بايد بهطور اسپرى و به شكل افشانه باشد تا سلامت تن را تهديد نكند. استعمال عطر به طريق مالشى، هم براى پوست و مو و هم براى اعصاب و روان، زيانآور است و لباس رو را براى پذيرش آلودگى آماده مىكند.
رايحهها مىتوانند مسكّن و آرامبخش يا مُحرّك و تحريككننده يا خوابآور يا القاكنندهى زيبايى باشند، زيرا احساسات را درگير مىسازند و يا به مسموميت منجر مىشوند.
عطر، زعفران و سير نشاطانگيز و شادىزا هستند و بخشى از يأس، اندوه، نگرانى و پريشانى را بهطور محسوس و معنادار مىكاهند.
ادكلن
عطر خوب كه حواس را زنده و فعال و تن را مطبوع و طبعپذير مىكند، در هواى سرد جامد مىشود و عطرهاى شيميايى كه حواس را ركود مىدهد، از تغييرات هوا تأثير نمىپذيرد. عطر كه مىگويم شامل ادكلنها و عطرهاى شيميايى نمىشود.
ادكلنها بهويژه بعضى از آنها كه عطرهاى مصنوعى و ساختگى و شيميايىاند، نهتنها خاصيت عطر طبيعى و رايحهدرمانى را ندارند، بلكه براى اعصاب و باطن آسيبزا و از چراگاههاى پديدههاى بد معنايىاند و جاذب شياطين مىباشند. ادكلنها بر روى مغز و عملكرد آن تأثير بد دارند و از عاملهاى زودپيرىاند.
مصرف عطرهاى شيميايى و نگهدارى سگ از عاملهاى عمده در ضعف اعصاب است.
سيب
در ميان ميوهها سيب، تن را خوشبو و مطبوع مىكند. سيب بهويژه سيب گلاب مىتواند آلودگىهاى غذاها و بوهاى بد حاصل از رسوب آنها و مواد زائد را از تن بگيرد و عطر و رايحهى خوش تن گردد.
سيب براى تن به اعتبار قدرت پاكيزهسازى، شفا و بهسازى تن است كه تمامى تن را مطبوع و خوشبو مىگرداند.
سيب چنانچه با پوست خورده شود، لايهى ظاهر معده را پاكسازى مىكند و عملكرد آن را بهبود مىبخشد.
سيب خوب سيبىست كه بر درخت و با حفظ نشاط و شادمانى خود رسيده باشد. سيبهايى كه كال و نارس چيده و در سردخانهها و انبارهاى ميوه نگهدارى مىشود، چون شرايط محزون و غمآلودى براى سيب پيش آورده و آن را در محيط يتيمى و دور از درخت و ريشهى خود غمبار نموده است، حالت غم و احساس ناراحتى براى مصرفكننده پديد مىآورد.
سيب چنانچه برخوردار از بو و عطر باشد، باطن و كيفيت دارد، وگرنه سيبهاى فاقد آب و بو تفالهى مادى و بدون باطن است و بهجاى تنسازى، آسيبزاست.
تأثير گلهاى زنده و طبيعى بر اعصاب
داشتن گلهاى طبيعى در محيط زندگى و كار، روى ذهن مؤثر هستند و انجام كار را براى فرد تسهيل مىكنند و افرادى كه به گلها توجه دارند، كار خود را راحتتر و روانتر انجام مىدهند.