فصل پنجم: مصرف آب و مايعات
فصل پنجم: مصرف آب و مايعات
تن براى هضم غذا و براى رساندن آن به سلولها و نيز براى دفع مواد زائد، نياز به آب سالم دارد و هنگامى كه اين نياز برآورده نمىشود، با مصرف مواد جامد و ننوشيدن آب به تناسب آن، يبوست و ديگر بيمارىها ايجاد مىشود.
خوردن مايعات كافى، مايهى سلامت بدن است. غذاى نرم و آبكى براى تن بهتر است. استفاده از انواع مايعات طبيعى ـ نه مصنوعى و صنعتى ـ و حفظ تنوع مصرف مايعات سالم در تقويت شناخت و ادراك حسى مؤثر است.
مايعات، حاوى املاح معدنى و انواع ويتامينهاست. مايعات بر دوگونهى كلىاند: يكى مشروبات مايع و ديگرى مواد جامدى كه با فشار عصاره، نرم و روان مىشوند.
آب خوب و تصفيهشده
آب جارى كه بهويژه بر سنگها و ريگها روان است يا از نقاط مرتفع سرازير شده است، آب سبك است كه مواد را زودتر تحليل و رقيق مىكند.
سلامت آب را هم مىشود با گجت تست و سنجش سلامت آب تشخيص داد و هم با زبان. زبان اگر داراى حس چشايى شكوفا باشد، به عنوان يك تستر و سنجشگر طبيعى سلامت آب با دريافت مزهى آب، آب سالم را از آب آلوده تشخيص مىدهد و اينگونه مىتوان بر كيفيت آب و ايمنى آن نظارت داشت.
ذائقه و زبان انسان، بهترين و دقيقترين آزمايشگاه تن است؛ زيرا بهگونهاى قدرت فراگيرى در تشخيص دارد كه به جرأت مىتوان گفت آزمايشگاههاى صنعتى امروزى نمىتوانند قدرت فراگير و شمول آن را در تشخيص مواد از طريق چشايى و مزهى آنها داشته باشند.
مصرف آب تصفيهشده و مايعات مرغوب، هم مورد نياز تن براى حيات و سلامتى و هم از پاككنندهها و تطهيرسازهاى تن است چنانچه مايعات بهقدر كافى نوشيده شوند.
تنها بهطور غالبى كمبود آب دارند. آب تن بايد به قدر لازم و كافى از بهترين آبهاى سالم تأمين شود كه بهترين غذا براى تن آب سالم است. منظور از آب سالم، آب جوشيده نيست؛ چون خواص آب با جوشيدن از بين مىرود. آب بايد سالم و تميز باشد. آب سالم را مىشود از دستگاههاى تصفيهى آب تأمين كرد كه عمده فاضلاب آب را مىگيرند.
آبها مىتواند خوب يا بد باشند. آب با آب تفاوت بسيار دارد. آب با آب همانند دم و نفَس انسانها بسيار تفاوت دارد. اين تفاوت گاه در نگاه به آبها نمايان است و بعضى آبها چنان صفايى دارد كه چشم را خيرهى خود مىكند.
آب خوب بهترين مثال براى ايمان و خدايى بودن است. آب مثال حقتعالا و بندهى مؤمن اوست؛ زيرا صاف، روان، رونده، شيرين، بىآزار، نرم و سازگار است.
بسيارى از آبها براى مصرف نيازمند تصفيه و بهسازىست. آب اگر آلوده به ميكروب يا كرم باشد، بسيار خطرآفرين مىگردد.
مصرف بعضى از آبها به تن فشار وارد مىكند و آن را در موقعيت استرس مىگذارد. گاه نوشيدن يك آب، حال عبادت و پرستش را از فرد مىگيرد و طهارت و صفاى او را مىكاهد و او را همان سنگينى مىدهد كه مصرف حرام چنين مىكند.
آبى براى نوشيدن كيفيت دارد كه هم تازه باشد و هم به ميل خود جريان يافته است و در حركت اختيارى و ميل طبيعىاش شلاق بخورد و تصفيه شود، وگرنه حركت قهرى آب در مسيرى كه خوشايند آن نيست، آب را بحرانى و استرسزا مىسازد.
مصرف آب بد، اندامهاى تن بهويژه معده و كليه و اعصاب و عروق را مختل و تخريب مىكند.
رزق آب
آب و نيز هوا، رزق آدمىست و آخرين جرعهى آبى كه فرد بايد همچون زهر هلاهل و شوكران مرگ به اختيار خود بنوشد و آخرين نفس طبيعى كه بايد فرو رود تا كام مرگ را بچشد، رزق و تعيين شده است.
قرآنكريم به آب با وصف ( طَهُورآ ) يعنى پاكيزهكننده ياد كرده است :
( وَ هُوَ الَّذي أَرْسَلَ الرِّياحَ بُشْرآ بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُورآ لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتآ وَ نُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنا أَنْعامآ وَ أَناسِيَّ كَثيرآ ).
و اوست آن كس كه بادها را نويدى پيشاپيش رحمت خويش ( باران ) فرستاد و از آسمان آبى پاك فرود آورديم تا به وسيلهى آن سرزمينى پژمرده را زنده گردانيم و آن را به آنچه خلق كردهايم از دامها و انسانهاى بسيار بنوشانيم. فرقان : 49 ـ 50
شاهد اينكه واژهى ( طَهُورآ ) وصف و به معناى پاككننده و پاكيزهساز است، آيهى شريفهى زير مىباشد :
( وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابآ طَهُورآ ).
و پروردگارشان بادهاى پاككننده به آنان مىنوشاند. انسان / 21.
امامصادق 7 در تفسير آيهى شريفه مىفرمايد :
«يُطَهِّرُهُمْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سِوَي اللَّهِ إِذْ لاَ طاَهِرَ مِنْ تَدَنُّسٍ بِشَيْءٍ مِنَ الاَْكْوَانِ إِلاَّ اللَّهُ »[1] .
پروردگار با اين بادهى بسيار پاك، آنها را از هرچيزى غير از خدا پاك مىكند ( و براى آنان فقط خداوند مىماند )؛ چون جز خداوند، پاككنندهاى نيست كه از آلودگى به چيزى از تعيّن پاك گرداند.
مصرف آب تصفيهشده و سالم ( نه جوشاندهشده ) ، بسيارى از بيمارىها را پيشگيرى يا پاكسازى و درمان مىكند و به باطن توان بسط و گشودگى مىدهد.
آبدرمانى
گواراترين آشاميدنى براى انسان، آب خنك است ( نه آب بسيار سرد ). چنين آبى مىتواند ميكروبها را از بين ببرد و ضعف و ناتوانى تن را برطرف كند.
بازى با آب سرد و نگاهكردن به آن موجب آرامش روانى مىگردد. بازى با آب، با روح آب و با روانى و جريان و حركت آن و بودن در آن ـ هرچند در يك وان باشد ـ فرد را سرمست، سرزنده و بانشاط مىسازد. همچنين قلقلهى آب و چرخاندن آب در دهان، براى رفع ترس و درمان وسواس مناسب است.
كسىكه زير فشار مضاعف مشكلى محصور شده و خستگى يا افسردگى و نااميدى به وى هجوم آورده، بهتر است با آب ولرمى كه خنكى آن بيشتر است يا در صورت توان با آب خنك، استحمام كند. در اين صورت، عقل وى توان خود را بازمىيابد و راهحل برطرفسازى آن مشكل را مىيابد.
افسردگى عاملهاى فراوانى دارد؛ بنابراين افسردگى نيازمند ريشهيابىست. بايد ريشهى احساسات منفى و غمزدگى فرد افسرده را دريافت و عامل اين مشكل را برطرف كرد. بعد از آن مىشود از نرمش و رفتن به استخر و آبتنى بهره برد. آبتنى براى بانوان افسرده كه مدت طولانى غمگين هستند، بيشتر مورد تأكيد است.
براى خوديابى و معرفت خويش لازم است ذهن را تخليه كرد. از راههاى تخليهى ذهن و آرامكردن و سكوتدادن يا خاموش كردن آن اين است مقدارى آب خنك بر سر ريخته شود تا كبر و غرور و باد و بخار و گازهاى مسمومى كه از معده به مغز رسيده است پاكسازى شود تا فرد توان، طراوت و رمق و روح بيابد. سپس از خود با يك چاى پذيرايى كرد و با ذهن ساكت، بُلهوار به خلوت رفت و منتظر نشست تا ديد باطن وى چه چيزى را مىيابد يا چه چيزى به سراغ وى مىآيد و تا كجا و به چه چيزى كشش دارد و ناخودآگاه وى در پى چيست؟
فرد عصبى و بدخلقوخو يا ترسو، چنانچه داخل آب رود و از همان آب، داخل دهان بچرخاند و بيرون بريزد، در آرامكردن وى و رفع ترس از او مؤثر است.
در كنار چنين استحمامى، تميزى دندانها با مسواك و نخ دندان و شانهكردن و برسنمودن موها و نيز استفاده از عطر بر توان عقل براى يافت سريعتر راهحل مىافزايد. داشتن گل طبيعى در خانه و كنار ميز كار، استفادهى هميشگى از آينه، و نيز گزاردن نماز در سجاده نيز اهميت دارد.
در حال بيمارى بايد مصرف آب و مايعات را بالا برد؛ زيرا خود يك روش درمانىست. مصرف مايعات مىتواند رسوبات و مواد ثابت را جابهجا و پاك سازد.
نوشيدن آب خنك بلكه اگر بشود آب تگرى كه صلابت بيشترى دارد بهطور ناشتا معده را از عفونتها و ميكروبها و حتا كرمهاى روده پاكسازى و آنها را تقويت مىكند. از سادهترين راهها براى پاكسازى تن و تقويت معده و نيز مبارزه با چاقى و پيشگيرى از آن، آبدرمانىست. البته بايد آب سالم، خوب، تصفيهشده، صافى و گوارا نوشيد.
صبحِ زود و ناشتا يا حتا در طول روز، اگر چند ليوان آب نوشيده شود كه حد طبيعى آن شش ليوان است، هم نياز تن و باطن به آب تأمين مىشود و هم ميكروبهاى معده بمباران و پاكسازى مىشود و فشار زيادِ آب، آشغالها و مواد زائدى را كه در معده و روده رسوب كرده است، خارج مىسازد.
فردىكه اضافهوزن يا كمبود وزن دارد يا تنش درگير عفونت و بيمارىست، مىتواند خود را به روش آبدرمانى بهبود بخشد. از آب جوش مىشود براى ذوبكردن چربىها استفاده كرد. دوشگرفتن زير آبجوش يا آبتنى در چشمهها و حوضچههاى آبگرم، سكرآور است و به تن رخوت مىدهد، ولى بايد توجه داشت مصرف مداوم آبجوش دستگاه اعصاب را تضعيف مىكند و براى چشمها و بينايى مُضر است.
نوشيدن مايعات همراه غذا
با آنكه بعضى پزشكان توصيه دارند همراه غذا و بعد از آن، آب و مايعات ديگر نوشيده نشود، اگر رعايت اندازه شود و فرد آب و مايعات فراوان نياشامد، بلكه يك تهليوان از مايعات يا نوشابهى مشكى همراه غذا بخورد، ذائقه و گوارش را براى هضم غذا نرم و حمايت مىكند و مانع از خستگى معده و زدگى روان از يك خوراك تنيده به صعوبت و زور و ضعف اعصاب مىگردد.
اگر مصرف مايعات به همراه غذا به اندازه نباشد و معده از آن پر گردد، گوارش سخت مىشود و هم براى اعصاب و هم براى معده ضرر دارد و آن را بهطور مكرر خسته مىكند و غذا را نيز فاسد و خراب مىسازد.
انس با آب
براى استفاده از حداكثرى توان آب و جذب بهتر آن بايد با آب انس داشت، به آن قرب پيدا كرد و با آب مناجات، سودا و عشق كرد تا از پرتو ظهورى كه از آب مىگيرد، بتواند نرمى و بساطت يابد و درياى بيكرانى شود.
چاى
چاى از مايعاتىست كه براى تن و سبكسازى ذهن مفيد است چنانچه كم نوشيده شود؛ آن هم چاى سالم، مرغوب، رنگنشده و تازهدم.
آب، هرچه بيشتر جوشانده شود، گويى شلاق بيشترى بر آن وارد مىآيد و با سَتَرونشدن، چابكتر و لطيفتر مىگردد و مصرف آن براى لطيفخوارانِ لطيفبين مناسب است.
سترونشدن و استريلكردن به هدف عارىكردن از باكترى، قارچ، ويروس و ديگر ميكروارگانيسمها براى پيشگيرى از انتقال عفونت است.
خوردن چاى بهتنهايى براى تن بد است. چاى نيازمند چاشنىهايى مانند گلاب، زعفران، دارچين و زنجبيل به تنوع است. كسى كه تپش قلب دارد بايد چاى كمتر مصرف كند يا آن را بعد از غذا بنوشد.
چاى اگر طبيعى باشد و رنگ صنعتى به آن اضافه نشده باشد بهگونهاى كه براى بار دوم يا سوم هم اگر دم شود باز رنگ داشته باشد، براى تن مفيد است. وارون آن، نوشيدن چاى رنگشده ضرر دارد و بعد از يك ساعت تبديل به سم مىشود.
چاى طبيعى را مىشود تا 24 ساعت مصرف كرد، اما زعفران دمكشيده اگر در شرايط مناسب نگهدارى شود تا ششماه هم ماندگارى دارد.
مصرف قند و شكر براى سلوك مناسب نيست.
تنوع مايعات
فقط به نوشيدن آب يا چاى نبايد بسنده كرد، بلكه براى نمونه شوربا، شيره، سكنجبين، آبليمو و عصارههاى ميوهها از مايعاتىست كه استفاده از آنها تن را حيات مىبخشد و دستگاه گوارش را زنده مىكند.
مراد از آبميوه، آبميوه تازه و ارگانيك و فاقد مواد نگهدارنده است. بعضى از مواد نگهدارنده چنان معنويت غذا را آلوده و خوراك را مانده و مرده مىگرداند كه مىتواند عامل بروز بيمارىهايى همچون سرطان و اختلالات هورمونى باشند.
مصرف مداوم خوراكىهاى حاوى مواد نگهدارنده مىتواند باعث ناراحتىهاى گوارشى يا واكنشهاى آلرژيك در افراد مبتلا به حساسيت و نيز تأثير منفى بر خلقوخوى فرد شود. از اينرو مصرف غذاهاى تازه و ارگانيك و استفاده از روشهاى نگهدارى غذا مانند كنسروكردن، منجمدكردن و خشككردن به حفظ و ارتقاى سلامتى و كيفيت زندگى كمك مىكند.
آب حبوبات
آب حبوباتى مانند نخود، لپه، عدس، لوبيا و باقلا براى تن برخوردار از ارزش غذايى بالاست.
آب حبوبات و نيز آبميوه و مصرف سير به همراه نرمش براى برطرفسازى انقباض ماهيچهها و استخوانها و غضروفهاى پرصدا و صدا مناسب است و به آنها طراوت و جانى دوباره مىبخشد. مصرف حبوبات و آب آن همانند مصرف گوشت نيازمند معدهى بااقتدار است.
در ميان حبوبات، عدس سبك است و توليد نفخ، يعنى تجمع گاز در دستگاه گوارش نمىكند. بر كاهش نيروى جنسى مؤثر است.
معجون آبميوهها
از علل زشتى ظاهر و پيرى پوست يا مشكلات عروقى، مصرفنكردن آبميوههاى طبيعى و فاقد مواد نگهدارنده و شكر، معجون و تركيب آبميوهها و عصارهها يا شربت ميوههاست.
هرچه تركيب خوراكىها و آشاميدنىها بيشتر و مصرف آن در قالب معجون باشد، انرژىزايى و توانمندى افزونترى توليد مىكند و معده سالمتر مىماند. معجونِ آبميوهها براى حياتبخشى به تن كيمياست.
آب سيب، آب هويج و آب پرتقال با مقدار كمى زعفران، در صورت ماندن آن به مدت يكساعت، باعث كوتاهى خواب مىشود. البته اگر كسى كه قدرت برشدن دارد، از اين معجون استفاده كند، ممكن است در نيمدقيقه به اندازهى دوساعت، خواب ببيند؛ چون سرعت رؤيا، تندتر از سرعت نور است.
به علت سنگينى سيب و شكننده بودن پرتقال، بهتر است اين دو ميوه در معجونِ بالا، كمتر از آبهويج باشد؛ بهنحوى كه آبسيب آن كمترين باشد و اين معجون، خوب در هم مخلوط شود.
مىشود براى درستكردن شامى بهجاى سيبزمينى از تفالههاى هويج استفاده كرد كه آبش گرفته شده است. هويج، هم شيرين و هم آبدار است و شامى را خوشمزه و لذيذ مىكند.
معجون جوانى
تركيب گردو يا روغن آن با خرما، انگور، كشمش و كمى زعفران مىتواند معجونى نشاطبرانگيز و مستكننده به دست دهد كه مىتوان از آن به معجون جوانى ياد كرد. اين تركيب در فرمول شراب طهور وجود دارد. مصرف شراب طهور طبيعى موجود در انگور، خرما، گردو و پستهى طبيعى و مخمّرنشده، بهترين مستى حلال، صفا و عشق را بدون كمترين مخدرّى مىآورد. صفاآورى آن بيش از مصرف شيشه است و همچون شيشه اوهامىشدن را نيز در پى ندارد.
فردىكه از گردو، انگور و خرما مصرف نداشته باشد، زودپيرى مىگيرد. خرما محبتزاست و افطار را از آن رو بهتر است با خرما آغاز كرد كه فرد را شيرين، نرم و مهربان مىسازد. صورت رؤيايى خرما نيز حكايت از محبت دارد.
نوبرانه
مصرف نوبرانهى ميوهها و استشمام آنها براى تن و تازهسازى آن بسيار كاراست. بعدتر از اهميت رايحه براى سلامى و توسعهى تن و باطن خواهم گفت. بايد اين مصرف را اگرچه به مقدار اندك بههيچ وجه از دست نداد. ميوههاى نوبر مىتواند اختلالات و خلجانهاى روانى و نيز وسواس را بهبود بخشد، طول عمر آورد و اشتها را افزايش دهد و تنظيم كند.
[1] ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 8، بيروت، 1403 ق، ص 113، باب 23.َ